پل پوآرو یکی از نام‌های شناخته شده و تاثیرگذار در صنعت مد فرانسه است که در دهه ۱۹۱۰ میلادی به عنوان پادشاه مد شناخته می‌شد. دوره فعالیت‌های پل پوآرو سال‌های آغاز قرن بیستم تا جنگ جهانی اول را شامل می‌شود که در این دوره با خلاقیت و استعداد شگرف خود و تاثیری که از مشرق زمین گرفت توانست تاثیر عمیقی روی پوشش بانوان این دوره بگذارد و زمینه را برای تغییرات در سال‌های آینده آماده کند. سبک وی پیشرو، جسورانه و هنری بود و ابداعات زیادی به نام وی در صنعت پوشاک ثبت شده است. در این مقاله با پل پوآرو طراح لباس فرانسوی بیشتر آشنا خواهیم شد.
آغاز کار پل پوآرو
پل پوآرو در بیستم آوریل سال ۱۸۷۹ در پاریس به دنیا آمد. پدر وی تاجر لباس بود و خانواده وی در محله‌ای فقیرنشین زندگی می‌کردند. زمانی که کودک بوده خانواده‌اش او را برای کارآموزی به یک چترسازی فرستادند و در همین زمان او با جمع کردن اضافات پارچه‌های چتر، برای عروسک‌های خواهرش لباس می‌دوخت. در نوجوانی او طراحی‌های خود را به لویی شرو یکی از طراحان لباس مشهور آن زمان نشان داد و توانست تعدادی از آن‌ها را به فروش برساند تا این که در سال ۱۸۹۶ زمانی که ۱۷ ساله بود توسط ژاک دوسه استخدام شد. اولین طراحی وی یک شنل قرمز رنگ بود که ۴۰۰ عدد از آن به فروش رسید. مدتی بعد او به خانه مد ورث رفت و در آن‌جا به طراحی لباس مشغول شد. لباس‌هایی که پوآرو طراحی می‌کرد کاربردی بودند و نوعی از مدرنیسم جسورانه را می‌شد در آن‌ها دید که به مذاق مشتریان سنتی ورث خوش نیامد. به طور مثال زمانی که پوآرو برای شاهزاده روسیه پرنسس باریاتینسکی یک کت کونفوسیوسی به شکل کیمونو طراحی کرد شاهزاده گفت: “چه افتضاحی! اگر رعیت ما در روسیه به ما توهین کنند ما سر آن‌ها را قطع کرده و در چنین کیسه‌هایی می‌اندازیم!”
موفقیت پل پوآرو
پل پوآرو در سال ۱۹۰۳ خانه مد خود را راه‌اندازی کرد و به طراحی لباس‌هایی به سبک کیمونو و با برش گشاد ادامه داد. او ویترینی جذاب برای مغازه‌اش طراحی کرد و با برگزاری مهمانی‌هایی تلاش کرد توجه مردم را به کار خود معطوف کند. غریزه بازاریابی و برندسازی او در مقایسه با سایر طراحان لباس فرانسوی قوی‌تر بود و همین نقطه قوت باعث شهرت بیشتر آثارش شد و نمایش‌های مد وی با استقبال بیشتری مواجه می‌شد. در سال ۱۹۰۹ او به اوج شهرت رسیده بود و قیمت هر لباس وی دوبرابر دستمزد سالانه یک خیاط بود. در همین زمان بود که همسر نخست وزیر انگلیس او را به منزل خود دعوت کرد تا طراحی‌های وی را ببیند. مدتی بعد خانه مد پوآرو در طراحی دکوراسیون و عطر نیز توسعه یافت و در سال ۱۹۱۱ عطر Perfume de Rosine را به نام دخترش رزین نام‌گذاری کرد و این عطر به اولین عطر برنددار در تاریخ فرانسه تبدیل شد.
پایان خانه مد پوآرو
موفقیت پوآرو هرچند بزرگ اما کوتاه بود. با آغاز جنگ جهانی اول پوآرو خانه مد خود را ترک کرد و به ارتش پیوست و در سال ۱۹۱۹ زمانی بازگشت که دچار ورشکستگی و رکود شده بود و طراحان جدید مثل کوکو شانل طرح‌های ساده و متفاوتی را باب کرده بودند و جایی برای طرح‌های قدیمی پوآرو نبود. گفته می‌شد لباس‌های پوآرو از دور زیبا هستند یعنی ظاهر زیبایی دارند اما از نظر دوخت و کیفیت ضعیف هستند درحالی که شانل کیفیت را در کنار سادگی و زیبایی عرضه می‌کرد. در این زمان پل پوآرو فراموش شده و مقروض بود و حمایت شرکای تجاری خود را نیز از دست داده بود تا این که در سال ۱۹۲۹ خانه مد پوآرو تعطیل شد و محتویات انبار آن به طور عمده به حراج گذاشته شد. تا سال ۱۹۴۴ زمانی که پوآرو درگذشت مجبور شد به کارهای عجیبی مثل نقاشی خیابانی و فروش نقاشی در کافه‌ها بپردازد تا هزینه خود را تامین کند. گفته می‌شود السا اسکیاپارللی دوست نزدیک پوآرو کسی بود که هزینه کفن و دفن وی را پرداخت.
میراث پل پوآرو
هرچند پل پوآرو پایان تلخی داشت اما تاثیری که روی دنیای مد گذاشت انکارشدنی نیست. نوآوری‌های پوآرو لباس‌ها را از فرم سنتی خود که در زمان چارلز فردریک ورث مرسوم بود خارج کرد و کرست را که نوعی لباس زیر برای فرم دادن به تنه زنانه بود از لباس‌ها حذف کرد که در نوع خود حرکتی انقلابی محسوب می‌شد. فرهنگ شرقی تاثیر عمیقی روی کارهای پوآرو داشت. دوره فعالیت پوآرو مصادف بود با زمانی که مشرق زمین و آفریقا توسط غرب کشف شده بود و فرهنگ ناآشنای این مناطق برای پوآرو جذابیت ویژه‌ای داشت و سبک متفاوت لباس پوشیدن در شرق مثل چین و ژاپن و خاورمیانه ایده‌های جالبی برای طراحی لباس به وی داد به طور مثال او مبدع شلوارهای گشاد سندبادی است که از فرهنگ خاورمیانه الهام گرفته شده بودند و همچنین لباس تونیک را به عنوان یک لباس زنانه معرفی کرد. لباس‌های کیمونویی او شهرت زیادی داشتند همین سبک متفاوت شرقی باعث شد روش‌های سنتی الگوسازی را تا حد زیادی کنار بگذارد و از مولارژ برای ساخت و طراحی لباس استفاده کند. اکثر الگوهای وی فرم مستطیلی داشتند و لباس‌های او چندان فرم بدن را دنبال نمی‌کردند. فرم ساختاری ساده این لباس‌ها نقطه اوج مدرنیسم در صنعت مد را شکل داد که مسیر این صنعت را برای همیشه تغییر داد.
اگر این مقاله مورد توجه شما قرار گرفت می‌توانید مقالات مشابه را در بخش دنیای مد در مجله قرمز شاخه مقالات تخصصی مطالعه کنید. انتقادات و پیشنهادات خود را نیز در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
منبع: WikiPedia (ترجمه اختصاصی توسط مجله قرمز)