خطا کردن یکی از خصلت‌های انسان است. اما میتوان میزان خطاها را کاهش داد و از آنها درس گرفت تا دوباره تکرار نشوند. با پیش بینی و آینده نگری درست، می‌توانید خودتان را از زخم‌هایی که بر اثر جراحات هر اشتباهی به شما وارد شده است،رهایی بخشید. میتوان خطا ها را فهمید، سپس یکی یکی آنها را با پاک کن مخصوص، پاک نمود یا به عباراتی دیگر، با توقف انجام آنها، سعی در جبران خطا های گذشته نمود.
به طور کلی چهار نوع خطا هست که انسانها مرتکب می‌شوند که اگر برطرف نگردند، می‌توانند باعث پشیمانی شوند. اما نگران نباشید شما با خواندن این مقاله، متوجه آنها خواهید شد.
1_اولین خطا :
وقت گذراندن کم، با آدمهای درست، و وقت گذراندن زیاد، با آدمهای اشتباه
هیچ چیزی تا به این میزان باعث ایجاد محدودیت در زندگی شما نمی‌شود که زمان خودتان را با آدمهایی بگدرانید که باعث رشد شما نمی‌شوند. آدمهایی که به جای اینکه شما را بالا ببرند، شما را به پایین می‌کشند، آدمهایی نادرستی که جلوی ترقی و پیشرفت شما را می‌گیرند، افرادی که تمرکز و توجه شما را، از اهدافتان از دور نند و در ذهن شما افکار منفی می‌کارند. وقت گذراندن بیش از حد با چنین افرادی یکی بزرگترین خطاهای زندگی است. به جای بودن با افراد نادرست، سعی کنید با افراد درست، در تعامل و دوستی باشید. این افراد شبیه به مربی یک تیم ورزشی هستند که مایلند تمام آدمهای اطرافشان را، به سوی بالا و به سمت موفقیت رهنمون سازند.
سعی کنید آدمهای اشتباه را از آدمهای درست تشخیص دهید. آدمهای درست به شما انگیزه میبخشند. اما آدمهای اشتباه ، تمام انگیزه‌های شما را از بین می‌برند.
برخی ویژگی‌های افراد درست به شرح زیر است:
- آدمهای درست، به شما عشق بی‌قید و شرط میبخشند. آنها شما را همانطور که هستید می پذیرند و به شما احترام می‌گذارند. اینکه قوی یا ضعیف باشید یا مرتکب اشتباه شده باشید یا نه و در کل اینکه ذاتا چه نوع آدمی هستید برایشان فرقی نمی‌کند، آنها بدون داشتن کوچکترین انتظاری، شما را دوست دارند.
- آدمهای درست، برعکس آدمهای اشتباه ، باعث ارزشمندتر شدن شخصیت شما می‌شوند. آنها سعی می‌کنند با صداقت، تجارب و بصیرت خودشان را در اختیارتان قرار دهند تا شما روز به روز بتوانید ارزشمندتر از قبل گردید.
- افراد درست، مرتبا در حال ترقی هستند و در عین حال نیز برای رشد شخصیتی دیگران هم ارزش قائل هستند،این افراد مرتبا شهامت و شجاعت لازم را برای بهتر شدن، به دیگران میبخشند.
- افراد درست، به جای اینکه مانند آدمهای اشتباه، دائما افکار مفنی داشته باشند و هیمشه در مورد هر چیزی منفی نگر باشند، با دید مثبت به همه چیز نگاه می‌کنند. این نگاه مثبت، و این شور و اشتیاق درونی آنها نسبت به زندگی، برای دیگران نیز واگیردار است و باعث می‌شود اطرافیان این آدمها نیز چنین طرز فکری پیدا کنند.
2_ دومین خطا :
نگفتن آن‌چیزی که باید بگویید
شاید ساده تر باشد حرفهایی که باید بگوییم را مرتبا نگوییم. اما همیشه کارهای ساده به معنای کار صحیح نیست. سختی این کار اینجاست که وقتی آنچه را باید بگویید، چیزی نیست که دیگران تمایل به شنیدنش داشته باشند. اما نگران نباشید، گفتن این حرفها، کار خیلی سختی هم نیست و راه حل دارد. در ابتدا فقط کافی است که این جملات را در ذهن خودتان، مرتبا تکرار نمایید. سپس بهترین جملات را که به شیوا ترین وجه ممکن و رسا ترین حالت، می‌توانند آنچه را مد نظر شماست بیان نمایید، انتخاب نمایید و بگویید. همیشه صداهای زیادی در ذهن انسان وجود دارد. هر صدایی یک پیام و حرفی برای گفتن دارد.
مثلا:
- صدای استعداد شما، به شما می‌گوید که در چه زمینه‌ای دارای استعداد و توانایی هستید و اجازه می‌دهد که پتانسیل‌های درونی شما، شناخته شوند.
- صدای شخصیت شما، بیانگر ارزشهایی که به آنها باور دارید و برایتان مهم است.
