نقش تغذیه از دوران جنینی تا نوجوانی در بلوغ زودرس دختران و پسران


بلوغ مرحله مهمی از رشد و تکامل است که با فرآیند پیچیده‌ای که توسط سیستم عصبی غدد تنظیم می‌شود اتفاق می‌افتد. بلوغ زودرس ( Precocious puberty) به‌عنوان ظهور علائم فیزیکی و هورمونی بلوغ در سنین پایین‌تر از سن طبیعی تعریف می‌شود.

زمان ایجاد بلوغ پیامدهای مهمی در زمینه‌های سلامت عمومی، بالینی و اجتماعی دارد. درواقع، بلوغ در رشد روانی و جسمی بسیار مهم است و می‌تواند بر سلامت آینده‌ی فرد تأثیر بگذارد. وضعیت تغذیه‌ی فرد یکی از مهمترین عوامل تعدیل‌کننده‌ی ایجاد بلوغ است. در این مقاله با تمرکز بر تغذیه در اوایل زندگی و دوران کودکی، درباره‌ی نقش عوامل تغذیه‌ای به‌عنوان عوامل تعیین‌کننده زمان بلوغ جنسی صحبت خواهیم کرد. مقاله‌ی حاضر از یک مقاله‌ی مروری معتبر که اخیرا ( در سال ۲۰۲۱) در مجله‌ی Life به چاپ رسیده است استخراج شده است. بنابراین هم از لحاظ اعتبار و هم از لحاظ به‌روز بودن کاملا قابل اطمینان است. این مقاله به‌صورت مبسوط نوشته شده است و شما را از خواندن مقالات دیگر پیرامون این موضوع بی‌نیاز می‌کند. اگر وقت خواندن همه‌ی مقاله را ندارید می‌توانید به قسمت نتیجه‌گیری در انتهای مقاله مراجعه کنید.

طبق تحقیقات علمی به نظر می‌رسد شیر مادر نقش محافظتی مهمی در برابر شروع زودرس بلوغ دارد و این امر عمدتاً به دلیل تأثیر مثبت شیر مادر بر سرعت رشد نوزاد و پیشگیری از اضافه وزن در دوران کودکی است. عدم تعادل انرژی، محتوای درشت‌مغذی/ریزمغذی‌ها در ژیم غذایی و الگوهای تغذیه‌ای می‌توانند فعال شدن زودرس محور HPG، یعنی هیپوتالاموس-هیپوفیز-غدد جنسی ( Hypothalamic– Pituitary–Gonadal) را تعدیل کرده و باعث فعال شدن زودرس بلوغ شود.

مقدمه

بلوغ، که یک مرحله‌ی مهم و حیاتی در روند رشد و تکامل است، فرآیند پیچیده‌ای است که با جهش رشد و ایجاد ویژگی‌های جنسی ثانویه شروع می‌شود و با کسب بلوغ روانی و ظرفیت تولید مثل به اوج خود می‌رسد.

بلوغ زودرس ( Precocious puberty) به‌عنوان ظهور علائم فیزیکی و هورمونی بلوغ در سنین پایین‌تر از سن طبیعی تعریف می‌شود. شروع و پیشروی روند بلوغ توسط سیستم عصبی غدد درون‌ریز تنظیم می‌شود.

بلوغ دختران

Photo by Alena Koval from Pexels

از نظر فیزیولوژیکی، شروع بلوغ به دنبال مهار نشدن (= فعال شدن) محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-غددجنسی (HPG) است که منجر به تقویت تدریجی ترشح هورمون آزادکننده گنادوتروپین (GnRH) توسط نورون‌های هیپوتالاموس می‌شود. هورمون GnRH آزادسازی هورمون لوتئینیزه‌کننده (LH) و هورمون محرک فولیکول (FSH) توسط هیپوفیز را تحریک کرده و باعث تولید هورمون‌های جنسی می‌شود که مسئول تظاهرات فیزیکی بلوغ هستند.

زمان بلوغ پیامدهای مهمی در زمینه‌های مختلف سلامت عمومی، بالینی و اجتماعی فرد دارد. درواقع، زمان‌ درست بلوغ برای رشد روانی و جسمی بسیار مهم است و می‌تواند بر سلامت آینده فرد تأثیر بگذارد.

بلوغ زودرس با قد کوتاه در بزرگسالی، پیامدهای روانی نامطلوب، افزایش خطر چاقی، فشار خون بالا، دیابت نوع دو، بیماری قلبی عروقی و سرطان‌های وابسته به هورمون استروژن، به‌ویژه سرطان سینه مرتبط است.

تعامل بین عوامل ژنتیکی، غدد درون‌ریز و عوامل محیطی در زمان‌بندی بلوغ بسیار مهم است. وضعیت تغذیه یکی از مهم‌ترین عوامل دخیل در رشد بلوغ در نظر گرفته می‌شود و تخمین زده می‌شود که ۲۵ درصد از تغییرات در زمان بلوغ را مدیریت می‌کند. تغذیه در اوایل زندگی و دوران کودکی می‌تواند بر زمان شروع بلوغ تأثیر بگذارد. چند مطالعه مکانیسم‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند که از طریق آن عدم تعادل انرژی، درشت‌مغذی‌ها و ریزمغذی‌ها و رژیم غذایی ممکن است باعث فعال‌سازی زودهنگام محور HPG و ایجاد بلوغ زودرس شوند.

رعایت توصیه‌های تغذیه‌ای در اطفال ممکن است به پیشگیری از بلوغ زودرس و عوارض مرتبط با آن کمک کند.

فیزیولوژی بلوغ

بلوغ مرحله اصلی رشد هر انسانی است. این واژه اصطلاحی است که مجموعه‌ای پیچیده از پدیده‌های زیستی که در دوران نوجوانی رخ می‌دهد را در بر می‌گیرد.
زمان بلوغ توسط فعل و انفعال و هم‌افزایی بین هورمون‌ها، انتقال‌دهنده‌های سیستم عصبی مرکزی و عوامل محیطی تعیین می‌شود که منجر به فعال شدن محور HPG می‌شود.

این تعامل و گفتگوی پیچیده از اولین مراحل رشد انسان آغاز می‌شود: یعنی از هفته اول زندگی و زمانی که با کاهش ناگهانی هورمون‌های استروئیدی مادر، پدیده‌ای به نام “بلوغ کوچک” رخ می‌دهد و به‌عنوان مثال به فعال شدن اولیه‌ی محور HPG و افزایش سنتز هورمون‌های استروئیدی منجر می‌شود. در نتیجه با افزایش LH و FSH، تستوسترون از بیضه‌ها در مردان و استرادیول از تخمدان‌ها در زنان ترشح می‌شود.

سطوح هورمون‌ها در دوران بلوغ کوچک بر رشد اندام تناسلی، باروری، رشد جسمانی و ترکیب بدنی و همچنین رشد شناختی در طول ۱۲ ماه اول زندگی تأثیر می‌گذارد. این پدیده تقریباً تا شش ماه اول زندگی ادامه می‌یابد، پس از آن محور HPG تا پنج سالگی غیرفعال می‌ماند و در نهایت در دوران نوجوانی، زمانی که هورمون GnRH توسط هیپوتالاموس ترشح شده و باعث تحریک غده ی هیپوفیز و ترشح دو هورمون LH  و FSH می‌شود، دوباره فعال می‌شود.

FSH و LH باعث افزایش ترشح تستوسترون و استرادیول به‌ترتیب در مردان و زنان می‌شوند.

همان‌طور که اشاره شد روند بلوغ با ترشح هورمون GnRH شروع می‌شود. از طرفی ترشح GnRH به‌شدت توسط هورمون‌های دیگری تحریکی یا مهار می‌شود. درواقع در شروع بلوغ، ترشح این هورمون با سیگنال‌های (هورمون‌های) تحریکی افزایش یافته و با سیگنال‌های مهاری کاهش می‌یابد.

