قرار گرفتن در وضعیت خود-آگاهی نیازمند این است که یک مسیر مشخص بین یکسری سلول‌های مغزی ایجاد شود. طی تحقیقاتی گسترده‌ای که بر روی مغز میمون‌ها صورت گرفت، دانشمندان متوجه شدند که یک بخش بسیار کوچک اما بسیار قدرتمند در مغز میمون‌ها وجود دارد که میمون‌ را قادر می‌سازد از خصوصیتی به نام خود-آگاهی برخوردار گردند و در وضعیت خود-آگاهی قرار بگیرند.  این مسیر شامل بخش جنبی تالاموس مغز و قسمتهای خارجی‌تر مغز است. در واقع بین عمق مغز و قشر مغز، یک مسیر رفت و برگشتی باید ایجاد شود تا میمون‌ها بتوانند در وضعیت خود-آگاهی قرار بگیرند.

لازم به ذکر است که لایه‌ی درونی در عمق مغز با لایه‌های  سطحی تر مغز، از طریق مسیرهای عصبی، که اصطلاحا به آنها مدارهای مغزی گفته می‌شود در ارتباط هستند. این ارتباط،  باعث می‌شود داده‌های مغزی، توسط مدارهای مغزی،  بین بخشهای مختلف مغز ردوبدل شوند. یکی از این مدارهای مغزی، مداری است که تولید کننده خود-آگاهی در مغز است. یا به بیانی دیگر در حکم موتوری است برای آگاهی.  این موتور آگاهی، امکان فکر کردن و احساس کردن آگاهانه را به مغز می‌دهد.

دانشمندان با آزمایش بر روی میمون‌ها،  سعی کردند فعالیت موتورآگاهی را به صفر برسانند ببینند چه اتفاقی رخ می‌دهد.  یا به عبارتی دیگر سعی کردند موتورآگاهی را خاموش کنند. آنها برای این منظور، میمون‌‌ها را بیهوش کردند تا فعالیت این مدار خاموش شود. سپس بخشهای مختلفی از مغز را توسط یکسری الکترود با فرکانس ۵۰ هرتز، تحریک کردند. در واقع آنها به قسمتهای مختلفی از مغز میمون‌‌ها ضربه‌هایی می‌زدند و می‌خواستند ببینند میمونهای ‌ بیهوش، چه واکنشی نشان می‌دهند.

یکی از بخشهایی که مورد ضربه یا تحریک قرار گرفت، بخش جنبی تالاموس بود. وقتی این بخش تحریک شد، میمون‌‌ها با اینکه کاملا بیهوش بودند، اما بیدار شدند. چشم باز کردند و شبیه به وقتی بودند که بیدارند. آنها حتی برخی از فعالیت‌های مغزی خود را از سر گرفتتند. گرچه دانشمندان شک نداشتند که میمون‌ها کاملا بیهوش هستند. سپس وقتی که دانمشندان تحریک‌های مغزی را خاموش کردند، میمون‌‌ها دوباره به حالت خواب برگشتند. نتایج این تحقیق، به شرح زیر در مجله نورون منتشر شد:

“عرصه‌ی علم و دانش، عرصه‌ای برای هیجانات احساسی نیست، اما اینبار کسانی که در این تحقیق بودند دچار هیجان شدند. درحالیکه این تحقیقات به طور مستقیم بر روی انسان انجام نشده، اما دریچه‌ای می‌گشاید تا دانشمندان بتوانند به افرادی که دارای آسیب‌ها و اختلالات مغزی هستند، و در زمینه خود-آگاهی دارای مشکل هستند، کمک کنند.  فهم مکانیزم  خودآگاهی، می‌تواند افرادی که از ناحیه مغز دچار آسیب شده‌اند و در آگاهی آنها اختلال ایجاد شده را هدف درمان قرار دهد و به آنها کمک کند زندگی بهتری را تجربه کنند.”

بررسی مجدد موتور آگاهی

خود-آگاهی

ساختار مغز میمون‌‌ها  یکی از پرشباهت ترین مغزها نسبت به انسان است. به همین دلیل این تحقیق مهم است. دانشمندان در این  تحقیق متوجه فعالیت‌هایی در ناحیه‌های مختلفی از مغز شدند که در آن واحد، همه باهم رخ می‌داد تا موتور آگاهی روشن بماند.

