درک عمیق کتابها منجر به ایجاد درک عمیق در شخصیت شما میشود. پس هدف از خواندن کتاب، تست زدن نیست، بلکه درک عمیق آن است. کتابها دریچههای هستند به جهانهایی که مقابل چشمان شماست که تا قبل از مطالعهی کتاب، آن جهانها قابل مشاهده نبود.
و اما روشهایی برای مطالعهی بهتر و درک عمیقتر کتاب وجود دارد که با هم بررسی میکنیم.
– یادداشتها و نقدهای در ارتباط با آن کتاب را بخوانید
از طریق اینترنت یا از طریق سایر کتابها یا مجلات و روزنامهها که نقد و یادداشت مینویسند، شروع کنید به خواندن نظرات افرادی که قبلا آن کتاب را خواندهاند. این کار را قبل از مطالعه انجام دهید. به خاطر داشته باشید آنچه افراد دیگر از آن کتاب درک کردهاند، بسیار مهم است و میتواند منجر به درک عمیق تر شما گردد. لزومی ندارد که شما نظرات همهی آنها را به طور کامل و دربست قبول کنید، حتی میتوانید با نظر آنها مخالف باشید اما چون هدف شما درک عمیق مطالب کتاب است، دیدن کتاب از زاویهی دید افراد دیگر، به شما کمک میکند تا نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
باتوجه به نظراتی که راجع به کلیت و موضوع کتاب میخوانید، میتوانید از نظرات دیگران برداشت کرده، آنها را در ذهن خود بررسی نمایید و اگر هم با آنها موافق نبودید، در کمال احترام آنها را رها سازید و سپس نظر شخصی خودتان را داشته باشید. این کار به رشد شخصیتی شما کمک مینماید. فراموش نکنید هدف از خواندن کتاب، درس گرفتن از آن کتاب برای زندگی بهتر است نه حفظ کردن آن و تست زدن و سپس فراموش نمودن آن.
کتاب خواندن به معنای این نیست که همان حرفهای کتاب را عیناً و بدون جا انداختن یک واو، بیان کنید. اینجا مدرسه نیست و قرار نیست حرفهای دیگران را کپی کنید، اینجا زندگی است و شما باید حرف شخصی خودتان را داشته باشید.
– تمام قسمتهای کتاب را بخوانید
از همان صفحهی اول کتاب، شروع کنید به خواندنش. چیزی را جا نگذارید. صفحهی اول ، نام ناشر، نام نویسنده و مترجم، سال نشر و خلاصه جزییاتی از قبیل را حتما بخوانید. مقدمهی نویسنده و سایرین را بخوانید. سرآغاز کتاب را بخوانید… بله شاید عصبی کننده به نظر برسد وقتی قرار است یک کتاب ۲۰۰ صفحهای را بخوانید و ۸۰ صفحهی اول آن مربوط به سخنان مترجم و ناشر و سایرین است، اما همانگونه که گفته شد، دانستن دیدگاه سایرین نسبت به کتاب بسیار مهم است.
اگر در هر زمانی قبل از این، کتابی را بدون خواندن این جزییات خواندهاید، اشکالی ندارد، بهتر است الان برگردید و دوباره آن کتاب را در دست بگیرید و آن جزییات را بخوانید. اینبار چیزی را از قلم نیندازید.
به خاطر بپسارید که به هنگام مطالعه، نکاتی یا پانویسهایی که ویراستار و مترجم یا نویسندهی اصلی کتاب، آنها را بیان کردهاند نیز با دقت مطالعه نمایید. با این کار نه تنها زمانتان را هدر نمیدهید بلکه یک پله بیشتر به جلو حرکت میکنید نسبت به وقتی که این نکات را نخوانید چرا که دارید سطح آگاهی خود را بالاتر میبرید.
نکته : قرار بود سطح آگاهی شما با خواندن کتاب بالا برود. پس باید از هر چیزی که میتواند به بالا بردن سطح آگاهی و دانش شما کمک کند، بهره ببرید. سعی نکنید فقط زیر خطوط مهم خط بکشید یا نکته برداری کنید، بلکه جزییاتی را هم که در چهارگوشهی کتاب نوشته شده است، با دقت مطالعه نمایید تا به درک عمیق تری نسبت به قبل از خواندن کتاب، برسید.