به‌طور خاص، دو هورمون لپتین ( leptin) و کیس‌پپتین ( kisspeptin) نقش کلیدی در زمان‌بندی اولیه بلوغ دارند. عملکرد این دو هورمون متابولیک، علاوه‌بر اینکه به زمینه ژنتیکی خاص افرد بستگی دارد، تحت تأثیر اپی‌ژنتیک نیز قرار دارد.

مقاله مرتبط: اپی‌ژنتیک چیست و چگونه باعث تغییرات ژنی می‌شود؟

در دوران بلوغ، دو رویداد اصلی رخ می‌دهد:

  •  غدد جنسی توسط هورمون‌هایی که از غده‌ی هیپوفیز ترشح می‌شوند یعنی هورمون FSH و هورمون LH فعال می‌شوند.
  • تولید آندروژن توسط غدد آدرنال (غدد فوق کلیه) افزایش می‌یابد.

قابل تشخیص‌ترین علائم فیزیکی و بیولوژیکی در دوران بلوغ، رشد قامتی (تقریباً ۲۰ درصد قد بزرگسالان در دوران انجام می‌شود) و کسب ویژگی‌های جنسی ثانویه است.

زمان بلوغ

زمینه‌ی ژنتیکی مسئول ۵۰ تا ۸۰ درصد از تفاوت‌ها در زمان بلوغ است. معمولا داشتن قومیت‌های آفریقایی‌آمریکایی و اسپانیایی‌تبار با شروع زودتر بلوغ مرتبط است. یافته‌ها حاکی از آن است که، صرف نظر از سن، نوجوانان سیاهپوست و اسپانیایی‌تبار از نوجوانان سفیدپوست در ایجاد بلوغ مقدم هستند. شروع زودتر بلوغ در جوانان سیاه‌پوست به عوامل ژنتیکی، شاخص توده بدنی (BMI) بالاتر و عوامل تغذیه نسبت داده شده است.

چاقی دوران کودکی می‌تواند به کاهش سن شروع بلوغ کمک کند و شیوع آن به وضوح در دهه‌های اخیر افزایش یافته است.

تعامل بین هورمون‌ها و تغذیه در طول زندگی جنینی و نوزادی (به‌عنوان دوره‌های مهم و حیاتی در روند رشد) برای روند بلوغ در آینده بسیار مهم است. تحقیقات نشان داده است که چاقی می‌تواند به بلوغ زودرس کمک کند. شواهد نشان می‌دهد که چاقی و داشتن BMI بالا می‌تواند شروع بلوغ زودرس در دختران را افزایش دهد، اما هیچ تفاوت آماری معنی‌داری بین دختران چاق و با وزن طبیعی، در سن قاعدگی مشاهده نشده است.

قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی‌ای که قادر به تداخل با عملکرد صحیح سیستم غدد درون‌ریز هستند نیز ممکن است در ایجاد بلوغ زودرس دخیل باشند، اما تحقیقات بیشتری برای روشن شدن اثر این مواد، مورد نیاز است. انواع مطالعات گزارش شده نشان داده‌اند که قرار گرفتن تصادفی در معرض استروئیدهای جنسی با بلوغ زودرس در کودکان مرتبط است. مشخصاً، استروژن‌ها باعث رشد سینه‌ها شده و آندروژن‌ها باعث تغییرات پوستی (پوست و موی چرب، بوی عرق) و رشد موهای ناحیه تناسلی می‌شوند.

مطالعات بیشتری برای روشن شدن نقش این مواد مانند فتالات‌ها، دیوکسین‌ها، بی‌فنیل‌های پلی‌برومینه و بی‌فنیل‌های پلی‌کلره در زمان بلوغ نیاز است. با این حال، مکانیسم‌های بالقوه اثر این مواد مشخص شده‌اند: برای مثال، این مواد می‌توانند به عنوان آگونیست یا آنتاگونیست هورمون‌ها عمل کنند، یا می‌توانند سطوح هورمون‌های درون‌زا و نسبت‌های آنها را با تأثیر بر تولید، ترشح، اتصال به ناقل‌ها، متابولیسم و ​​دفع تغییر دهند.

بلوغ اجتماعی

Photo by Guduru Ajay bhargav from Pexels

عوامل موثر در قبل از تولد و قرار گرفتن در معرض شرایط خاص در طول زندگی جنینی را نیز نباید دست کم گرفت. یک مطالعه چندین متغیر موجود در زندگی مادر (مانند سطح تحصیلات، طبقه اجتماعی، سن قاعدگی، BMI قبل از بارداری، نژاد، سن زایمان، فصل زایمان، زایمان‌های قبلی، و مصرف سیگار و الکل، قهوه و چای در بارداری) را برای شناسایی ارتباط بالقوه با زمان بلوغ در فرزندان بررسی کردند.

این داده ها از طریق خودارزیابی توسط شرکت‌کنندگان در این پژوهش جمع‌آوری شده بود. در این مطالعه مشخص شد که شروع قاعدگی قبل از سن ۱۲ سالگی، سیگار کشیدن در دوران بارداری و زایمان اول بودن از ویژگی‌های دوران بارداری مادر در ارتباط با زمان بلوغ زورس بود.

زمان بلوغ با عوامل مختلفی در زمینه‌های سلامتی، جسمی و روانی مرتبط است. در واقع، زمان بلوغ بر عزت نفس، رفتار، رشد و وزن تأثیر می‌گذارد. علاوه‌بر تغییرات فیزیکی، بلوغ شناختی و روانی اجتماعی نیز رخ می‌دهد. به‌طور خاص، شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد زمان بلوغ زودرس، به‌ویژه سن پایین‌تر در قاعدگی در دختران، با افزایش خطرات چاقی، دیابت نوع دو و بیماری‌های قلبی عروقی مرتبط است.

علاوه‌بر این، نشان داده شده است که به نظر می‌رسد زمان بلوغ با برخی از مشکلات روانی و اختلالات روانپزشکی مرتبط است؛ به‌طور خاص، برخی شواهد علمی زمان بلوغ را به‌عنوان یک عامل پیش‌بینی کننده سوء مصرف مواد در میان نوجوانان طبقه‌بندی می‌کند.

همچنین می‌توان به جرات گفت که بلوغ زودرس با پیامدهای رفتاری و روانی اجتماعی و سلامتی در بزرگسالی ارتباط دارد. طیف طبیعی شروع بلوغ در میان کودکان نسبتاً گسترده است و زمان آن بسته به جنسیت و قومیت متفاوت است. سن شروع بلوغ به‌طور معمول به‌عنوان یک شاخص قابل اعتماد برای رفاه عمومی در نظر گرفته شده است و مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده است که در نتیجه تغییرات ایجادشده در جامعه، زمان بلوغ طبیعی به‌طور قابل توجهی در طول چند قرن گذشته تغییر کرده است.

اگرچه کاهش سن شروع بلوغ در هر دو جنس مشاهده شده است، اما بدون شک این امر در دختران نسبت به پسران مشهودتر بوده است. در واقع، سوابق مربوط به تاریخ قاعدگی، هم در مطالعات گذشته‌نگر و هم در مطالعات آینده‌نگر، آسان‌تر جمع‌آوری می‌شده است.

بلوغ زودرس

بلوغ زودرس به‌عنوان شروع بلوغ قبل از هشت سالگی در دختران و قبل از نه سالگی در پسران تعریف می‌شود. بلوغ زودرس را می‌توان به بلوغ زودرس مرکزی (ناشی از سیستم اعصاب مرکزی ) و بلوغ زودرس محیطی (ناشی از عوامل محیطی) تقسیم کرد.
بروز بلوغ زودرس مرکزی به‌طور قابل توجهی بین کشورهای مختلف متفاوت است. در دختران آمریکایی، میزان بروز آن در حدود ۱ در ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ تخمین زده شد، در حالی‌که در یک مطالعه دانمارکی، شیوع این نوع بلوغ زودرس ۱ در ۵۰۰ بود.