تیم تحقیق، علاوه بر مطالعه میمون‌‌ها در حالت خواب و بیهوشی، آنها را در زمان بیداری نیز مورد بررسی قرار دادند. آنها الکترودهای کوچک زیادی را به تناسب هر قسمت از مغز به کار بردند و فعالیت قسمتهای مورد نظر را به صورت دستی بازسازی  کردند تا بتوانند ناحیه مورد نظر را که مخصوص  وضعیت خود-آگاهی است پیدا کنند. آنها در پی این بودند که بتوانند با استفاده از این تکنیک، حیوانات را از خواب بیدار کنند و به حالت آگاه در آورند چرا که تحقیقات قبلی نیز نشان می‌داد که تحریک مغز به صورت دستی می‌تواند نتیجه‌ی مثبتی داشته باشد حتی درمانی باشد برای بیماری‌های مغزی. اما دانشمندان با چیزی روبرو شدند که باعث غافلگیری آنها شد.

میمون‌‌ها از وقتی که کاملا بیهوش شدند تا وقتیکه با تحریک دستی مغز، چشمانشان را باز کردند و در ظاهر به حالت بیداری و خود-آگاهی رسیدند و حتی به اطراف خود نگاه می‌کردند یا می‌توانستند به سوی اشیاء بروند، تا زمانی که تحریک دستی تمام می‌شد و دوباره به حالت خواب برمی‌گشتند هیچگونه حسی از آگاه بودن بر  رفتارهای خود نداشتند و حتی به نظر می‌رسید یادشان هم نمی‌‌آمد که بیدار شده‌اند و یکسری کار انجام داده‌اند. گویی اصلا هیچ اتفاقی رخ نداده.

تیم تحقیقاتی، این آزمایش را بار دیگر نیز تکرار کردند و همان نتیجه قبلی را گرفتند. با بررسی نواحی مختلف مغزی، مشخص شد که بین لایه‌های عمیق مغز و لایه‌های قشری آن یک ارتباط وجود دارد که  درصورت برقراری این ارتباط،  موتور آگاهی روشن می‌شود. در غیر این صورت آنچه که در ظاهر از آگاهی دیده می‌شود، یک وضعیت خود-آگاهی نیست و بیشتر شبیه به یک آگاهی مصنوعی یا تقلبی است.

وضعیت خود-آگاهی واقعا چیست؟

وضعیت-خود-آگاهی

بررسی عمیق مغز میمون‌‎ها، به ما این امکان را داد تا به فهم مکانیرم خود-آگاهی مغز، یک قدم نزدیک تر شویم و بفهمیم آگاهی و تجربه کردن آگاهانه‌ی محیط در مغز انسان چگونه کار می‌کند.  مثلا اینکه آگاهانه یک گل را بو کنیم و از عمل  بوییدن و بوی گل لذت ببریم و در عین حال نیز کاملا آگاه باشیم،  این کار بخشی از خاطرات و تجربیات ما گردد و بتوانیم آن‌را در آینده به یاد آوریم، همه و همه، نیازمند این است که لایه‌های مختلفی از مغز باهم در ارتباط قرار بگیرند و اگر مسیر هر یک از لایه‌ها به هر دلیل مسدود باشد، این تجربه آگاهانه رخ نخواهد داد و ما در وضعیت خود-آگاهی قرار نداریم، یا به عبارت دیگر، ما در حالت آگاهی بر خویشتن نیستیم.

با تحقیقاتی که صورت گرفته، دانشمندان امیدوارند حالا که به میزان زیادی مسیر تولید خود-آگاهی را یافته‌اند، بتوانند بیمارانی که در حالت کما قرار دارند را با ایجاد مسیر خود-آگاهی، به هوشیاری بازگردانند. اگر چه هنوز راه زیادی در پیش است تا بتوانیم این روش را درمورد انسانها پیاده سازیم. چرا که برای فهم دقیق آگاهی، باید به لایه‌های عمیق مغز دسترسی داشته باشیم تا بدانیم که قسمت تالاموس مغز که در عمق مغز قرار دارد برای تولید وضعیت خود-آگاهی ، چگونه کار می‌کند.

 

ترجمه و تالیف اختصاصی مجله قرمز

منبع: inverse