– موقع خواندن کتاب ، گاهی سرتان را بالا نگه دارید
اگر هدف شما از خواندن کتاب، درک عمیق مطالب آن است تا بتواند شما را در زندگیتان راهنمایی کند، مطمئنا کتابهای سختی را خواهید خواند و قرار است با مفاهیم سخت و نا آشنایی روبرو شوید. مفاهیم و کلماتی که تا قبل از این با آنها برخورد نکردهاید. خودتان را گول نزنید و طوری وانمود نکنید که آنها را فهمیدهاید، سرتان را بالا ببرید و کمی فکر کنید، سپس در اینترنت جستجو کنید یا از دیگران بپرسید تا بالاخره آنچه را که برای شما ناآشنا است، آشنا شود.
برخی کتابها آنقدر سخت است و مطالبشان سنگین است که مثل خوردن یک غذای سنگین، به راحتی شروع میکنید به خمیازه کشیدن. کتابهای عمیق، مثل دیدن فیلمهای سطحی نیست، بلکه نیاز به این دارد تمام حواستان را به کتاب بدهید و هر از گاهی توقف کنید سرتان را بالا ببرید و شروع کنید به فکر کردن.
خودتان را گرفتار چیزهای سطحی مثلا تلفظ صحیح نام یک شهر یا یک شخص نکنید. تلفظها در زبانها و گویشهای مختلف متفاوت است، مهم درک عمیق مطلبی ست که دارید میخوانید. شما قرار است خودتان به نتیجه گیری شخصی خودتان برسید. قرار است به رشد شخصیتی خود کمک کنید. پس چیزهای بیارزش را رها نمایید.
– موقع مطالعه ، علامت گذاری کنید
وسایل زیادی برای علامت گذاری مطالب مهم کتاب وجود دارد. از ماژیکهای شبرنگ گرفته تا برچسبهای مخصوص. حتی با یک مداد ساده هم میتوانید قسمتهای مهم کتاب را علامتگذاری نمایید. اگر هیچکدام از اینها را هم نداشتید، خیلی راحت میتوانید گوشهی بالایی یا پایینی کتاب را تا بزنید تا نمایانگر این باشد که این صفحه دارای مطلب مهمی است.
در آینده میتوانید به این علامتگذاریها مراجعه نمایید و نکات مهم کتاب را در یک مرور کوتاه، مجددا به خودتان یادآوری نمایید.
– یادداشت برداری ، برای رسیدن به درک عمیق
یکی دیگر از راههای درک عمیق تر کتاب، این است که یادداشت برداری کنید. آنچه را که فکر میکنید برای شما مهم است یا نکتهی جدیدی دارد را در یک دفترچه مخصوص یادداشت نمایید. قرار نیست شما عین جملات کتاب را کپی پیست کنید و به نام خودتان ثبت نمایید، قرار است شما جملات خود را از طریق برداشتهای شخصی و منحصر به فرد خودتان، بیان نمایید تا منجر به رشد شخصیتی شما گردد چرا که هدفتان از مطالعهی کتاب همین بوده.
بهترین زمان برای یادداشت برداری، زمانیست که مزان انگیزه شما افت پیدا نکرده و خسته نشدهاید. میتوانید حتی یادداشتها را در داخل خود کتاب بنویسید. نگران این نباشید که کتاب شما کثیف میشود یا خراب میشود. کتاب تنها چیزیست که هر چه کهنهتر و پارهتر شده باشد به تازگی شما میافزاید.
– پس از پایان مطالعهی یک کتاب ، چه کار کنیم؟
دوباره سراغ کتاب بروید. یک برنامهی منظمی برای کتابهایی که قبلا خواندهاید بریزید و دوباره آنها را بخوانید. چند هفته یا چند ماه بعد. در ضمن یکی از بهترین زمانهای یادداشت برداری از کتاب، به هنگام مطالعهی مجدد کتاب است. این بار، با دید بازتر و درک عمیق تری نسبت قبل، مطالب را خواهید خواند، و بهتر از دفعهی اول، میتوانید نکات مهم کتاب و ایدههای جدید خود را یادداشت نمایید.