این نوع بلوغ در دختران بیشتر از پسران است. بلوغ زودرس مرکزی می‌تواند به دلیل ضایعات سیستم عصبی مرکزی (CNS) (که به‌صورت مادرزادی یا اکتسابی اتفاق افتاده است) یا نقص‌های تک‌ژنی یا به دلایل ناشناخته باشد. بلوغ زودرس مرکزی با عوامل ناشناخته مسئول بیشتر موارد است و در دختران بیشتر از پسران است (۹۰٪ در مقابل ۳۰-۵۰٪).

بسیاری از عوامل مختلف که در تلاش برای توضیح بلوغ زودرس مرکزی با عوامل ناشناخته مطرح شده‌اند به عوامل متابولیکی و محیطی نسبت داده شده‌اند. در میان تأثیرات عوامل متابولیکی بر زمان بلوغ، به‌خوبی شناخته شده است که هورمون لپتین می‌تواند نقش مثبتی در شروع بلوغ داشته باشد و آزادسازی هورمون کیس‌پپتین را تحریک کند.

در بین کودکانی که به فرزندخواندگی گرفته شده‌اند و در معرض خطر بلوغ زودرس هستند علل متابولیکی و محیطی نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. برخی از محققان پیشنهاد کرده‌اند که این ارتباط را می‌توان با محرومیت از تغذیه در اوایل زندگی، و به دنبال آن افزایش تغذیه پس از فرزندخواندگی توضیح داد. برخی دیگر بر این باورند که عوامل محیطی مانند استرس و قرار گرفتن در معرض مواد مختل‌کننده‌ی غدد درون‌ریز در اوایل زندگی نیز می‌تواند در بلوغ زودرس مرکزی در فرزندخواندگان نقش داشته باشد.

ضایعات سیستم عصبی مرکزی که اغلب در ایجاد بلوغ زودرس مرکزی نقش دارند در پسران بسیار بیشتر است. به‌طور خاص، هامارتوم هیپوتالاموس شایع‌ترین علت بلوغ زودرس مرکزی است.

علل تک‌ژنی بلوغ زودرس مرکزی یک موضوع جالب برای مطالعات انجام‌شده در دهه گذشته بوده است و نقایص تک‌ژنتیکی مختلفی کشف شده است:
یک جهش افزایش عملکرد در مسیر تحریکی کیسپپتین (جهش در ژن‌های KISS1R و KISS1) و جهش از دست دادن عملکرد در ژن MKRN3.

بلوغ زودرش محیطی برخلاف بلوغ زودرس مرکزی، یک فرآیند مستقل از هورمون گنادوتروپین است و در آن استروئیدهای جنسی بدون تحریک شدن توسط غدد هیپوتالاموس و هیپوفیز ترشح می‌شوند. بلوغ زودرس محیطی می‌تواند ناشی از تولید هورمون‌های جنسی توسط غدد جنسی یا غدد فوق کلیوی، تولید گنادوتروپین توسط تومورها یا قرار گرفتن در معرض هورمون‌های بیرونی باشد.

تشخیص بلوغ زودرس بر اساس سوابق شخصی و خانوادگی، معاینه فیزیکی کامل، آزمایشات هورمونی و رادیولوژیکی انجام می‌شود. بررسی زمان بلوغ والدین، زمان شروع تغییرات بلوغ در کودک، مواجهه احتمالی با استروئیدهای جنسی و وجود علائم ضایعات سیستم اعصاب مرکزی (ناهنجاری‌های بینایی، سردردهای تازه شروع‌شده، تشنج) ضروری است. معاینه فیزیکی باید بر روی اندازه گیری‌های پیکرسنجی (وزن، قد، BMI، و سرعت رشد) و ارزیابی ویژگی‌های جنسی ثانویه (جوانه‌های سینه در دختران، حجم بیضه در پسران، موهای ناحیه تناسلی در هر دو جنس) متمرکز شود.
سایر علائم بلوغ شامل بزرگ شدن لبهای بزرگ و کوچک اندام تناسلی، توزیع مجدد چربی بدن در باسن و ترشحات واژن در دختران است، در حالی‌که در پسران باید تغییر صدا و افزایش توده عضلانی مورد بررسی قرار گیرد. موهای زیر بغل، پوست چرب و آکنه صورت در هر دو جنس نیز باید در نظر گرفته شود.
ارزیابی اولیه هورمونی مستلزم اندازه‌گیری هورمون گنادوتروپین و استروئیدهای جنسی است. مقدار پایه LH صبحگاهی بیش از ۰.۲ mUI/mL، که با روش فوق حساس اندازه‌گیری شده، معمولاً نشان‌دهنده بلوغ در نظر گرفته می‌شود. علاوه‌بر این، کودکان مبتلا به بلوغ زودرس مرکزی می‌توانند LH پایه طبیعی داشته باشند و کودکان کمتر از سه سال معمولاً غلظت گنادوتروپین پایه بالاتری دارند.

بلوغ عاطفی

Photo by THIS IS ZUN from Pexels

پیک LH بالاتر از ۳.۳-۵.۰ UI/L معمولاً تشخیص بلوغ زودرس مرکزی پیدا می‌کند. علاوه‌بر این، نسبت LH به FSH بالاتر از ۰.۶ هم با بلوغ زودرس مرکزی همراه است. سایر ارزیابی‌های هورمونی نیز بسته به سابقه بیمار باید شامل آزمایشات تیروئید، تستوسترون، استرادیول، ۱۷-هیدروکسی پروژسترون (۱۷-OHP)، آنتی‌ژن کارسینومبریونیک (CEA)، آنتی‌ژن سرطانی ۱۲۵ (CA125)، آلفا فتوپروتئین و گنادوتروپین جفتی انسانی بتا ( beta-hCG) باشد.

در دختران، به منظور ارزیابی رشد زودرس بلوغ تخمدان‌ها و رد وجود کیست یا تومور تخمدان باید سونوگرافی لگن انجام شود. اگرچه سونوگرافی لگن ابزار مفیدی است، اما برخی از محققان درمورد آستانه تشخیصی برای حجم رحم و تخمدان توافق ندارند. با این حال، قطر طولی رحم بزرگتر از ۳.۵-۴ سانتی‌متر، قطر عرضی بزرگتر از ۱.۵ سانتی‌متر، وجود اکو آندومتر، و حجم تخمدان بزرگتر از ۲ سانتی‌متر‌مربع با بلوغ زودرس مرکزی پیشرونده و سریع مرتبط است.

مقاله‌ی مرتبط: سونوگرافی چیست و آیا انجام آن می‌تواند خطرناک باشد؟

در بیمارانی که بلوغ زودرس مرکزی برای آن‌ها تشخیص داده شده است انجام تصویربرداری تشدید مغناطیسی یا MRI  مغز برای رد ضایعات سیستم اعصاب مرکزی پیشنهاد می‌شود. این موارد در پسران بیشتر از دختران و در کودکان خردسال (قبل از سن شش سالگی) بیشتر است. به این دلایل، برخی از محققان پیشنهاد کرده‌اند که به‌طور معمول MRI نباید در دختران بین شش تا هشت سال انجام شود.

در بیماران دارای سابقه خانوادگی واضح بلوغ زودرس (دو یا چند نفر از اعضای خانواده تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته باشند)، تجزیه و تحلیل ژنتیکی نیز پیشنهاد می‌شود.

