ارزش زمان را افراد موفق بهتر از سایر افراد درک می‌کنند. افراد موفق به خوبی می‌دانند که حتی بر روی ساعات آزاد خود هم بایستی سرمایه گذاری کنند و به عبارتی دیگر، از لحظه لحظه‌ی زمان خود به بهترین شکل، استفاده نمایند. شما چقدرمشتاق هستید که بر روی ساعات آزاد خود سرمایه گذاری کنید؟ چقدر حاضرید وقت خودتان را به گونه‌ای سازنده صرف نمایید؟

آبراهام مزلو، یکی از روانشناسانی است که تحقیقات خودش را  در مورد افراد موفق انجام داده و بیشتر بر جنبه‌های سالم شخصیتی افراد موفق متمرکز شده نه بر جنبه‌های بیمارگونه‌ی انسانها. از نظر مزلو، انسان یک موجود بیمار و مشکل‌دار نیست.  او در یک هرم، که به هرم مزلو معروف است، شخصیت افراد را پله پله نشان می‌دهد. در اولین پله‌های هرم، نیازهای اولیه‌ی انسان قرار دارد از جمله غذا، مسکن، لباس و غیره. پله‌های بعدی این نیازها بالاتر رفته و چیزهایی مثل امنیت، عشق، نیاز به تعلق داشتن، در آن دیده می‌شود. و در پله‌های بالاتر هرم، نیازهای انسان با رشد او رشد کرده و به عزت نفس و در نهایت به خودشکوفایی می‌‌رسد.

از نظر مزلو، خودشکوفایی در بالاترین رتبه قرار دارد و اگر کسی به این پتانسیل درونی‌اش دست یابد، می‌تواند بهترینِ خودش باشد. یعنی بهترین ورژن از شما وقتی تولید می‌شود که به نقطه ی خودشکوفایی رسیده باشید.

رسیدن به این نقطه، سریعا انجام نمی‌شود بلکه احتیاج به وقت گذاشتن دارد. خیلی‌ها هرگز به این نقطه نمی‌رسند و بسیاری از ما تا رسیدن به این نقطه فاصله‌ زیادی داریم، اما کسانی که به نقطه ی خودشکوفایی رسیده‌اند کسانی هستند که می‌توانند دائما به دستاوردهای جدیدی برسند. حقیقت این است که موفق‌ترین افراد روی زمین، کسانی هستند که به این نقطه از هرم رسیده‌اند.

کلید رسیدن به این نقطه، چیزی نیست به جز زمان. برای رسیدن به نقطه‌ی خودشکوفایی نیاز به صرف زمان است.یا به عبارتی دیگر دانستن ارزش زمان و استفاده‌ی صحیح از آن. برای رسیدن به این نقطه، بایستی یک راه طولانی مدت را پیمود و پیمایش این راه، به زمان نیاز دارد. یعنی باید برایش وقت بگذارید. به همین دلیل است که زمان برای افراد موفق، یک عنصر گرانبهاست.

  • در اختیار گرفتن زمان برای رسیدن به موفقیت

ارزش زمان

اگر مرتبا به خودتان احساس بی ارزش بودن منتقل کنید و بگویید من نمی‌توانم یا نتوانسته‌ام آنجور که باید زندگی کنم، هرگز به نقطه‌ی خودشکوفایی نخواهید رسید. ضمن اینکه راحت ترین کار برای مغز انسان، بهانه تراشیدن است که با انداختن تقصیرها گردن چیزهای دیگر، خودش را از زیر بار مسئولیت خارج کند و بگویید فلان شخص یا فلان چیز نگذاشت که من به آنچه می‌خواهم برسم یا نگذاشت آنطور که می‌خواهم زندگی کنم.

از این بحث که بگذریم، می‌رسیم به اینکه چطور باید زمانتان را در اختیار خود داشته باشید؟  شاید گفتن این جمله راحت باشد اما واقعا چه کسی می‌تواند زمانش را در اختیار خودش داشته باشد؟

اگر به خوبی به این قضیه نگاه کنید متوجه خواهید چیزی که افراد موفق به حد وفور دارند، زمان است. آنها زمانشان را  به استخدام خود در می‌اورند. قطعا شده که بارها از خودتان سوال کرده‌اید چطور این آدم توانسته اینهمه کار را انجام بدهد؟ انگار که افراد موفق دارای یک توانایی غیرطبیعی و استثنایی هستند که می‌توانند بیشتر از آدمهای معمولی کار و فعالیت داشته باشند. شاید این برداشت را داشته باشید که آنها خیلی سخت‌کوش هستند یا ساعتهای زیادی را صرف کاری می‌کنند، البته حدس شما درست است اما واقعیت فراتر از این است. افراد موفق، ارزش زمان را می‌دانند،  در نتیجه با خریدن زمان برای انجام کارهای خودشان، کارهای بیشتری انجام می‌دهند.

