بدهی داشتن، یک جاهایی کار دست انسان می‌دهد. اما اگر داستان واقعی زیر را از “رابرت کیوساکی” بشنوید، بهتر متوجه می‌شوید که ما، هم بدهی خوب داریم و هم بدهی بد. پس همیشه بدهی داشتن، معنای بدی ندارد.

رابرت کیوساکی داستان زندگی‌اش را اینگونه می‌گوید: وقتی من بچه بودم، برای جراحی فوری ناشی از عفونت گوش، به بیمارستان رفتم. در همین زمان نیز مادرم در خانه بیماری قلبی داشت، مدتی بعد برادر کوچکترم را به دلیل ضربه‌ای که به سرش وارد شده بود در بیمارستان بستری کردند، و اندکی بعد نیز خواهرم برای زانوهایش نیاز به عمل جراحی داشت. همچنین کوچکترین خواهرم نیز به دلیل مشکلات پوستی، نیاز به درمان داشت.

تنها کسی که در طول این مدت بیمار نشده بود، پدرم بود. اما راستش را بخواهید حقیقت این بود که بیماری پدرم از همه‌ی ما بدتر بود. او زیر بار بدهی پزشکی بسیار سنگین برای مداوای افراد خانواده‌اش بود. مدتی گذشت، من و خواهر برادرهایم، همگی از بیماریهای وحشتناکی که به جانمان افتاده بود جان سالم به در بردیم، اما بیماری بدهی پدرمان همچنان ادامه داشت. او مجبور شد بار سنگین این بدهی را تا آخر عمر به دوش بکشد و حتی با انواع روشهای مختلف از جمله گرفتن وام بر روی خانه، این بدهی را بپردازد.  پدرم آرزو داشت که استاد دانشگاه شود اما به جای شغل رویایی‌اش، مجبور شد سالها کارمند یک اداره شود تا بتواند از پس مخارج ما برآید. در آن زمان، وضعیت پدرم شبیه به یک قماربازی شده بود که مجبور بود هر از گاهی بنا به شرایطی که رخ می‌دهد مقداری از پس اندازش را خرج کند. او در انتهای عمرش از بابت اینکه پول بسیار اندکی برای ما به ارث گذاشته بود، متاسف بود. من دست او را گرفتم و همراه او گریه کردم.  او به دلیل نداشتن یک سیستم مالی صحیح، از همان اویل زندگی‌اش،  وارد یک حفره‌ی بزرگ بدهی  شد و تا آخر عمرش نیز در آن حفره باقی ماند. این یکی از غمناک‌ترین چیزهایی ست که من در زندگی‌ام دیدم.

من از پدرم درسهای زیادی در مورد پول و مسائل مالی می‌شنیدم، اما متاسفانه همه‌ی آن درس‌ها بیشتر در مورد این بود که چه کارهایی را انجام ندهم تا پولم را از دست ندهم، نه اینکه چه کارهایی را انجام بدهم تا پول بیشتری به دست آورم.

هر چند آنچه اکنون متوجه شده‌ام این است که هر دوی این درس‌ها مهم هستند. هم ولخرجی نکردن مهم است و هم یادگیری راههای افزایش درآمد.

خوشبختانه یکی از بهترین دوستان پدرم، مثل یک مربی مالی در زندگی من وارد شد و آنچه را که باید در مورد مسائل مالی بدانم به من آموزش داد.  من او را پدر پولدار خودم نامیدم. درسهایی که پدر پولدارم در مورد پول به من یاد می‌داد، با درسهایی که پدر واقعی‌ام به من می‌گفت در تضاد بودند.  شاید بزرگترین درسی که پدر پولدارم به من یاد داد این بود که چگونه از حفره‌ی بدهی بیرون بیایم و داخل آن گیر نیفتم.

روشی که او به من آموخت این بود که کاری را انجام بده که خودت حقوق خودت را بپردازی تا بتوانی مرتبا حقوقت را زیاد کنی.  این چیزی‌ست که من در این مقاله قصد دارد با شما به اشتراک بگذارم.