نقش تغذیه در بلوغ زودرس: ۱. نقش تغذیه مادر بر بلوغ زودرس فرزندان

موضوع مهمی که در این زمینه باید در نظر گرفته شود، رابطه بین سلامتی مادر (از نظر BMI و تغذیه) در دوران بارداری و ایجاد بلوغ زودرس در فرزندان است. مطالعات مختلف رابطه بین چاقی مادر و سن قاعدگی دختران را بررسی کرده‌اند. با این حال، یافته‌های حاصل از این مطالعات متناقض هستند: برخی از نویسندگان روابط خطی معکوس بین BMI مادر و سن دختر در زمان قاعدگی را گزارش کردند، در حالی‌که برخی از مطالعات دیگر هیچ ارتباطی بین این دو پارامتر پیدا نکردند.

از سوی دیگر، اخیراً، یک مطالعه کوهورت مبتنی بر جمعیت آینده‌نگر، نشان داد که هم BMI بارداری بالا و هم افزایش وزن حاملگی بیشتر با بلوغ زودرس در دختران مرتبط است.

در این زمینه، تغذیه نقش‌های متعددی دارد. اولاً، دریافت کالری بیش‌ازحد در دوران بارداری منجر به افزایش وزن بیش‌ازحد می‌شود، و افزایش وزن زیاد در دوران بارداری یکی از عوامل اصلی ایجاد اضافه وزن در دوران کودکی و پیامدهای آن از نظر بلوغ در نظر گرفته می‌شود.

علاوه‌بر این، مصرف رژیم غذایی پرچرب در دوران بارداری به دیس‌بیوز روده ( عدم تعادل فلور روده و افزایش باکتری‌های مضر) و افزایش خطر چاقی در فرزندان کمک کرده و آن‌ها را مستعد ایجاد بلوغ زودرس می‌کند. علاوه‌بر این، تصور می‌شود که وجود ترکیبات زیست‌فعال خاص مانند فیتواستروژن‌ها در رژیم غذایی دوران بارداری مادر بر رشد بلوغ در کودکان تأثیر می‌گذارد. دو گروه مهم از فیتواستروژن‌ها عبارتند از ایزوفلاون‌ها (که در حبوبات و به‌ویژه در سویا یافت می‌شوند) و لیگنان‌ها (موجود در دانه‌ها، غلات و برخی میوه‌ها).

قرار گرفتن در معرض فیتواستروژن ها عمدتاً از طریق رژیم غذایی است و این عناصر می‌توانند از سد جفت عبور کنند. با این وجود، برای نتیجه‌گیری، مطالعات انسانی بیشتری درمورد این موضوع مورد نیاز است.

۲. نقش تغذیه (در اوایل زندگی) در بلوغ زودرس

تغذیه یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر روند بلوغ در نظر گرفته می‌شود. از نظر شروع بلوغ، ارتباط مهمی بین تغذیه و بلوغ وجود دارد و ارتباط آن‌ها در تغذیه بیش‌ازحد و در نتیجه افزایش وزن و ایجاد چاقی نهفته است. درواقع، وزن کم هنگام تولد، و به دنبال آن افزایش وزن سریع و وزن بالا در دوران نوزادی و کودکی، با شروع زودرس بلوغ و قاعدگی زودرس مرتبط است.

مهم است که تأکید کنیم که تغذیه می تواند بر زمان بلوغ، مستقل از افزایش وزن تأثیر بگذارد، به‌عنوان مثال، تأثیرگذاری از طریق دلبستگی نوزاد و والدین.

هنگام بحث درمورد تغذیه در اوایل زندگی (قبل از ۲ سال)، دو موضوع اصلی باید در نظر گرفته شود: تغذیه با شیر مادر یا شیر خشک و نحوه‌ی اضافه کردن مواد غذایی به رژیم غذایی کودک. شیر مادر اولین غذایی است که به‌طور ایده‌آل نوزادان باید مصرف کنند. درواقع، سازمان بهداشت جهانی، تغذیه انحصاری با شیر مادر را از بدو تولد تا شش ماهگی توصیه می‌کند. آکادمی اطفال آمریکا نیز تغذیه با شیر مادر را برای حداقل ۱۲ ماه توصیه می‌کند.

مطالعات مختلفی تلاش کرده‌اند تأثیر شیردهی را بر روند رشد بلوغ ارزیابی کنند، اما نتایج آن‌ها منسجم نیستند.

دلایل بلوغ زودرس

Photo by Afta Putta Gunawan from Pexels

تصور می‌شود که عوامل مختلفی در رابطه بین شیر مادر و پیشگیری از اضافه وزن و بلوغ زودرس اثر متقابل دارند، مانند هورمون فاکتور رشد شبه انسولین IGF-1 و هورمون لپتین، مواد مغذی زیست‌فعال مختلف موجود در شیر مادر و شیر خشک، ترکیب میکروبیوم روده و داشتن خود-تنظیمی مناسب در تغذیه.

سطوح بالای IGF-1 درواقع هم در نوزادانی که با شیر خشک تغذیه می‌شدند و هم در نوزادانی که افزایش وزن سریع را در ماه‌های اول زندگی تجربه کردند مشاهده شد. نکته مهم این است که سطوح بالای IGF-1 با افزایش تولید استروئید جنسی (از طریق تسهیل ترشح GnRH) و رشد بلوغ در ارتباط است.

همچنین شایان ذکر است که علاوه‌بر افزایش وزن، برخی از عوامل روانی اجتماعی نیز ممکن است در ارتباط بین تغذیه در اوایل زندگی و شروع بلوغ دخیل باشند، مانند تجربیات اولیه دوران کودکی: درواقع به نظر می‌رسد که دلبستگی نوزاد به والدین، (که ارتباط مثبتی با تغذیه با شیر مادر دارد)  رشد باروری را در مراحل بعدی زندگی تنظیم می‌کند، و افسردگی مادر، (که مشاهده شده است با شیردهی رابطه معکوس دارد)، با افزایش خطر بلوغ زودرس در دختران مرتبط است.

۳. نقش تغذیه با شیر خشک در بلوغ زودرس

شیرخشک‌ جایگزین موثری برای شیر مادر محسوب می‌شود و برای تقلید از ترکیبات تغذیه‌ای شیر انسان تولید می‌شوند. سه دسته فرمول اصلی برای شیرخشک‌ها وجود دارد: فرمول‌های مبتنی بر شیر گاو، فرمول‌های مبتنی بر سویا و فرمول‌های تخصصی.

هنگام بحث درباره تفاوت‌های بین شیر مادر و شیر خشک، تجزیه و تحلیل ترکیب مواد مغذی ضروری است: اکثر فرمول‌های شیرخشک دارای انرژی و پروتئین بالاتر و چربی کمتری در مقایسه با شیر مادر هستند. به‌طور خاص، تخمین زده شده است که شیرخشک‌ها حاوی ۵۰ تا ۸۰ درصد پروتئین بیشتر در مقایسه با شیر مادر هستند و محتوای پروتئین بالاتر مقصر اصلی تفاوت وزن بین نوزادان شیرمادر و شیر خشک در نظر گرفته شده است و مهمتر از همه، از نظر ایجاد چاقی.

به‌طور خاص، محتوای پروتئین در شیر انسان از ۱.۴-۱.۶ گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر (در اوایل شیردهی)، تا ۰.۸-۱.۰ گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر (پس از سه تا چهار ماه شیردهی)، تا ۰.۷-۰.۸ گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر متغیر است (پس از شش ماهگی)، در حالی‌که شیر خشک‌ها دارای محتوای پروتئینی از ۲-۲.۵ گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر تا ۲.۹ گرم در ۱۰۰ میلی‌لیتر هستند (فرمول‌های شیرخشک دارای محتوای پروتئین بالاتر عمدتاً برای نوزادان با وزن بسیار کم هنگام تولد یا نوزادان نارس استفاده می‌شوند).

