شاد نبودن یک بیماری واگیردار  است که به سرعت در محیط منتقل شده به همه سرایت می‌کند  و لحظه لحظه زیاد می‌شود.  برای متوقف کردن این بیماری،  راهی جز شیفت احساسات به سمت شادی نیست. شیفت احساسات به سمت شادی یعنی جایگزین کردن شادی به جای غم و استرس.

اگر بدانید کیفیت احساساتی که شما  دقیقا در همین لحظه دارید تعیین کننده‌ی بسیاری از اتفاقاتی است که در طی روز و یا روزهای آینده برایتان رخ خواهد داد، بیشتر مراقب خواهید بود.

شیفت احساسات به سمت شادی ، ربطی به این ندارد که شرایط شخصی  یا حرفه‌ای شما در چه وضعیتی قرار دارد. این شرایط بیرونی نیست که قرار است شما تغییر دهید بلکه  دیدگاهتان نسبت به شرایط بیرونی است که باید تغییر دهید.  با تغییر دیدگاهتان از منفی به مثبت،  میزان شادی درونی  شما بالا می‌رود. درجه ی شادی درونی مثل درجه حرارت بدن است.  شما شومینه ی افکار مثبت خود  را روشن می‌کنید و هوای درونتان گرم می‌شود اگر چه هوای بیرون، کماکان سرد است.

جای شکرگذاری دارد که انسان قادر به انجام شیفت احساسات به سمت شادی است. اینکه روحیه‌ی شما در این ثانیه قادر به تاثیر گذاشتن بر روی ثانیه‌های آینده است را به فال نیک بگیرید و روحیه‌ی مثبت را انتخاب کنید نه منفی. موفقیت شما در زندگی، درگرو  چنین انتخابی خواهد بود.

لحظه‌هایی از زندگی‌تان که  سپاسگزار  آنچه دارید  هستید همان لحظه‌هایی ست که می‌تواند سرنوشت لحظه‌های آینده را تعیین کند. شما قدرت انتخاب دارید شیوه‌ی فکر کردنتان را خودتان انتخاب کنید تا احساس بهتری داشته باشید نه بدتر. و کلید اصلی موفقیت همین است. وقتی شیفت احساسات به سمت شادی، اتتفاق افتاد، تغییرات بزرگی در زندگی‌تان رخ خواهد داد. اما چگونه می‌توان اینکار را انجام داد؟

روش شیفت احساسات به سمت شادی

شیفت احساسات به سمت شادی

یک نکته‌ی بسیار اصلی و مهم وجود دارد و آن این است که شما همینطوری خودبخودی نمی‌توانید این شیفت را انجام دهید بلکه در هنگام انجام یک کار دیگر است که می‌توانید احساسات خود را از منفی به مثبت شیفت دهید. چگونه؟ با لذت بردن از انجام آن کار. متاسفانه در عصرکنونی ما، لذت بردن تبدیل شده به چیزی که مردم آن را فراموش و رها کرده‌اند. آنها در طی انجام دادن کارهایشان، یا وقتیکه تغییراتی در زندگی یا شغلشان ایجاد می‌شود، یا وقتی قرار است به اهداف تازه‌ای دست پیدا کنند، حسی به نام لذت بردن را فراموش می‌کنند. فکر می‌کنند با فشار و استرس و خشم و عصبانیت و عجول بودن و جدیت کاذب است که می‌توانند دست به انجام هر کاری بزنند نه با لذت بردن.

به همین دلیل است که امروزه، حفط تعادل در زندگی، یکی از سخت‌ترین کارهای بشر  شده است. به نظر می‌رسد شتاب زندگی آنقدر زیاد شده که هیچکس وقت کافی ندارد شادی کند و همین مسئله احساس لذت بردن از هرچیزی را به صفر رسانده.

