سال جدید به زودی آغاز خواهد شد، در سال جدید ، به این فکر نکنید که سال قبل برایم هیچ دستاوردی نداشت، افکار منفی را کنار بریزید و از حالا قدم اول را برای ساختن سال جدید خود بردارید. در سال جدید به این فکر کنید که میتوانید تمام هدفهایی را که کنار گذاشته بودید، دوباره از نو مد نظر قرار دهید.
کمی برای خودتان وقت بگذارید تا دریابید واقعا چه چیزی را میخواهید، اهدافتان چیست و چگونه میتوانید به آنها برسید. به همین منظور بروید جلوی آینه و این چهار سوال را از خودتان بپرسید تا سال جدید را به بهترین نحو شروع نمایید:
۱_ در سال جدید از خودتان بپرسید من امروز در کجا قرار دارم
ازخودتان بپرسید کدام بخش از زندگی من پررنگتر و قویتر از سایر بخشهاست؟ من کدام یک از بخشهای زندگی ام را نادیده میگیرم و از آن غافل شدهام؟
وقتی مقابل آینه ایستادهاید با خودتان صادق باشید. به تمام واقعیتهای موجود در زندگیتان فکر کنید. فقط واقعیتها را در نظر بگیرید، کاری با تخیلات و اهداف یا بلندپروازی خود نداشته باشید و ببنید در حال حاضر در چه موقعیتی هستید.
موقعیتهای زیر را بررسی نمایید:
- شغل و موفقیتهای حرفه ای
- خانواده و تعادل بین کار و خانواده
- دوستان و در نظر گرفتن دوستیهای پایدار و بامعنا
- روح زندگی و تمرکز بر ارزشها و باورهایی که به زندگیتان معنا میبخشد
- سلامتی و دانستن قدر سلامتی ذهنی و بدنیتان
- تفریحات و سرگرمیهایی که میتوانند شما را خوشحال کنند و لبخند به لبتان بیاورند
به جای اینکه یکراست به سراغ لیست انجام کارهای سال جدید بروید، ابتدا ببینید کدامیک از بخشهای زندگیتان احتیاج به توجه و تمرکز بیشتری دارد و شما در مورد آن کم کاری کرده اید یا ناخواسته مورد غفلت واقع شده اند. بعنوان مثال ارتباطات شما میتوانند بر روی سلامتی یا عدم سلامتی شما تاثیر بسزایی داشته باشند. اگر غرق کار یا درس شدهاید، اگر فکر میکنید وقت گذاشتن با دوستان و خانواده شاید به نظر برسد نوعی عیاشی است در اشتباهید، چراکه مطالعات جدید در دانشگاه هاروارد نشان میدهد که داشتن ارتباطات سالم با دوستان و آشنایان، طول عمر و شادی انسان را افزایش میبخشد.
اگر به هر دلیلی هنوز از خودتان مطمئن نیستید و نمیتوانید با قطعیت پاسخ سوالهای بالا را بدهید، از شخصی که به خوبی شما را میشناسد کمک بگیرید تا به شما بگوید برای هرکدام از موارد بالا در سال گذشته چه میزان وقت گذاشتهاید. و یا اینکه ببینید آیا در مورد هر کدام از آنها، علائم هشدار دهندهای دریافت کردهاید که نیازمند توجه شما بوده است؟ مثلا اخطاری از یک پزشک در مورد سلامتی تان، یا کم شدن میزان درآمدتان یا اینکه یکی از بهترین دوستانان دلخور است که چرا شما را دیر به دیر میبیند و علائمی از این دست، نشان دهندهی این است که باید در سال جدید، به نقاط ضعف خود در هر بخش از زندگیتان که وجود داشته، توجه بیشتری نشان دهید.
۲_ در سال جدید گذشته را مرور نمایید و بپرسید چه چیزی در گذشته به من کمک کرده است؟
بله البته که قرار است نگاه شما به سال جدید باشد نه به گذشته، اما با نگاه به گذشته متوجه خواهید شد چه چیزی در گذشته به رشد و یا تغیرات مثبت در شما کمک کرده. آنگاه میتوانید دوباره از همانها استفاده نمایید. مثلا بررسی کنید که چگونه توانستید در دروسی که سخت و چالش انگیز بودند موفق شوید. یا چگونه توانستید پس از یک شکست بزرگ کاری، دوباره قوای خود را بازیابی کنید. یا بررسی کنید که چه چیزی کمکتان کرد در گذشته بتوانید به اهدافتان برسید؟
با دقت بررسی کنید و همان راهکارهایی که در مورد شما در گذشته خوب جواب داده است را شناسایی کنید و در سال جدید نیز از آنها بهره ببرید.