با توجه به یک فرضیه به نام پروتئین اولیه، وجود پروتئین بالا در شیر خشک نوزادان می‌تواند منجر به افزایش سطح IGF-1 در گردش خون شده و در نتیجه باعث تسریع رشد و چاقی بیشتر شود. همچنین شیر خشک دارای انرژی بیشتری است و این ممکن است اثرات چاقی داشته باشد. جالب توجه است که یک اثر چاق‌کنندگی شیرخشک با استفاده از بطری مرتبط بود: یعنی تغذیه از طریق بطری منجر به خود تنظیمی سیری بدتری نسبت به شیردهی می‌شود و این خطر ابتلا به اضافه وزن را افزایش می‌دهد.

یک مطالعه، سن، قومیت، وضعیت قاعدگی، و الگوی تغذیه در دوران شیرخوارگی را در بین ۳۴۰ دختر ۹ تا ۱۴ ساله مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و افزایش رسوب چربی بدن، همراه با رسیدن زودتر قاعدگی را در دخترانی که با شیر خشک تغذیه می‌کردند در مقایسه با دخترانی که با شیر مادر تغذیه می‌کردند مشاهده کرد.

یک عامل دیگری که باید در هنگام بحث درمورد تغذیه در اوایل زندگی در نظر گرفت، رشد میکروبیوم روده است: درواقع، شیر مادر به عنوان یک عامل مهم در ساختار میکروبیوم نوزادان در نظر گرفته می‌شود و به نظر می‌رسد نوزادانی که با شیر انسان و شیرخشک تغذیه می‌شوند ترکیبات میکروبیوم متفاوتی دارند.

تغذیه با شیر خشک با میکروبیوتای کمتر پایدار همراه است که در مقایسه با شیردهی با ترکیب باکتریایی متفاوت و تنوع باکتریایی بالاتری مشخص می‌شود. شواهد در حال ظهور نشان می‌دهد که میکروبیوم روده، به‌ویژه نسبت باکتری‌های نوع Firmicutes به Bacteroides، در ایجاد چاقی نقش دارند. با این حال، در این مورد داده‌های کمی تا به امروز وجود دارد، و بنابراین مطالعات بیشتری برای روشن شدن این ارتباط و نتیجه‌گیری درمورد این موضوع و پیامدهای احتمالی بر شروع بلوغ مورد نیاز است.

شیرخشک‌های بر پایه‌ی سویا

هنگام بحث درمورد تغذیه نوزاد و زمان بلوغ، باید به تغذیه‌ی بر پایه‌ی سویا نیز اشاره کرد. شیخشک‌های ساخته شده از پروتئین سویا گزینه‌های مفیدی برای نوزادان مبتلا به گالاکتوزمی یا عدم تحمل لاکتاز (به‌صورت مادرزادی) هستند و همچنین برای نوزادان مبتلا به آلرژی به شیر است. به دلیل وجود فیتواستروژن در این نوع شیر خشک، استفاده از آن به دلیل نگرانی از آسیب احتمالی به نوزادان محدود شده است، اما شواهد موجود درمورد این موضوع بحث‌برانگیز است و تحقیقات بیشتری برای روشن شدن این موضوع مورد نیاز است.

۴. ارتباط تغذیه ی کمکی کودک و بلوغ زودرس

عامل مهم دیگری که باید در زمینه تغذیه در اوایل زندگی، به‌ویژه از شش ماهگی به بعد، در نظر گرفت، گذار از تغذیه با شیر مادر به تغذیه‌ی کمکی است. جالب توجه است که به نظر می‌رسد هم زمان و هم نوع مواد غذایی موجود در رژیم کمکی با افزایش خطر چاقی در دوران کودکی و احتمالاً با بلوغ زودرس مرتبط باشد.
نشان داده شده است که شروع دیرهنگام تغذیه کمکی فرد را در برابر اضافه وزن در مراحل بعدی زندگی محافظت می‌کند و شروع غذاهای جامد قبل از چهار ماهگی در نوزادانی که شیر خشک مصرف می‌کردند با افزایش شش برابری خطر ابتلا به چاقی در سه سالگی همراه بود.

اثرات شیرخشک در نوجوانی

Photo by Jill Wellington from Pexels

تغذیه‌ی نامناسب با دریافت انرژی بیشتر در روز و افزایش وزن همراه است، عواملی که خطر چاقی طولانی‌مدت را افزایش می‌دهند. در تحقیقات انجام شده از نظر مواد مغذی خاص و خطر اضافه وزن، مصرف بالای چربی‌های چند غیراشباعی با خطر کمتر اضافه وزن همراه بود، در حالی‌که مصرف پروتئین بالا با خطر بیشتر ایجاد چاقی همراه بود.

یک مطالعه که روی کودکان دانمارک انجام شد بررسی کرد که آیا مصرف پروتئین در سن ۱۸ ماهگی و زمان شروع غذای کمکی می‌تواند با شاخص توده بدنی و اضافه وزن در سنین هفت و یازده سالگی مرتبط باشد یا خیر. آن‌ها دریافتند که مشروع زودهنگام غذای کمکی (قبل از چهار ماهگی) با افزایش BMI در سن هفت سالگی مرتبط نیست، اما با BMI بالاتر در یازده سالگی مرتبط است. علاوه‌بر این، دریافت پروتئین از محصولات لبنی (مانند شیر) با افزایش مقادیر BMI در سن هفت سالگی و دریافت پروتئین از گوشت و ماهی با BMI بالاتر (هم در هفت سالگی و هم در یازده سالگی) و افزایش احتمال اضافه وزن در سن هفت سالگی مرتبط بود.

غذای کمکی بر میکروبیوتای روده هم اثر داشته و در نتیجه بر ایجاد چاقی آینده تأثیر نیز می‌گذارد. متأسفانه، مطالعاتی درمورد رابطه‌ی بین تغذیه کمکی، فلور روده و بلوغ زودرس وجود ندارد.

موضوع دیگری که در بحث غذای کمکی و بلوغ باید در نظر گرفته شود، شروع غذاهای بر پایه‌ی سویا است. درواقع، این موضوع به‌طور گسترده‌ای مورد تحقیق قرار گرفته است، در درجه اول به دلیل مقدار ایزوفلاون‌های موجود در این غذاها. ایزوفلاون‌ها در ابتدا به‌عنوان فیتواستروژن طبقه‌بندی می‌شدند، اما اخیراً به‌عنوان گیرنده‌های انتخابی استروژن در نظر گرفته شده‌اند.

متأسفانه، تحقیقات کمی در رابطه با سویا در‌مورد کودکان انجام شده است، اما نشان داده شده است که در آسیا، در مراحل اولیه‌ی زندگی (بین شش تا دوازده ماهگی)،سویا خیلی زود مصرف می‌شود (عمدتاً به صورت سوپ توفو و میسو).
علاوه‌بر این، گزارش شده است که در سنگاپور، ۷۰ درصد از کودکان سالم زیر ده سال محصولات سویا مصرف می‌کنند. از این تعداد، بیش از ۹۵٪ این نوع غذا را قبل از هجده ماهگی مصرف کرده‌اند.

متأسفانه، اگرچه علاقه خاصی به درک اثرات ایزوفلاون‌ها روی کودکان وجود دارد، تحقیقات محدودی درمورد اثرات غذاهای مبتنی بر سویا بر شروع بلوغ، به ویژه برای ارزیابی معرفی این غذاها در سنین پایین انجام شده است.

۵. نقش تغذیه دوران کودکی در بلوغ زودرس

با توجه به اصول تغذیه در دوران کودکی (بین ۲ تا ۱۲ سال)، یک رژیم غذایی سالم باید مصرف متعادل انرژی و تامین کافی مواد مغذی (درشت‌مغذی‌ها و ریزمغذی‌ها) را تضمین کند. انرژی دریافتی باید با توجه به نیازهای فردی، مصرف انرژی و روند رشد به‌صورت جداگانه  تعیین شود.