  • ارزش زمان از نظر پولی چقدر است؟

ارزش زمان

تا به حال به این فکر کرده‌اید که افراد ثروتمند با استخدام خدمه‌ی خانه، راحت تر هستند تا اینکه خودشان بخواهند کارهای خانه را انجام دهند؟ در حالیکه افراد دیگر این عقیده را دارند که چرا باید پولمان را برای کاری هدر بدهیم که خودمان هم قادر به انجام آن هستیم. بدتر از آن اینکه آنها تصور می‌کنند این یعنی به رخ کشیدن پولمان به دیگران.

تفاوت عمده‌ی یک فرد موفق و یک فرد معمولی،  فقط بر سر نوع استفاده از زمان است و اینکه هر دو گروه چقدر حاضرند برای صرفه جویی در زمانشان پول خرج کنند. به خصوص اینکه اگر از زاویه دیگر به این قضیه بنگریم افراد موفقی که ثروتمند شده‌اند، با استخدام دیگران برای انجام کارهای خانه‌شان، در واقع دارند برای دیگران درآمدزایی ایجاد می‌کنند.

اما سایر افراد با انجام دادن کارهای معمولی‌شان، در واقع زمانشان را دارند از دست می‌دهند و جای تعجب است که همیشه نیز شکایت دارند چر زمان کافی برای انجام کارهای مورد علاقه‌ام ندارم. آنها هنوز رابطه ی علت و معلولی  بین ارزش زمان و زندگی را نفهمیده‌اند.

زمان در نزد افراد ثروثمند به معنای ثروت است. به همین دلیل هم هست آنها مرتبا افراد بیشتر وبیشتری را استخدام می‌کنند تا کارهایشان را انجام دهند تا خودشان بتوانند با فراغ خاطر، بر روی رشد و توسعه‌ی کسب و کارشان متمرکز شوند. افرادی که مفهوم زمان را درک کنند متوجه خواهند شد که چطور باید در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود از زمان استفاده نمایید. یا به عبارتی دیگر زمان خودشان را برای انجام چه کارهایی مصرف کنند یا مصرف نکنند.

  • خریدن زمان یعنی خریدن شادی

جنبه‌ دیگر قضیه این است که خریدن زمان، یعنی خریدن شادی. اگر چه همیشه گفته شده که پول نمی‌تواند شادی بیاورد اما مسئله اینجاست که شما با خریدن آنچه که دوست دارید می‌توانید شادتر شوید.

بسیاری از مردم برای مسافرت رفتن یا بیرون غذا خوردن و یا سایر تفریحات دیگر حاضرند پول پس انداز کنند اما برای اینکه زمانشان را بخرند حاضر نیستند پول خرج کنند. مثلا حاضر نیستند کارهای خانه یا خرید کردن یا از این قبیل کارها را با پرداخت پول به دیگران، انجام دهند و خودشان زمان بیشتری داشته باشند. شاید هم به این دلیل است که نمی‌دانند باید با زمان  اضافه‌ای که به دست می‌آورند چه کار کنند. اما اگر هدفی داشته باشید و بخواهید در راستای رسیدن به آن هدف، گام بردارید قطعا احساس خوشحالی و شادی بیشتری خواهید داشت اگر بتوانید زمان بیشتری برای انجام کار مورد علاقه‌تان در اختیار داشته باشید.

  • زمان در اختیار گرفتن زمان فرا رسیده

اگر تا حالا به هر دلیلی مشغول غر زدن بودید و احساس می‌کردید باید بیشتر از اینها کار می‌کردید و خودتان یا دیگران را سرزنش می‌کردید، بهتر است از همین حالا این رفتار را متوقف نمایید و شروع کنید به بررسی اینکه از حالا به بعد چطور می‌توانید زمان  های بیشتری را در اختیار خود بگذارید تا بر روی اهداف و علاقه‌مندی‌های خود، تمرکز کنید.

در واقع از حالا به بعد، تمرکز خود را از روی ناکامی‌‌های گذشته بردارید و بر روی آن‌چیزی بگذارید که دوست دارید به آن برسید. همان طور که در ابتدای مقاله صحبت شد کلید اصلی رسیدن به اهدافتان، این است که به نقطه ی خودشکوفایی در هرم مزلو برسید. این کار زمان و انرژی مادی و معنوی زیادی از شما می‌گیرد اما ارزشش را دارد. ارزش زمان را درک کنید و از حالا به بعد، به جای اینکه ساعتهای متمادی روی مبل راحتی لم بدهید و به تماشای تلویزیون مشغول شوید، شروع کنید به استفاده‌ی صحیح از زمان  برای رسیدن به نقطه‌ی خودشکوفایی.


ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله  Robert Kiyosaki

منبع: Richdad