در حال درس  خواندن برای امتحان هستید؟ از آن لذت ببرید چرا استرس؟ در حال انجام یک پروژه‌ی کاری هستید و وقت زیادی نمانده؟ از آن لذت ببرید چرا استرس؟

استرس، کاری نمی‌کند مگر بدتر کردن هر کاری که می‌کنید.  استرس باعث کم کردن میزان اعتماد به نفس شما می‌شود. استرس باعث ایجاد خشم، ترس و احساسات منفی و به صفر رساندن خلاقیت می‌شود. لذت بردن از انجام هر کاری هرچند سخت، پادزهر استرس است.

از حالا به بعد …

شیفت احساسات به سمت شادی

برای انجام هر کاری و برای داشتن یک زندگی موفق، احساسات خود را از منفی به مثبت شیفت دهید و از انجام هر کاری که مشغول آن هستید لذت ببرید. توانایی خندیدن و خوشحال بودن را به دست آورید. مشغول بیل زدن در  مزرعه هستید؟ با لذت با خنده. مشغول برنامه نویسی کامپیوتری هستید؟ با لذت با خنده. مشغول انجام کارهای اداری هستید؟ با لذت با خنده.

یکی از خنده دارترین دیدگاه‌هایی که برخی دارند این است که لذت بردن و خندیدن را مانع موفقیت می‌دانند و فکر می‌کنند جدی بودن و حذف هرگونه شادی است که باعث موفق شدن در هر کاری می‌شود.

حقیقت این است که شاد بودن در محل کار یا زندگی ، باعث می‌شود  تمام آن محیط  که شما هم جزئی از آن هستید، سود ببرد. در غیر این صورت همه ضرر می‌کنند. این مسئله در تمامی‌ جنبه‌های زندگی مصداق دارد. مهم نیست شما چه کسی هستید یا در حال انجام دادن چه کاری هستید، مهم این است که با شاد بودن و لذت بردن در طی انجام هر کاری، شانس موفقیت بیشتری را به سوی خود جذب می‌کنید.چرا خودتان امتحان نمی‌کنید؟

شادی را در هر معادله‌ای بگنجانید

آیا وقتی در حال برنامه ریزی برای انجام یک کاری هستیم و یا وقتیکه داریم اهداف خود را چه کوتاه مدت چه بلند مدت، بر روی کاغذ می‌نویسیم جایی را برای لذت بردن از انجام کارهایمان در  معادلات خود قرار می‌دهیم؟

آیا اصلا به این موضوع فکر هم می‌کنیم که در لیست کارهای روزانه‌مان، چیزی به نام شادی کردن و لذت بردن از تک تک آن کارها،  باید وجود داشته باشد؟

از حالا به بعد در کنار هر برنامه‌ریزی، این عبارت را نیز بگذارید : بعلاوه‌ی لذت بردن

مثلا قرار است فردا به بداخلاق‌ترین شخص  روی  کره زمین زنگ بزنید و در مورد یک پروژه‌ی کاری با او حرف بزنید. در لیست کارهای فردا بنویسید: تماس با فلانی+ لذت بردن

لذت بردن را گزینه‌ی جدایی ناپذیر در کل زندگی خود قرار دهید

شیفت احساسات به سمت شادی

کل زندگی ما، یک معادله است. معادله‌ای هر لحظه یک مجهول جدید وارد آن می‌شود و ما باید آنرا حل کنیم. زندگی ما، پس زمینه‌ی  شغل یا روابط ماست. اگر این پس زمینه را شاد کنید سایر جنبه‌ها  نیز شاد خواهند بود. قرار است خانه را تمییز کنید؟ قرار است برای شام امشب خرید کنید؟ قرار است از بچه‌ها مراقبت کنید؟ قرار است یک چرت کوتاه بزنید؟  هر کاری  که قرار است انجام دهید را  اگر با معجونی به نام لذت بردن  قاطی کنید، بسیار بهتر از آب در خواهد آمد.  و در نهایت کل زندگی، کیفیت بهتری خواهد داشت.