- صدای تجربه‌های شما، یک نوع آموزگار درونی‌ست. این صدا ، صدای یک معلم است که به شما این امکان را می‌دهده صحیح را انتخاب نمایید. همچنین تجربه‌های شما میتواند در اختیار دیگران نیز قرار بگیرد و به افراد دیگر نیز کمک کند تا رشد و ترقی داشته باشند.
- صدای قلب شما، منتقل کننده‌ی احساسات شما است. اگر این صدا شنیده نشود، بیشتر از نشنیدن بقیه‌ی صداها، باعث پشیمانی خواهد شد.
- صدای رویاها، بیانگر آرزوها و تمایلات شما است.
- صدای کنجکاوی و سوالات شما، صدایی ست که باعث کسب آگاهی و دانش در شما می‌شود. این صدا باعث می‌شود شروع کنید به پرسش کردن و یادگرفتن چیزهای جدید. این صدا شما را به مطالعه و فراگیری دانش وا می‌دارد.
3_ سومین خطا :
اقدام نکردن در جهت رسیدن به اهدافی که برایتان ارزشمند است
این اشتباه، از آن دسته‌ی رایج از اشتباهاتی است که بیشترین پشیمانی‌ها را به بار می‌آورد. اینکه بدانید باید فلان کار را انجام دهید، اما هیچ کاری برایش انجام ندهید، اشتباه بسیار بزرگی است. این اشتباه یک جور تنبلی است. راه حلش این است که در ابتدا آماده شوید، سپس برنامه ریزی کنید و در انتها هم شروع به عمل نمایید. اینکه فقط یک ایده خوب داشته باشید به تنهایی کافی نیست. ایده‌ها باید عملی شوند.
بعنوان مثال، برای اینکه خودتان را در مسیر حرکت قرار دهید، هر شب شروع کنید به نوشتن لیستی از کارهایی که فردا باید انجام دهید تا گام به گام به هدفتان برسید. سپس سعی صبح زود از خواب بیدار شوید تا زمان کافی داشته باشید که به تمام کارهایتان سروسامان دهید. فقط چند ساعت زودتر بیدار شدن از خواب، باعث تغییرات زیادی در دراز مدت خواهد شد.
البته این برنامه، شاید برای تمام افراد مناسب نباشد، بهتر است ببینید ساعت بدن شما چگونه است آیا صبح زود بهتر کارایی دارید یا شب هنگام تا دیر وقت، سپس کارهای خودتان را طبق ساعت بدنتان برنامه ریزی نمایید.
اینکه سبک زندگی شما چگونه است اصلا ، مهم نیست در هر سبکی که زندگی می‌کنید، بهرین راه‌ها را برای داشتن بیشترین کارایی خلق نمایید. سعی کنید ساعاتی که به هر دلیلی در اجرای کارهایتان وقفه می‌افتد را، به حداقل برسانید و این ساعتها را اختصاص دهید به انجام کارهای مفید.
آنچه را که برای هر روز برنامه ریزی کرده‌اید انجام دهید و روی برنامه‌ریزی خود بمانید و به آن عمل نمایید. هیچ چیز بدتر از شعله های رویاهایی که خاموش مانده‌اند نیست.
4_ چهارمین خطا :
اجازه دادن به دیگران برای در دست گرفتن سرنوشت شما
بسیاری از ما، با این فشار از سوی دیگران مواجه شدهایم که باید طبق برنامه‌های آنها و خواست آنها زندگی کنیم. فرقی نمی‌کند این افراد چه کسانی در زندگی شما هستند. شاید یکی از دوستانتان باشد که مرتبا شما را مجبور می‌کند باهم نوشیدنی الکل بخورید به جای اینکه با هم بنشینید و یک کتاب بخوانید. یا ممکن است یکی از همکارانتان باشد که شما را درگیر یک ایمیل تمام نشدنی کرده که هیچ فایده ای ندارد. تمام اینها یعنی اینکه شما دارید به شخص دیگری اجازه می‌دهید زندگی شما و زمان شما را آنجور که او دوست دارد مصرف نمایید نه آنجور که شما دوست دارید. اینکه از چنین اشخاصی فاصله بگیرید و دیگر این اجازه را به آنها ندهید، نیاز به کمی شهامت دارد اما انجام ندادنش یک خطای محض است.
البته فراموش نکنید که ما بعنوان انسان، همیشه خطا کار هستیم و نمی‌توانیم خودمان را از انجام دادن هرگونه اشتباهی مبرا سازیم. ما آدمها، موجودات کامل و خطا ناپذیر نیستیم. اشتباه ها به هر حال به نحوی در زندگی ما وجود دارند. اما با کسب دانش و تجربه، می‌توانیم به هر حال از پس موانعی که بر اثر خطاهای ما ایجاد شده‌اند عبور کنیم تا قبل از اینکه خیلی دیر شود.
اینکه هر یک از ما بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم، خودش اولین قدم برای جبران آن خطا است. همچنین اگر هر شخصی پس از مدتی، با کسب کردن تجربه‌های زیاد ، متوجه شود که از همان ابتدا چه کاری اشتباه است و از آن پرهیز نمایید، نشان دهنده‌ی رشد شخصیتی آن فرد است.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله John C Maxwell
منبع: success