در این مطلب کوتاه از مجله قرمز، با شماری از لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک آشنا خواهید شد. اگر شما مایلید با تعدادی از این لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم این مطلب را مطالعه کنید.
شماری از لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک
در ادامه، ۱۷ تا ازلغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک به همراه معانی مختصر آنها را با هم مرور خواهیم کرد.
۱- غیبت (Absenteeism)
غیبت بر حسب عادت یا غیبت عمدی کارکنان برای کار؛
۲- حسابدار (Accountant)
فردی که مسئولیت بررسی، حفظ یا تنظیم حسابهای مالی را بر عهده دارد.
۳- حسابداری (Accounting)
سیستم رسیدگی به حسابها در یک کسب و کار، که مسیر ورود و همچنین خروج حسابهای مالی را پیگیری میکند.
۴- حساب قابل پرداخت (Accounts payable)
بدهیها یا قرضهای قابل توجه یک کسب و کار به فروشندگان، بابت خرید کالاها و خدمات؛
۵- حسابهای دریافتی (Accounts receivable)
پولِ پرداختی از سمت تمامیِ مشتریان به ازای خرید محصولات یا خدماتی که دریافت کردهاند. کل رقم در ترازنامه به عنوان دارایی نمایش داده خواهد شد.
۶- اخذ یا تملک (Acquisition)
تملک نیز یکی از لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک است که به معنای خرید یک شرکت، توسط یک شرکت دیگر، از طریق خرید سهام آن و یا خرید داراییهای آن شرکت، میباشد.
۷- تبلیغات (Advertising)
جلب کردن توجه عموم مردم نسبت به کسب و کارتان، معمولاً با هدف فروش محصولات یا خدماتتان، از طریق استفاده از انواع مختلف رسانه مانند آگهی دادن، اعلامیه پخش کردن، بیلبوردها و غیره؛
۸- هیئت مشاوره (Advisory boards)
گروهی از افراد که برای کمک و مشاوره به صاحب یک کسب و کار انتخاب شدهاند و شمار زیادی از مشکلات کسب و کار به آنها مربوط است. از جمله: بازاریابی، فروش، امور مالی، توسعه و غیره؛ بخشی که به هیئت مدیره و مدیریت یک شرکت مشاوره می دهد، اما دارای مجوز رای دادن در مورد مسائل شرکت نیست؛
۹- بازاریابی وابسته (Affiliate marketing)
راهی برای فروختن محصولات یک شرکت با به عضویت درآوردن شرکتها یا اشخاص (وابسته به سایر نهادها) به طوری که به ازای دریافت یک حق کمیسیون، محصولات شرکت را تبلیغ میکنند.
۱۰- اتحادها (Alliances)
پیوستن نیروها به یک شرکت یا فرد، برای ترکیب کردن یا متحد کردن استعدادها و نقاط قوت؛
۱۱- حداقل مالیات جایگزین (Alternative minimum tax/ AMT)
یک سیستم مالیاتی جداگانه، برای ممانعت از کاهش مالیات توسط افراد و شرکتهای با درآمد بالا به طوری که دولت فدرال توجه زیادی نسبت به این شرکتها و افراد با درآمد بالا نداشته باشد.
۱۲- قانون برای آمریکاییان دارای معلولیت (Americans with disabilities act/ ADA)
یک قانون فدرالی که در سال ۱۹۹۰ به تصویب رسید که بر طبق آن، کارفرمایانی که ۱۵ یا بیش از ۱۵ کارمند دارند، حق ندارند که افراد دارای صلاحیت کاری اما دچار معلولیت، که میتوانند با تهیهی امکانات مناسب از عهدهی انجام کارها بر بیایند، را استخدام نکنند.
۱۳- سرمایهگذار فرشته (Angel investor)
این مورد نیز یکی از لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک است که در چندین سال اخیر نیز برای کسب و کارهای کوچک و استارتاپها بسیار به کار میرود. سرمایهگذار فرشته فردی است که پول شخصی خودش را بر روی یک شرکت کارآفرینانه سرمایهگذاری میکند.
۱۴- داوری یا حَکَمیت (Arbitration)
یک فرآیند حل اختلاف رسمی که به طور قانونی از طرف احزاب اجباری است.
۱۵- داراییها (Assets)
ارزش هر گونه دارایی ملموس و حقوق مالکیت؛ داراییها در صورتی ارزشمندند که با بهای بیشتری فروخته شوند.
۱۶- وکیل (Attorney)
فردی که به طور رسمی آموزش در مورد قوانین دیده است؛ مخصوصاً کسی که تخصصش در مشاوره دادن در مورد مسائل حقوقی به افراد یا بررسی پروندههای قضایی است.
۱۷- بیمهی خودرو (Auto insurance)
قراردادی در مورد اتومبیل که بر طبق آن، یک طرف مسئولیت پرداختن پول به طرف دیگر در صورتی که دچار ضرر مالی در اثر یک حادثهی خاص (مثلاً تصادف، دزدی، آسیبدیدگی بر اثر وقوع طوفان و غیره) شود را میپذیرد.
ترجمه ی اختصاصی مجله قرمز / با اندک تصرف و تلخیص
منبع : www.entrepreneur.com
خوشحال میشویم نظرات و پیشنهادات خود را در مورد لغات پر کاربرد در کسب و کار های کوچک در قسمت زیر با ما در میان گذارید و به بهبود مطالب در آینده کمک نمایید. همچنین اگر سوالی در مورد کلمه های پر کاربرد در دنیای تجارت دارید، با ما در میان بگذارید.