برای گرفتن تصمیمات بزرگ، باید دانش کافی در آن بخش را داشته باشید. فراموش نکنید هر چه که یک تصمیم بزرگتر باشد، بیشتر باید دانش و آکاهی کسب نمایید. قطعا سرچ کردن در اینترنت کمک کننده اما امروزه به میزان کمی میتوان به صحت یا عدم صحت چیزی باور داشت، پس بهترین راه برای کسب دانش در هر شاخهای، استفاده از اساتید همان شاخه است. مثلا برای شروع یک کسب و کار جدید بایستی سراغ همان اشخاصی بروید که به طور عملی همان راهی را رفتهاند که شما نیز قصد دارید در آن قدم بگذارید. پس از دریافت اطلاعات کافی از این افراد آنگاه با خیال راحتتر میتوانید کارتان را آغاز نمایید.
۳_ بازی فکری : از خودتان بپرسید چطور میتوانم از راهی که میخواهم واردش شوم خارج شوم؟
ذهن یک ابزار بسیار قدرتمند است. قدرت ذهن تا به این حد است که اگر ذهن ما تایید کند که میتوانیم کار بزرگی را انجام دهیم، میتوانیم انجامش دهیم و اگر از نظر ذهنی این عقیده را داشته باشیم که نمی توانیم، قطعا نخواهیم توانست.
باید از ترسها و واهمههایی که توانایی ما را از بین میبرند با خبر باشیم. یک بازی فکری این است که تمام ترسها یا هر آنچه که ممکن است بر سر راهمان قرار گیرد و اجازه ندهد به اهدافمان برسیم را، در ذهن خود مرور کنیم و مشکلات احتمالی را متوجه شویم و پاسخی برای خلاصی یافتن از آن مشکلات پیدا کنیم.
مثلا شخصی که عجول است و به دنبال رسیدن سریع به نتیجه است باید از خودش سوال کند خب چه اتفاقی میافتد اگر من سریعا به آنچه که میخواهم نرسم؟ و پاسخ احتمالی این میتوان باشد که میروم سراغ کار دیگری.
به طور کلی، هر هدفی که دارید، بهتر است آنرا به قطعات کوچکتر تقسیم نمایید تا اگر فرد عجولی هستید به رضایتهای کوتاه مدت برسید و شور و شوق شما برای رسیدن به هدف نهایی از بین نرود. چرا که تحقیقات نشان داده اند تمامی تصمیماتی که یک فرد برای سال جدید میگیرد تا قبل از نیمهی سال به دست فراموشی سپرده میشوند. اما چه باید کرد؟
وقتی یک هدف به نظر خیلی بزرگ یا خیلی طولانی مدت میرسد، مغز انسان تمایل دارد که آنرا فراموش کند و به عادتهای قبل برگردد. به همین دلیل گفته میشود اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر تقسیم نمایید. مثلا به جای یکسال، بر روی ماه به ماه تمرکز کنید و هر ماه را به هفته تقسیم نمایید.
۴_ چرای شما چیست ؟
چرا میخواهید به فلان هدف برسید؟ بعنوان مثال اغلب تصمیماتی که در سال جدید گرفته میشود این است که میخواهم وزنم را کم کنم یا آدم منظمتری باشم. اما کلید رسیدن به این اهداف، این است که از خودتان سوال کنید چرا این اهداف برای من مهم هستند. به جای اینکه فقط بخواهید وزن خودتان را کاهش دهید، از خودتان سوال کنید چرا پایین آمدن وزن برای من مهم است؟ اگر چرای خودتان را بدانید، تمایل شما برای تلاش کردن بیشتر میشود.
هدف خودتان را روی یک کاغذ بنویسید و آنرا، بچسبانید روی آینهی اتاق یا جایی که هر روز چشمتان به آن میافتد، و برای رسیدن به آن هدف، با گامهای کوچک آغاز نمایید.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله Patti Johnson
منبع: success