یک گزاره توسط کمیته تغذیه ESPGHAN توصیه می‌کند که در این سنین حداقل چهار وعده غذایی در روز بخورید، با تاکید زیادی بر صبحانه. وعده‌های غذایی باید متناسب با سن و وضعیت تغذیه‌ای فرد باشد. تنقلات باید سالم باشند و از مصرف غذاهای پرانرژی خودداری شود. مصرف کربوهیدرات‌های سریع جذب و قندهای ساده باید به نفع کربوهیدرات‌های دیرجذب محدود شود. از نوشیدنی‌های شیرین‌شده با شکر باید خودداری کرد و باید از مصرف روزانه آب اطمینان حاصل کرد.

مصرف چربی باید نیازهای غذایی را برآورده کند، اما از آن فراتر نرود، و اسیدهای چرب چند غیراشباعی باید ترجیح داده شوند. مصرف زیاد غذاهای گیاهی باید با نظارت کافی بر دریافت مواد مغذی تضمین شود. چند مطالعه‌ی مبتنی بر مواد مغذی نشان می‌دهد که رژیم غذایی دوران کودکی یک عامل خطر قابل تغییر برای بلوغ زودرس است. درواقع ترکیبی از جنبه‌های مختلف تغذیه‌ای، و نه فقط یک عامل غذایی واحد، بر زمان بلوغ جنسی تأثیر می‌گذارد. پیروی از توصیه‌های خاص درمورد مواد مغذی در سنین طفولیت، منجر به کیفیت رژیم غذایی بالاتر که مرتبط با زمان بلوغ است می‌شود.

مشکلات نوجوانان

Photo by samer daboul from Pexels

عدم تعادل انرژی: رژیم غذایی پرانرژی و ترکیب بدنی

داشتن رژیم غذایی پرانرژی قبل از بلوغ و در نتیجه افزایش BMI، با شروع زودتر بلوغ مرتبط است. یک مطالعه ارتباط معنی‌داری بین دریافت انرژی بیشتر در دوران کودکی و بلوغ زودرس در دختران دارای BMI بالا گزارش کردد. نتیجه‌ی این مطالعه مهم است، زیرا مطالعات قبلی ارتباط ثابتی را بین دریافت انرژی دوران کودکی و شروع بلوغ مطرح نکرده و مشخص نکرده‌اند که آیا ترکیب بدنی تأثیری بر شروع یا مدت بلوغ دارد یا خیر.

شواهد حاصل از مطالعات انجام‌شده روی موش‌ها و میمون‌های ماده نیز نشان داده است که رژیم غذایی پرانرژی و متعاقب آن افزایش چربی بدن باعث افزایش سطح لپتین می‌شود. همان‌طور که اشاره شد لپتین سیگنالی است که منجر به شروع بلوغ می‌شود.

اگر عدم تعادل انرژی و افزایش BMI به بلوغ زودرس مربوط باشد، می‌توان انتظار داشت که کاهش وزن در مقایسه با حالت اضافه وزن دائمی یا افزایش وزن بیشتر، بلوغ را به تاخیر بیندازد. یک مطالعه مداخله‌ای یک‌ساله در سبک زندگی کودکان دارای اضافه وزن/چاقی در دخترانی که به بهبود ترکیب بدنی دست یافتند کاهش قابل‌توجهی را در بلوغ زودرس نشان داد.

رابطه بین چربی بدن و محور تولید مثل در دختران، به‌خوبی شناخته شده است و می‌تواند به عنوان یک سازگاری تکاملی در نظر گرفته شود که تضمین می‌کند پستانداران باردار دارای ذخایر چربی کافی برای حمایت از مادر و جنین در حال رشد هستند.

ارتباط احتمالی بین چربی بدن و بلوغ زودرس موضوع بسیاری از مطالعات بوده است. لپتین یک آدیپوکین ( adipokine) است که از بافت چربی ترشح می‌شود و به‌عنوان یک عامل اجازه‌دهنده در تنظیم محور HPG در نظر گرفته می‌شود. منطق این است که برای شروع باروری، ذخایر انرژی کافی در بافت چربی وجود داشته باشد که یک پیش‌نیاز ضروری است اما کافی نیست. غلظت لپتین قبل از شروع بلوغ در دختران افزایش می‌یابد و اوج غلظت لپتین قبل از اوج غلظت گنادوتروپین است.

ارتباط بین غلظت لپتین و زمان قاعدگی به‌طور گسترده‌ای نشان داده شده است، و در نتیجه افزایش چربی بدن با سن زودتر در قاعدگی مرتبط است. بنابراین، به نظر می‌رسد لپتین رابط بین عدم تعادل انرژی و محور HPG است.
بلوغ زودرس در کودکان دارای ترکیب بدنی مناسب ممکن است به مکانیسم‌های محیطی نیز بستگی داشته باشد: فعال شدن IGF-1، تولید بیش از حد آندروژن آدرنال، و افزایش تبدیل آندروژن‌ها به استروژن به دلیل عملکرد آروماتیک بافت چربی.

یک مطالعه‌ روی موش‌ها نشان داد که بین انسولین و سیگنال‌دهی لپتین در طول دوره‌ی قبل از بلوغ، تعامل وجود دارد. درواقع مقاومت به انسولین باعث کاهش غلظت گلوبولین پیوند‌دهنده‌ی هورمون جنسی (SHBG) می‌شود و در نتیجه فراهمی‌زیستی استروئیدهای جنسی را افزایش می‌دهد.
این اتفاق منجر به شروع زودتر بلوغ و ریتم تغییر‌یافته‌ی بلوغ در کودکان چاق مبتلا به مقاومت به انسولین می‌شود. به نظر می‌رسد سطح لپتین و چربی نقش مستقیمی در بلوغ اولیه و نقش غیرمستقیمی در خطر متابولیک قلبی در نوجوانان دارد. بنابراین، تنظیم عدم تعادل انرژی و وزن برای کنترل زمان بلوغ و جلوگیری از تغییر وضعیت قلبی متابولیک در نوجوانان باید توصیه شود.

نقش درشت‌مغذی‌ها: ارتباط میزان مصرف پروتئین و ابتلا به بلوغ زودرس

مصرف پروتئین در دوران کودکی برای زمان‌بندی بلوغ بسیار مهم است، زیرا باعث افزایش چاقی قبل از شروع بلوغ می‌شود. علاوه‌بر این، نشان داده شده است که دریافت زیاد پروتئین حیوانی از طریق ترشح IGF-1 باعث تحریک محور HPG می‌شود.

رژیم غذایی قبل از بلوغ که سرشار از پروتئین حیوانی است منجر به بلوغ زودرس می‌شود. تحقیقات انجام‌شده در یک مطالعه نشان داد کودکانی که رژیم غذایی‌شان از نظر پروتئین حیوانی در بالاترین سهک ( tertile) بود، در مقایسه با پسران و دخترانی که مصرف پروتئین آن‌ها در پایین‌ترین سهک بود، در سنین پایین‌تر (۰.۶ سال زودتر) در جهش بلوغ، سرعت رشد و قاعدگی قرار گرفتند.

به‌طور مشابه، یک مطالعه‌ی دیگر، قاعدگی زودتر (۰.۶ سال قبل) را در بین دخترانی که مصرف زیاد (۸ گرم در روز) پروتئین حیوانی داشتند، نشان داد.
اگرچه مصرف زیاد پروتئین حیوانی ترشح آندروژن آدرنال را افزایش می‌دهد و منجر به شروع زودتر بلوغ می‌شود اما یک مطالعه نشان داد که این دو متغیر مستقل از یکدیگر هستند! به‌طور خاص، یک مطالعه داده‌های موسسه ملی سلامت و تغذیه را تجزیه و تحلیل کرد و نشان داد که مصرف شیر بیشتر، در سنین ۵ تا ۱۲ سالگی با سن زودتر قاعدگی مرتبط است.