  • تصمیم گیری بزگ برای نداشتن بدهی. آیا آماده‌اید؟

بدهی

امروز روزی ست که باید یکی از مهمترین تصمیمات زندگی خود را  بگیرید. آیا مایل هستید کنترل امور مالی و پولی زندگیتان را در دست خودتان بگیرید؟  یا قصد دارید کنترل آن را به دست دیگران بسپارید؟

اگر کنترل پول خودتان را در دست بگیرید، به شما این قدرت داده می‌شود تا آن‌طور که دوست دارید زندگی کنید. شما وارد یک برهه‌ی جدیدی از زندگی‌تان می‌شوید . زیربار بدهی رفتن برای مسائل پزشکی و سلامتی یکی از بزرگترین تعهدات زندگی هر فردی می‌تواند باشد.  انتخاب هر کدام از این دو مسیر نیازمند گرفتن تعداد زیادی تصمیمات کوچک است. مقدماتی‌ترین تصمیم، تغییر آینده‌ی مالی‌تان است، سایر تصمیمات، آنهایی هستند که وقتی هر روز صبح،  چشمهایتان را باز می‌کنید باید بگیرید. چون شما دیگر یک فرد جدید شده‌اید.

  • تا چه حد مصمم هستید؟

یکی از مشکلاتی که مشکلات دارند این است که خیلی سریع اتفاق می‌‌افتند. همه‌ چیز ممکن است از یک بدهی کوچک یا یک اشتباه مالی کوچک آغاز شود اما رشد این مشکل، به سرعت است.  طوریکه وقتی چشم باز می‌کنید می‌بینید در یک حفره‌ی عمیق از بدهی گیر افتاده‌اید. اما نگران نباشید ما برای شما راه حلی داریم. برای اینکه خیلی سریع بتوانید بفهمید آیا در آینده نیز دچار چنین مشکلی می‌شوید یا نه، نگاهی به سوالات زیر بیندازید و سپس به هر پاسخ مثبت، یک نمره بدهید.

  • آیا بدهی‌ها و قبض‌هایتان مرتبا عقب می‌ افتند؟
  • آیا بدهی خاصی هست که از شریک زندگی خود پنهان کرده اید؟
  • آیا به دلیل نداشتن پول کافی، تعمیرات خانه‌ی خود را نادیده گرفته‌اید؟
  • آیا به دلیل بدهی‌هایی که شما ایجاد کرده‎اید، خانواده‌تان دچار تنش شده است؟
  • آیا این اواخر چیزی خریده‌اید که به آن نیازی نداشتید و از طرفی هم توانایی پرداختش را نداشته‌اید؟
  • آیا به طور دائم دارید بیشتر از درآمد خود، خرج می‌کنید؟
  • آیا از نظر مالی، اعتبار خود را از دست داده‎اید و کسی مایل نیست به شما وام بدهد؟
  • آیا بلیط بخت آزمایی می‌خرید فقط به امید اینکه از زیر بار بدهی مالی خارج شوید؟
  • آیا برای روز مبادا در زندگی‌تان، پول کافی کنار گذاشته‌اید؟
  • آیا بدهی شما بیشتر از پولی ست که برای روز مبادا کنار گذاشته اید؟

_ اگر امتیاز کل شما به سوالات، صفر باشد، باید به شما تبریک بگویم. شما مسائل مالی را تحت دارید.

_ اگر نمره‌ی بین ۱ تا ۵ به خودتان داده‌اید، بایستی بدهی‌های خودتان را کم کنید.

_ اگر نمره‌ی شما بین ۶ تا ۱۰  است یک زنگ خطر جدی برای شما به حساب می‌آید و باید مراقب باشید، ممکن است به دردسرهای مالی بیفتید.

در واقع در این سری سوالات، هرچه نمره‌ی شما بیشتر باشد به معنای این است که از سواد مالی کمتری برخوردار هستید و نیازمند کسب دانش مالی هستید. اما شما می‌توانید پول خودتان مدیریت کنید بدون اینکه نیاز باشد در حد یک زندگی بخور و نمیر زندگی کنید.