شاید بپرسید چرا انتخاب شادی و لذت بردن، یکی از سخت‌ترین کارهاست و انسان از آن دوری می‌کند؟

سوال منصفانه‌ایست و پاسخ ساده‌ای دارد:  چون به ما گفته شده که: بدون رنج  گنج میسر نخواهد شد.   ذهن ما اینطور برنامه ریزی شده است که برای انجام هر کاری باید رنج کشید و سختی دید تا  نتیجه‌ی  ارزشمندی  حاصل شود.   این نگرش یعنی لذت بردن  در معادلات زندگی وجود ندارد. این ضرب‌المثل در اکثر جوامع وجود دارد و گویی بخشی از ژنتیک انسان شده. ما به اشتباه  فکر می‌کنیم  اگر در انجام کارهای سخت و جدی، لذت ببریم نتیجه‌ی آن کار خوب نخواهد بود.  بهتر است خودتان امتحان کنید و جواب را پیدا کنید.

لذت بردن حق شماست

شما می‌توانید اهداف بسیار سختی را برای خود انتخاب کنید و به آن هم برسید اما یادتان باشد این حق  شماست که با هر قدمی‌ که در راه اهداف خود برمی‌دارید، لذت نیز ببرید. قرار نیست گامهای سخت را با استرس بردارید.  قرار است با لذت بردن بردارید.  مطمئن باشید اگر گام برداشتن شما همراه با لذت باشد زمان،  کوتاه‌تر خواهد شد و نتیجه‌ی کار،  زودتر  و بهتر به دست خواهد آمد.

همه‌ی این حرفها زده شد برای اینکه حواسمان را جمع کنیم که چه نوع طرز فکری را داریم به ذهنمان تزریق می‌کنیم و مراقب دیدگاهمان نسبت به زندگی باشیم. اگر دیدگاه منفی داریم وقت آن رسیده که از روش شیفت احساسات به سمت شادی استفاده کنیم.

زندگی یعنی همین حالا

به ما یاد داده شده که شادی، بعد از رسیدن به فلان چیزی است. مثلا اگر من فلان خانه را بخرم شاد خواهم بود،  یا اگر به فلان هدف دست پیدا کنم شاد خواهم بود. در حالیکه اگر لذت بردن از زمان حال را یاد نگرفته باشید هرگز و در هیچ شرایطی در آینده نیز شاد نخواهید بود چون شما همیشه در زمان حال زندگی می‌کنید چه در خانه‌ی فعلی چه در خانه‌ی مورد علاقه. پس چرا صبر می‌کنید برای زمانهای خوب تا شاد باشید؟ چرا همین زمان را که حتی سخت هم هست با نگرش مثبت و خوب نمی‌بینید و از آن لذت نمی‌‌برید؟ چرا نقد را ول می‌کنید برای نسیه؟

یکی از دلایلی که نمی‌‌توانید با رویدادهای غیر منتظره در زندگی مواجه شوید یا از موقعیت‌های سخت می‌ترسید این است که لذت بردن از زمان حال را یاد نگرفته‌اید. یکی از دلایلی که به اهداف دور دست نمی‌رسید این است که از هر گامی‌ که در زمان حال  برمی‌دارید لذت نمی‌برید.  خوشبختی چیزی نیست جز همین لذت بردن‌های لحظه‌ای.

اگر خوشبخت بودن خود را به چیزهای دیگری که ممکن است در آینده به دست بیایند یا نه، گره بزنید هرگز به خوشبختی نخواهید رسید و رنگ شاد بودن را نخواهید دید. حتی اگر در سخت‌ترین شرایط شغلی یا زندگی شخصی خود هستید این حق شماست که با نگرش مثبت آن شرایط را طی کنید و از حل مشکلات سخت زندگی خود لذت ببرید.

اکنون زمان شیفت احساسات به سمت شادی و لذت بردن از لحظه‌های هر چند سخت است. کودک درونتان را رها کنید و اجازه دهید شادی ظهور کند ، شوخ طبعی را به دیدگاه خود اضافه کنید.

انتخاب با شماست که به سختی‌ها بخندید یا بگذارید آنها به شما بخندند.

ترجمه و تالیف اختصاصی مجله قرمز

منبع :  success