علاوه‌بر این، طبق یک مطالعه‌ی طولی، مصرف گوشت بالاتر قبل از بلوغ در نمونه بزرگی از دختران، با احتمال بالاتر قاعدگی در سن ۱۲.۵ سالگی در مقایسه با همتایان خود که گوشت کمتری مصرف می‌کردند، مرتبط بود.

با این حال، رژیم غذایی شیر/فرآورده‌های لبنی و گوشت، مواد مغذی کلیدی را برای رشد و نمو کودکان فراهم می‌کند. بنابراین، توصیه به مصرف متعادل محصولات لبنی برای اطمینان از دریافت ریزمغذی‌های ضروری مانند کلسیم، منیزیم و ید و مصرف متعادل گوشت برای اطمینان از دریافت روی، آهن و ویتامین B12 ضروری است.

بلوغ زودرس در دختران

Photo by Sebastian Voortman from Pexels

مصرف چربی زیاد و ابتلا به بلوغ زودرس

مطالعات مشاهده‌ای متعددی بررسی کرده‌اند که آیا مصرف چربی به دلیل تأثیر بالقوه آن بر متابولیسم استروژن به بلوغ زودرس کمک می‌کند یا خیر. اگرچه نتایج اولیه داده‌های متناقضی را ارائه کردند اما مطالعات جدیدتر از این فرضیه حمایت می‌کنند که رژیم غذایی پرچرب، مستقل از BMI باعث ابتلا به بلوغ زودرس می‌شود.

اسیدهای چرب چندغیراشباعی یا PUFAها (مخفف polyunsaturated fatty acid) اسیدهای چرب ضروری هستند که از طریق تأثیرات مستقیم بر استروئیدزایی و رشد غدد پستانی در شروع بلوغ نقش دارند. مطالعات قبلی نشان داده‌اند که مصرف زیاد PUFA در سنین ۳ و ۷ سالگی باعث افزایش قاعدگی زودرس می‌شود. یک مطالعه نشان داده است که مصرف زیاد PUFAها در اواخر دوران کودکی با خطر قاعدگی زودرس همراه بود و اثر وابسته به دوز داشته است.

چندین مطالعه اثرات منحصربه‌فرد اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ را در شروع بلوغ زودرس بررسی کرده‌اند. مطالعات اولیه نشان داده است که مصرف زیاد اسیدهای چرب امگا ۳ با قاعدگی زودرس مرتبط است. مطالعات بعدی نشان داده‌اند که سطوح بالای دی‌هومو-گاما لینولنیک اسید ( dihomo-γ-linolenic acid) در خون، در بلوغ زودرس دختران دخیل است.

با این حال، مقدار این دو اسید چرب و نسبت بهینه آن‌ها برای ارتقای دوره بلوغ سالم هنوز تحت بررسی است. داده‌های مربوط به اسیدهای چرب تک غیراشباع (MUFA) متناقض هستند. یک مطالعه اولیه نشان داد که مقدار زیاد MUFA می‌تواند شروع زودرس بلوغ را از طریق تحریک رشد غدد پستانی و افزایش سطح IGF-1 خون تقویت کند. با این حال، یک مطالعه نشان داد که مصرف زیاد MUFAها شروع قاعدگی را به تاخیر می‌اندازد.

مطالعات حیوانی و مولکولی نشان می‌دهد که رژیم غذایی پرچرب باعث التهاب با درجه پایین در هیپوتالاموس و متعاقب آن فعال شدن زودرس هورمون GnRH می‌شود. مطالعه‌ای روی موش‌ها نشان داد که رژیم غذایی پرچرب منجر به بلوغ زودرس با آسیب عصبی غیرقابل برگشت می‌شود. بنابراین، این مطالعه اهمیت اجتناب از مصرف چربی زیاد در دوران کودکی را برای جلوگیری از بلوغ زودرس و آسیب‌های رشد عصبی پیشنهاد می‌کند.

بنابراین، به‌طور خلاصه، این یافته‌ها نشان می‌دهند که مصرف بالای چربی در رژیم غذایی ممکن است احتمال شروع زودرس قاعدگی را افزایش دهد. با این حال، مطالعاتی که به بررسی بلوغ در پسران می‌پردازند وجود ندارد و نقش اسیدهای چرب خاص، نیاز به توضیح در مطالعات بیشتر دارد.

مصرف زیاد کربوهیدرات و نقش آن در بلوغ زودرس

اگرچه مصرف زیاد نوشیدنی‌ها و مواد غذایی شیرین در دوران کودکی اثرات نامطلوبی بر سلامت کودکان دارد، اما اثرات آن بر شروع بلوغ هنوز مشخص نیست. اخیرا یک مقاله‌ از آکادمی اطفال اروپا درمورد عوارض کوتاه‌مدت و بلندمدت چاقی کودکان بیان کرده است که نمایش نوشیدنی های شیرین به کودکان و نوجوانان باید ممنوع شود.

یک مطالعه آینده‌نگر نشان داد که مصرف زیاد نوشیدنی‌های شیرین قبل از بلوغ، بدون در نظر گرفتن BMI پایه، شروع زودرس قاعدگی را پیش‌بینی می‌کند. مطالعات نشان داده‌اند که مصرف مکرر نوشیدنی‌های شیرین‌شده به دلیل افزایش BMI، افزایش فوری غلظت انسولین در گردش و فراتنظیم کردن هورمون‌ها، پیش‌بینی‌کننده‌ی قاعدگی زودرس است.

همچنین یک تحقیق نشان داد که رژیم غذایی با شاخص گلیسمی بالا از طریق مکانیسم التهاب هیپوتالاموس باعث بلوغ زودرس می‌شود. با این حال، هنوز مطالعات بیشتری برای تایید این فرضیه‌های اولیه مورد نیاز است. تحقیقات آتی می‌تواند تأثیر آن بر بلوغ در مردان و سایر نشانگرهای بلوغ را ارزیابی کند.

ریز مغذی ها و نقش آن ها در بلوغ زودرس

شواهد نشان می دهد که نیاز به ریزمغذی‌هایی مانند آهن، روی، کلسیم و ویتامین D در طول رخ دادن بلوغ افزایش می‌یابد. بنابراین، مطالعات متعددی برای مشخص کردن تأثیرات احتمالی ریزمغذی‌ها بر زمان بلوغ انجام شده است، اما تا به امروز، نتایج بدست‌آمده بحث‌برانگیز بوده است.

چندین مطالعه شواهد نوظهوری را درمورد نقش پیش‌بینی‌کننده احتمالی آهن، منیزیم، روی و کاروتن در قاعدگی اولیه گزارش کرده‌اند. یک مطالعه طولی که بر روی دختران انجام شد، نشان داد که وضعیت فریتین ( ferritin) بالای خون و تجمع بیشتر آهن در دوران کودکی، پیش‌ساز شروع زودرس قاعدگی هستند. متعاقباً یک تحقیق دیگر به طور مشابه دریافت که مصرف زیاد آهن با شروع زودرس قاعدگی در دختران مرتبط است.

یک مطالعه نشان داد که رژیم غذایی قبل از بلوغ که غنی از روی و منیزیم است، پیش‌بینی‌کننده قاعدگی زودرس در بین دختران بریتانیایی بود. همچنین مصرف زیاد کاروتن در دوران کودکی با شروع زودرس قاعدگی همراه است. اگرچه اثر ضداستروژنی کاروتن شناخته شده است اما مصرف بسیار زیاد آن اثر معکوس دارد.