نقل قولی هست که میگوید:
“وقتی انرژی مصرف میکنید و کلمات را مینویسید، بیشتر متعهد میشوید تا آنها را در عمل نیز اجرا کنید.”
اگر این کار را به مدت ۴-۵ سال انجام دهید نتیجه این میشود که میزان بسیار زیادی ایده و مطلب در موضوعات مختلف دارید و اگر شما یک نویسنده باشید، این مطالب و ایدهها میتوانند تبدیل به مطالب و محتواهای بزرگی در نوشتههای شما شوند که البته بیانگر نظر شخصی شما هستند و نه تکرار مکررات. حتی اگر یک کارآفرین باشید یا تجارت شخصی خودتان را داشته باشید نیز مراجعه به ایدههایی که قبلا به ذهنتان رسیده، میتواند به شما کمک نماید تا مشکل جدیدی که در کسب و کار خود با آن روبرو شدهاید را حل کنید. این دفترچه های یادداشت برداری شما، منابع نامحدودی هستند که هر روز به مقدارشان افزوده میشود.
– استفاده از نقل قولها
شما یکسری کتاب خواندهاید و یادداشت برداری هم کردهاید، بهتر نیست برای اینکه نکات مهم را فراموش نکنید، از آنها به صورت نقل قول در مکالمات روزمره خود استفاده نمایید؟
برخی جملات هستند که میتوانند برای دیگران نیز انگیزه بخش باشند و یا حتی به دیگران کمک میکند تا آن کتاب را انتخاب کنند و مطالعه نمایند. پس چرا از نقل قولهای کتاب برای کمک به دیگران استفاده نکنیم؟ با ذکر نام کتاب و نویسنده، میتوانید در هر بخشی از زندگی خود چه در جهان واقعی چه در جهان مجازی، جملات مهم کتاب را نقل کنید. حتی میتوانید یک وبلاگ تهیه کنید و مطالب باارزشی از هر کتاب را در حد چند جملهی مفید و مختصر بنویسید.
آنچه که یادمیگیریم از گفتههای نویسندگان یا فیلسوفان بزرگ، بایستی بتواند ما را به سمت یک زندگی شاد و خوشبخت رهنمون سازد و قابل اجرا باشد. باید قطعات مفید و قابل اجرای هر درسی را شکار کنیم و در زندگی خودمان از آن استفاده نماییم. این جملات باید قابل استفاده باشند قرار نیست برای پز دادن و لفاظی کردن و به رخ کشیدن دایرهی واژگانی خود از آنها استفاده نماییم. باید از کلماتی که در زندگی، دارای کاربرد مفید هستند، یاد بگیریم.
فراموش نکنید ما کتابها را برای درس گرفتن از آنها میخوانیم نه برای پز دادن.
– خلاصهی کلام :
عمل کردن به تمام آنچه تا کنون در این مقاله گفته شد، آسان نیست. اما مطمئن باشید انجام این کارهاست که باعث جدا کردن شما از جهالت میشود. باعث میگردد جهش شخصیتی پیدا کنید نسبت به همسن و سالان خود. این کارها باعث میشوند نسبت به طرزفکرهای غلطی که شاید سالها در ذهنتان فرو رفته بود رها شوید و رشد شخصیتی پیدا کنید.
تصور کنید که از وقتی انسان از ۵۰۰۰ سال پیش شروع به نوشتن روی سنگ کرد تا به حالا، چقدر بصیرت و دانش و آگاهی، به کرهی زمین افزوده شده و شما تا چه حد دارای این منابع نامحدود هستید. سعی کنید نویسندههای بزرگ را بشناسید و تا میتوانید کتابهای آنها را مطالعه نمایید تا از این چشمهی جوشان آگاهی، استفاده نمایید و هر روز بیشتر برسید به درکی عمیقتر از خود و جهانتان.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله Ryan Holiday
منبع: Medium