خیلی از مشاوره‌های مالی وجود دارند که اعتقادشان بر این است تنها راه بیرون رفتن از حفره‌ی بدهی‌ ها، این است که مخارج خودتان را کم کنید. مثلا قهوه‌ی آماده نخرید از بیرون غذا نخرید، یا از هرگونه مخارج اضافی صرف‌نظر کنید یا هیچ وفت وام نگیرید و … در واقع آنها یک حرف را می‌زنند و می‌گویند:

“در حد یک زندگی بخور و نمیر زندگی کنید.”

اما من دلایل بسیار زیادی دارم که چرا با نظر این مشاوران مالی موافقم نیستم. هر چند معتقدم راهکارهای من برای کسانی که خودشان نمی‌خوانند ثروتمند شوند، مناسب نیست.

  • از بدهی نترسید

بدهی

اگر فردی بخواهد به ثروت برسد، باید یاد بگیرید که چگونه از قدرت بدهی استفاده کند. اینکه چگونه می‌توان به طور صحیح بدهکار بود و چگونه می‌توان بدهی‌ ها را تحت کنترل درآورد، نیازمند کسب دانش مالی است.

از  اینجا به بعد،  آغازی است بر تغییر نحوه‌ی تفکر شما در مورد بدهی و پول. شما  از این به بعد، به‌جای اینکه بگویید “من نمی‌توانم از عهده‌ی پرداخت هزینه فلان چیز برآیم”،  از خودتان سوال کنید “من چگونه می‌توانم از عهده‌ی پرداخت هزینه آن برآیم” . بدین ترتیب ذهنتان به سمت راه حل ها می‌رود نه به سمت موانع.

  • بدهی ‌ها، مشکلات نیستند

ما دو جور بدهی داریم.  بدهی خوب و بدهی بد.  چیزی که اکثر مردم آن‌را نمی‌دانند و اکثرا در حفره‌ی بدهی های بد می‌افتند این است که تفاوت بین بدهی خوب و بد را نمی‌دانند.

بدهی های خوب،  آنهایی هستند که برای شما پول می‌سازد.  بدهی‌ هایی هستند که در واقع نوعی سرمایه‌گذاری در یک بخش به حساب می آیند تا شما از سود آن سرمایه‌گذاری،  بتوانید بدهی ‌تان را بپردازید.

اما بدهی های بد،  آنهایی ست که پول را  از جیب شما برمی‌دارند و جیبیتان را خالی و خالی‌تر می‌کنند.  مثلا بدهی‎هایی برای خرید ماشین یا لباس یا وسائل الکترونیکی یا خانه و غیره…

پس مسئله بر سر بدهی نیست. مسئله بر سر شناخت بین  بدهی خوب و بدهی بد است.  ما اعتقاد نداریم باید در حد یک زندگی بخور و نمیر زندگی کنید، بلکه بر عکس،  ما می‌گوییم باید بتوانید اول دارایی هایی ایجاد کنید که از سود آنها بتوانید وسائلی را که می‌خواهید داشته باشید مثل خانه، لباس،  ماشین و غیره… تهیه نمایید.

اما گاهی اوقات نیز هست که آنچنان زیر بار بدهی‌های بد رفته‌اید که عملا امکان ایجاد بدهی‌های خوب برایتان از بین می‌رود.  در چنین شرایطی، بهترین کار این است که اول از شر بدهی ‌های بد خود خلاص شوید.

اگر بدهی ‌های شما هنوز تا آن حد زیاد نشده که از کنترل خارج شوند،  باید یاد بگیرید چگونه می‌توانید خودتان حقوق خودتان را پرداخت کنید و برای خود جریان مالی ایجاد نمایید.

بهتر است  وارد زندگی جدیدی به نام کارآفرین بودن شوید.


ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله  Robert Kiyosaki

منبع : Richdad