اگرچه مطالعات متعددی نقش ویتامین‌های محلول در چربی را در بلوغ بررسی کرده‌اند اما داده‌ها هنوز متناقض هستند و تحقیقات بیشتری را ایجاب می‌کنند. گیرنده‌های ویتامین D در تخمدان‌ها، رحم، جفت، بیضه‌ها و غدد هیپوفیز وجود دارند. با این حال، تا به امروز، هیچ داده محکمی در پیشینه‌ی تحقیقات وجود ندارد که از نقش ویتامین D در بلوغ حمایت کند.

درمورد تاثیر ویتامین C و ویتامین A در زمان اتفاق دادن بلوغ نتایج متناقضی در دسترس است. درواقع نقش ریزمغذی‌ها در شروع بلوغ زودرس موضوعی است که بحث زیادی دارد و شواهد محکمی در این مورد وجود ندارد. مطالعات بیشتری برای شناسایی نقش پیش‌بینی‌کننده احتمالی در بلوغ و مکانیسم‌های نهفته در ارتباط با زمان بلوغ مورد نیاز است.

 نقش انواع الگوهای رژیم غذایی در بلوغ

رژیم غذایی مدیترانه‌ای: سنگ‌بنای رژیم غذایی مدیترانه‌ای مصرف روزانه سبزیجات، میوه‌ها و ترجیحاً غلات کامل است. شیر و مشتقات کم‌چرب آن باید در حد اعتدال مصرف شود و روغن زیتون به‌عنوان منبع چربی مصرف می‌شود. ماهی و حبوبات باید در حد متعادل و با کاهش گوشت قرمز و تخم‌مرغ مصرف شوند. مصرف شیرینی‌ها، نوشابه‌ها و غذاهای بسته‌بندی‌شده باید به صورت پراکنده باشد و آب باید منبع اصلی رطوبت‌رسانی به بدن باشد.

این الگوی غذایی با کاهش وزن و چاقی شکم همراه است و تأثیر مفیدی بر پارامترهای آنتروپومتریک و عوامل خطر قلبی متابولیک دارد. مطالعات متعددی همبستگی بین بلوغ زودرس و درشتمغذی‌ها و ریز‌مغذی‌های این الگوی غذایی، مانند اسیدهای چرب با زنجیره بلند، فیبر، سبزیجات و گوشت قرمز را تجزیه و تحلیل کرده‌اند. اما تنها یک مطالعه به‌طور خاص بر رابطه بین این رژیم و شروع بلوغ در کودکان متمرکز شده است.

این مطالعه نشان داد که پایبندی دقیق به رزیم مدیترانه‌ای می‌تواند خطر ابتلا به بلوغ زودرس را در دختران ۹ تا ۱۰ ساله در نیوجرسی کاهش دهد. به‌طور خاص، کاهش قابل توجهی در احتمال رشد سینه و سن دیرتر قاعدگی در مقایسه با دخترانی با پایبندی ضعیف به این رژیم مشاهده شد. نتایج حاصل‌شده مستقل از مقادیر BMI، معیارهای ترکیب بدن یا توزیع چربی بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که این نتایج مربوط به مصرف زیاد ماهی، سبزیجات و شیر کم‌چرب است.

اما مطالعات بیشتری برای تأیید این نتیجه اولیه و روشن کردن مکانیسمی که رژیم مدیترانه‌ای ممکن است بر بلوغ تأثیر بگذارد، مورد نیاز است.

رژیم گیاهخواری: رایج‌ترین نوع گیاهخواری، رژیم گیاه‌خواری لاکتو اوو ( lacto-ovo-vegetarian) است که شامل شیر و تخم‌مرغ هم می‌شود اما گوشت یا ماهی در آن دیده نمی‌شود. تام‌گیاه‌خواری ( Veganism) یک رژیم گیاه‌خواری سختگیرانه است که تمام مواد غذایی دارای منشا حیوانی را حذف می‌کند. اما در این رژیم با افزایش میزان محدودیت رژیم غذایی، خطر دریافت ناکافی مواد مغذی افزایش می‌یابد و در صورت عدم مصرف صحیح ریزمغذی‌ها، خطر سوء تغذیه را به همراه دارد.

اگرچه اجزای این الگوهای غذایی در رابطه با بلوغ زودرس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، شواهد محدودی مبنی بر ارتباط رژیم‌های گیاه‌خواری با شروع بلوغ وجود دارد. در حال حاضر شواهد روشنی درمورد اینکه رژیم گیاهخواری چگونه بر شروع بلوغ تأثیر می‌گذارد وجود ندارد. داده‌های موجود نشان می‌دهد که وقتی انرژی، درست‌مغذی‌ها و ریزمغذی‌ها از طریق مصرف غذا در دسترس بدن هستند، سن قاعدگی بین گیاه‌خواران و غیرگیاه‌خواران تفاوتی ندارد.

نتیجه گیری

  • زمان بلوغ نشان دهنده یک موضوع مهم بهداشت عمومی با پیامدهای بالینی و اجتماعی است.  محدودیت عمده‌ی مطالعات زمان بلوغ این است که به‌صورت مقطعی انجام می‌شوند، بنابراین این نتایج قبل از تایید توسط مطالعات طولی باید با احتیاط تفسیر شوند. اما تحقیقات انجم‌شده از نقش وضعیت تغذیه و مواد مغذی به‌عنوان عوامل تعیین‌کننده در بلوغ زودرس حمایت می‌کند.
  • بیش از ۲۰ درصد از تغییرات زمان بلوغ ممکن است با وضعیت تغذیه در اوایل زندگی و کودکی توضیح داده شود. این همبستگی می‌تواند با افزایش وزن سریع در دوران نوزادی و کودکی مرتبط باشد، اما برخی از اثرات نیز مستقل از افزایش وزن هستند. به نظر می‌رسد شیر مادر، شکل تغذیه‌ای توصیه‌شده از بدو تولد تا شش ماهگی، نقش محافظتی مهمی در برابر شروع زودرس بلوغ دارد، که عمدتاً به دلیل تأثیر مثبت آن بر سرعت رشد نوزاد و پیشگیری از اضافه وزن در دوران کودکی است.
  • به نظر می‌رسد رژیم غذایی دارای انرژی، چربی و پروتئین بالا و شاخص گلیسمی بالاو دریافت نامتعادل در میزان ریز‌مغذی‌ها در تحریک هورمونی نقش دارند و منجر به فعال شدن زودرس بلوغ می‌شوند. اگرچه BMI بالا بر زمان بلوغ تأثیر می‌گذارد، مصرف نامتعادل چربی، پروتئین و کربوهیدرات ها بدون توجه به ترکیب بدنی می‌تواند بر بلوغ تأثیر بگذارد.
  • برای روشن شدن نقش پیشگیرانه و درمانی احتمالی ریزمغذی‌ها در بلوغ تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
  • نقش رژیم غذایی مدیترانه‌ای و سبک زندگی گیاه‌خواری نیازمند مطالعه‌ی بیشتر برای ارزیابی همبستگی با زمان بلوغ است.
  • امروزه می‌توان رژیم غذایی و سبک زندگی سالم را به‌عنوان اقدامات پیشگیرانه برای بلوغ زودرس پیشنهاد کرد.
  • تحقیقات درمورد عوامل تغذیه‌ای تعیین‌کننده‌ی زمان بلوغ در پسران نسبتاً کمیاب است.
  • می‌توان از تأثیر متفاوت محیط بر زمان بلوغ بین دو جنس حمایت کرد.

ترجمه و تلخیص اختصاصی توسط مجله‌ی قرمز

منبع:

Calcaterra, V.; Verduci, E.; Magenes, V.C.; Pascuzzi, M.C.; Rossi, V.; Sangiorgio, A.; Bosetti, A.; Zuccotti, G.; Mameli, C. The Role of Pediatric Nutrition as a Modifiable Risk Factor for Precocious Puberty. Life ۲۰۲۱, ۱۱, ۱۳۵۳.

https://doi.org/ 10.3390/life11121353

under license of CC BY 4.0