نارسایی قلبی یک اصطلاح کلی است که برای توصیف یک قلب ضعیف به کار میرود. این بیماری در حدود پنج میلیون آمریکایی را مبتلا کرده ، و باعث میشود یا منجر به مورد از ۳۰۰هزار مرگ در سال میشود.
دو نوع دستهبندی نارسایی قلبی
نارسایی قلبی زمانی تشخیص داده میشود که قلب قدرت پمپاژ خود از دست میدهد و معمولاً این امر باعث تورم گسترده، تنگی نفس و خستگی در فرد میشود. مارک هرپل، ۴۹ ساله، احساسی را توصیف میکند که ” سر شما در زیر استخر قرارداد اما شما نمیتوانید به سطح برگردید، بنابراین شما به وحشت میافتید”.
موسسه ملی قلب، خون، و ریه دو نوع دستهبندی را برای نارسایی قلبی به شرح زیر انجام داده است:
سیستولیک: اینزمانی رخ میدهد توانایی قلب برای انقباض کاهش مییابد. قلب نمیتواند با نیروی کافی یک مقدار کافی از خون ر با فشار پمپ کند. خون ممکن است از ریهها به قلب آمده و باعث شود که مایعات به داخل ریه ها بازگردد که این وضعیت، یک بیماری شناختهشده بهعنوان احتقان ریوی است.
دیاستولیک: این اتفاق زمانی میافتد که قلب دارای یک مشکل در شل شدن و استراحت کردن است. قلب نمیتواند بهدرستی با خون پر شود زیرا عضلات سفت اند و توانایی خود را برای استراحت ازدستدادهاند. این فرم ممکن است به تجمع مایعات(ادم)، به خصوص در پاها، مچ پا، و ساق پاها منجر شود. برخی از بیماران ممکن است وضعیت احتقان ریه را داشته باشند.
خاموشی بدن
ران گوردون، ساله۵۲، ساکن بخش اونیل از ایالت جورجیا، میدانست که دچار عادات بدغذایی و عدم تحرک کافی است که این موارد برای قلب او خوب نیست، اما هرگز انتظار اینکه او را به مبتلابه نارسایی قلبی تشخیص بدهند را نداشت. او به دکتر رفت و از این شکایت کرد که او احساس میکند که بدن او روبهمرگ است. او دراینباره میگوید: “به نظر میرسید که تمام بدن من تعطیل شد” وی افزود که متخصص قلب و عروق به او گفت قلب او تنها ۳٪ از ظرفیت پمپاژ را دارد (قلب سالم در حدود ۵۰ درصد تپش دارد). “بعدها متوجه شدم که حتی فکر من تحت تأثیر قرار گرفت، زیرا ضربان قلب من تا این حد پایین بود”.
عوامل مهم که ممکن است خطر ابتلا به نارسایی قلبی را افزایش دهند عبارتاند از:
حمله قلبی قبلی و یا یک عفونت جدی نیز میتواند منجر به نارسایی قلبی شود. شواهد جدید نشان میدهد که مقاومت به انسولین نیز ممکن است یک علت باشد. و شیمیدرمانی بهوسیله دوکسوروبیسین با بالاتر رفتن از میزان شیوع عادی نارسایی قلبی مرتبط است.
“من نمی توانستم نفس بکشم”
هرپل در سال ۲۰۰۶ فکر نمیکرد که هیچیک از این عوامل خطر را داشته باشد و زمانی که او بسیار خسته میشد، احساس میکرد که مایع در ریههای او میجوشد ، و او شروع به نفسنفس زدن میکرد. پزشکان او فکر میکردند که این علائم ذاتالریه باشد، بهطوریکه آنها آنتیبیوتیکهای قدرتمند را برای او تجویز کرده و او را در این مسیر درمان قراردادند.
پس از پنج هفته تحمل درد و رنج او به اتاق اورژانس رفت، درحالیکه بهسختی قادر به تنفس و یا راه رفتن بود و به دلیل اینکه قلب او بیشازحد برای پمپ کردن خون از طریق کلیه ضعیف شده بود، این امر منجر به تجمع مایع در شکم او شد. تشخیص نارسایی قلب و پیشنهاد پزشک او که ممکن است او به پیوند قلب نیاز داشته باشد، هرپل را تکان داد. درنهایت نه هرپل و نه گوردون نیاز به پیوند قلب نداشتند.
پیروی ترس مشابه در آنها، هر دو بهطور اساسی رژیم غذایی خود را تغییر دادند، تقریباً سدیم را که منجر به تجمع مایع در بدن آنها که میتوانست علائم نارسایی قلبی را تشدید کند را تقریباً از برنامه غذایی خود حذف کردند
. آنها همچنین برای پیادهروی مشتاق شدند. مانند بسیاری از بیمارانی که دچار بیماری نارسایی قلبی شدهاند، هرپل نیز دارو مصرف میکند، که ازجمله آن مهارکنندههای ACE و بتا بلاکر برای حفظ انقباض قلب او و یک دیورتیک برای کاهش تجمع مایع و همچنین یک خلطآور برای تمیز نگهداشتن ریههای او مصرف میکرد. او همچنین نیتروگلیسیرین ( زیرزبانی) را که برای کاهش درد قفسه سینه مفید بود، مصرف میکرد.
اما علائم پیشآگهی هنوز هم او را میترساند، بهویژه هنگامیکه او شروع به احساس تا حدودی طبیعی وضع سلامتی خود کرد. “بدترین چیز این است که من نمیتوانم درست تنفس بکشم، اما من نمیتوانم آن را تشخیص دهم” هرپل میگوید. “من ممکن است برای چند ساعت قبل از اینکه بدانم که قرصم را مصرف نکردهام یا اکسیژن را بهاندازه کافی به بدن من نرسیده است، نفسهای کوچک کمعمق بکشم. اما پزشکان در این مورد به شما نمیگویند که مراقب باشید”.