فیلتر ذهنی از طریق داشتن یک طرز تفکر منفی، میتواند انواع بینهایتی داشته باشد و اگر یک فیلتر ذهنی وارد طرز تفکرتان شد، مثل یک ویروس به سرعت تکثیر شده و زیاد میشود. اما باید این نکته را خوب بدانید که فیلتر ذهنی منفی گرایی، به هیچ وجه طرز فکری نیست که بتواند شما را برای مواجه شدن با رویدادهای مختلف زندگی آماده سازد.
منفی گرایی مثل زالوییست که به شما میچسبد و از خون شما تغذیه میکند. منفی گرایی، نتایج نگران کنندهای به بار خواهد آورد. این فیلتر ذهنی نه تنها در چهرهی فرد اثر مخرب میگذارد، بلکه باعث بوجود آمدن اعتیاد، آشفتگی، اختلالات ذهنی، مشکلات بیخوابی، و ناراحتیهای قلبی میگردد.
بسیاری از ما، بی آنکه خودمان بدانیم، از طریق فیلترهای ذهنی که باعث تحریف واقعیت هستند، در حال نابودی خودمان هستیم. اما به محض حذف این فیلترهای ذهنی، تبدیل میشویم به یک شخص شاد، مثبت و کارآمد.
فیلترهای ذهنی یک نوعی از تحریفهای شناختی هستند. یعنی یک طرز فکر متعصبانه و جانبدارانه در مورد خودمان و جهان اطرافمان. دلیل اصلی این مورد، مشکلاتی ست که در حالتهای روحی-حسی ما رخ میدهد. این تفکرات درونی، منجر به ایجاد باورها و رفتارهای ناخوشایندی در ما میشود از جمله اضطراب، افسردگی و تضادهای مختلف. همانطور که گفته شد همهی این حالتها، از یک فیلتر ذهنی به نام منفی بافی سرچشمه میگیرند.
در اینجا ۲۰ فیلتر ذهنی که در حال تخریب ما هستند و مانع از خوشحالی و لذت بردن از زندگی میشوند را معرفی مینماییم :
۱- پیش بینیهای منفی
از پیش دیدن آینده، آنهم به منفی ترین شکل ممکن، باعث میشود که زمان حال و اکنون شما تبدیل به یک زمان پر از تنش و استرس و عصبیت گردد. با پیش بینیهای منفی، باعث فروپاشی زمان حال به خاطر آینده ایی که هنوز نیامده در درون یک حفرهی سمی میشویم.
۲- وسواس شدید
صاحبان این فیلتر ذهنی ، نوعی طرز فکر دارند که برای جلوگیری از یک فاجعه یا حادثهی ذهنی، شروع به استانداردسازی های سخت و سنگین میکنند و هر کاری را با وسواس بسیار زیاد انجام میدهند، این در حالی ست که به طور طبیعی، هیچ مزیتی برای انجام آن کار با آنهمه وسواس وجود ندارد و این وسواس، حتی باعث هدر رفتن زمان و انرژی نیز میگردد.
۳- سیاه یا سفید دیدن همه چیز
این فیلتر ذهنی نیز عینکی به چشم میزند که همه چیز یا سفید سفید است یا سیاه سیاه. یعنی همه چیز یا بی عیب و نقص است یا سراسر مشکل. این مسئله باعث میشود شخص نتواند در هر موردی، اجازهی وجود داشتن یک امکان دیگر را نیز به ذهنش راه دهد. صاحب این فیلتر ذهنی فکر میکند باید همیشه همه چیز فوق العاده باشد. این کمال گرایی بیش از حد، باعث میشود خودش هم نتواند هیچ کاری را انجام دهد.
۴- داشتن قوانین ثابت
فردی با این فیلتر ذهنی فکر میکند همیشه همه باید یکجور رفتار کنند و در نتیجه وقتی همه چیز طبق خواسته او پیش نرفت، دچار عواقبی مثل خشم، نا امیدی ، اعتراض و حس گناه میگردد. یک مثال قدیمی میگوید: جاده ی جهنم با بایدهای بیچون و چرا، آسفالت شده است.
۵- تعصبهای خودخواهانه
این افراد کاری به احساس یا حقیقت وجودی یک نفر ندارند و تنها چیزی که میخواهند این است که آن شخص، خوب باشد. داشتن چنین فیلتر ذهنی باعث میشود این فرد احساس بیگانه بودن نسبت به دیگران را پیدا کند و همین حس، باعث مشکل در شکل گیری و حفظ روابط سالم برایش میشود.
