یادگیری لغات انگلیسی، به همراه کاربرد آن‌ها در جمله است که در ذهن بیشتر باقی می‌ماند. به همین منظور، اگر دوست دارید ۵۰۴ تا از پرکاربردترین لغات انگلیسی را فرا بگیرید، به شما توصیه می‌کنیم که این لغات را به همراه کاربرد آن‌ها در جمله فرا بگیرید.

در این مطلب از مجله قرمز، ۱۰ کلمه‌ی انگلیسی پر کاربرد دیگر را به همراه مثال و با تصاویری جهت تثبیت شدن در ذهن، با هم فرا می‌گیریم. این لغات، از کتاب ۵۰۴ لغت ضروری انگلیسی برگزیده شده است. در حفظ کردن لغات انگلیسی، یک راه مناسب، مشاهده‌ی کاربرد آن لغات در جملات به همراه معنی آن ها به زبان فارسی است.

ما در این مطلب تلاش کرده ایم تا لغات انگلیسی کتاب ۵۰۴ را به شیوه ای آسان و همراه با مثال های مناسب با معنی آن ها، در اختیار شما قرار دهیم تا بتوانید سریع‌تر زبان انگلیسی خودتان را تقویت کنید. با ما همراه باشید تا با مثال های کاربردی، این لغت ها را به آسانی یاد بگیرید.

لغات انگلیسی ۵۰۴ را آسان‌تر بیاموزیم

۱۰ مورد از لغات انگلیسی پر کاربرد و ضروری که در این مطلب یاد خواهید گرفت:

504

اگر دوست دارید علاوه بر کلماتی که در این مطلب نوشته شده ۱۰ کلمه‌ی پر کاربرد دیگر را نیز یاد بگیرید، درس اول را هم مطالعه کنید.

۱- bachelor = مردِ مجرد

آموزش آسان 505 لغات انگلیسی پر کاربرد

کاربرد کلمه در جمله:

Ben was the only bachelor among all the married couples.

(بِن، تنها فردی بود که در میان تمامیِ زوج‌های ازدواج کرده، مجرد بود)


Gerald was 38, and a bachelor.

(جرارد ۳۸ ساله و مجرد بود)


۲- qualify = واجد شرایط بودن، صلاحیت داشتن

qualify = واجد شرایط بودن، صلاحیت داشتن

کاربرد کلمه در جمله:

Fluency in three languages qualifies her for work in the European Parliament.

(روان بودن در سه زبان، او را برای کار در پارلمان اروپا واجد شرایط می‌کند.)


 She wanted to improve her English so she could qualify as a translator.

(او می‌خواست زبان انگلیسی‌اش را بهبود بخشد تا بتواند صلاحیت مترجم بودن را داشته باشد)


۳- corpse = جسد، نعش، جنازه

corpse = جسد، نعش، جنازه

کاربرد کلمه در جمله:

we found no corpses.

(ما هیچ جسد یا جنازه‌ای پیدا نکردیم.)


The corpse was found by children playing in the woods.

(جسد توسط کودکانی که در جنگل بازی می‌کردند، پیدا شد.)


۴- conceal = پنهان کردن

conceal = پنهان کردن

کاربرد کلمه در جمله:

The path was concealed by long grass.

(مسیر، با علف‌های بلند پنهان شده بود.)


She tried to conceal the fact that she was pregnant.

(سعی کرد این واقعیت را که او باردار بود، پنهان کند.)


۵- dismal = تیره و تار، گرفته و تاریک، غم انگیز

dismal = تیره و تار، گرفته و تاریک، غم انگیز

کاربرد کلمه در جمله:

The future looks pretty dismal right now.

(آینده در حال حاضر بسیار تیره و تار به نظر می‌آید)


 It was a dismal November afternoon.

(یک بعد از ظهر غم انگیز در ماه نوامبر بود)


۶- frigid = سرد، یخ

frigid = سرد، یخ/ زن سرد مزاج

کاربرد کلمه در جمله:

It was a frigid winter day.

(یک روز زمستانی سرد بود)


The guard looked at us with a frigid stare.

(نگهبان، با نگاهی سرد به ما خیره شد)


۷- inhabit = زندگی کردن در، ساکنِ … بودن

inhabit = زندگی کردن در، ساکنِ ... بودن (کاربرد: رسمی)

کاربرد کلمه در جمله:

The site once was inhabited by the Indians.

(در این مکان، زمانی هندی‌ها زندگی می‌کردند)


Some tribes still inhabit the more remote mountains and jungles.

(بعضی از قبیله‌ها هنوز در کوه‌ها و جنگل‌های دور افتاده ساکن هستند)


۸- numb  = بی حس، کرخت

numb  = بی حس، کرخت

کاربرد کلمه در جمله:

My fingers were so numb I could hardly write.

(انگشتانم به قدری بی‌حس بودند که به سختی می‌توانستم بنویسم)


They gave me an injection to make my mouth go numb.

(آن‌ها به من چیزی را تزریق کردند تا دهانم را بی‌حس کنند)


۹- peril = خطر

peril = خطر

کاربرد کلمه در جمله:

They put their own lives in peril to rescue their friends.

(آن‌ها زندگی خودشان را به خطر انداختند تا دوستانشان را نجات دهند)


two million people are in peril of starving.

(دو میلیون نفر در خطر مرگ ناشی از گرسنگی هستند)


۱۰- recline = دراز کشیدن، لم دادن

دراز کشیدن

کاربرد کلمه در جمله:

David  Reclined in a comfortable chair

(دیوید روی یک صندلی راحتی لم داد)


She was reclining on the grass.

(او روی چمن دراز کشیده بود)


تامین محتوا از مجله قرمز

منبع: کتاب ۵۰۴ کلمه‌ی انگلیسی ضروری

دوست عزیز؛ اگر در مورد یادگیری لغات انگلیسی هر گونه نظر، پیشنهاد و یا انتقادی داشتید، خوشحال می‌شویم آن را با مجله قرمز در میان بگذارید.