۶- تصمیم گیری برای آینده با وجود هزینه های گزاف
کسانی که اینگونه فکر میکنند، مثل یک قمار بازی که بازنده شده و هنوز هم در حال قمار کردن است، می باشند. این افراد حاضر نیستند جلوی ضرر را همین حالا بگیرند. چه آن ضرر در یک کسب و کار باشد چه در یک رابطه. آنها به طور بیمارگونهای، آینده خود را متحمل هزینههای گزاف میکنند.
۷- افتادن در دام یکسان خواهی
اینکه همیشه همه چیز باید یکسان و برابر و عادلانه باشد، یک فیلتر ذهنی منفی است چون خلاف واقعیت است. تصور اینکه یک واحد سنجش یکسان برای اندازه گیری تمام پدیدهها وجود دارد، از فیلترهای ذهنی ست که به تحریف واقعیت میپردازد چرا که در دنیای واقعی عملا این روش کار نمیدهد. اینکه زندگی برای همه برابر نیست آنرا برابر نمیسازد؟
۸- دست کم گرفتن تواناییهای فردی
این افراد، توانایی خودشان را در مواجه شدن با رویدادهای منفی زندگی، نادیده میگیرند. این ذهنیت افرادیست که قبلا هیچگاه دل به آتش حوادث نزده اند و نمیدانند تا چه حد توانایی بالایی دارند. یک مثال قدیمی میگوید :
آن مشکلی که تو را نکشد، باعث قوی تر شدن تو میگردد.
۹- حق تقدم برای خود
کسانی که با فیلتر حق تقدم برای خودشان به دنیا نگاه میکنند فکر میکنند آن قوانینی که برای دیگران باید قابل اجرا باشد نیازی نیست خودشان اجرا شود. در این افراد، خودخواهی به طور بیمارگونهای وجود دارد. اما اگر فقط چند لحظه دنیایی را تصور کنید که قدردانی و خدمت رسانی، به جای خودخواهی و انتظار داشتن از دیگران قرار بگیرد، آیا دنیای بهتری برای همه نخواهد بود؟
۱۰- تکرار مکرر یک کار و انتظار نتیجهی متفاوت داشتن از آن
از دیدگاه علمی آلبرت انیشتین، این عین دیوانگی ست که شخصی هر بار یک کار تکراری را انجام دهد به این انتظار که نتایج متفاوتی بدست آورد. مثلا به تعویق انداختن کارها، باعث تمام شدن مهلت انجام آن کار میشود و نمیتوان انتظار داشت نتیجه دیگری از آن حاصل نمود.
۱۱- برداشتهای شخصی
برداشتهای شخصی، یک فیلتر ذهنی ست که باعث تحریف افکار ما شده و فکر میکنیم اگر کسی حرفی زد یا کاری انجام داد منظورش به طور مستقیم به ما بوده. این یک تصور غیر واقعی ست و باعث واکنش و موضع گیری غلط ما میگردد. این طرز فکر، باعث میشود ما مرتبا خودمان را بابت چیزهایی که خارج از کنترل ما هستند، سرزنش کنیم. این را هم در نظر داشته باشید که همیشه نمیتوان همه را راضی نگه داشت شما که پیتزا نیستید.
۱۲- سرزنش کردن دیگران
سرزنش کردن دیگران، یک فیلتر ذهنی است اما بر عکس برداشتهای شخصی که خودمان را سرزنش میکردیم، این بار دیگران را مرتبا سرزنش میکنیم. این سرزنش کردن تا حد زیادی باعث رضایت خاطر ما میشود به این دلیل که این فیلتر ذهنی باعث میشود مسئولیت تمام ناکامی ها و مشکلاتمان را بر دوش دیگران بیاندازیم و از خود سلب مسئولیت کنیم.
۱۳- تعصب به قشر یا گروه خاص
این تعصب باعث میشود علی رقم تفاوتها در گذشته و تجربیات مختلف افراد، صرفا از یک قشر یا گروهی به خاطر شباهتی که با شما دارند، طرفداری کنید و به آنها متمایل شوید و حتی چشم بسته اعتماد کنید. این تفکر از سویی دیگر باعث میشود به کسانی که در خارج از این دایره قرار دارند کاملا بیاعتماد باشید. بهتر است نسبت به هر فردی در هر شرایطی، دید منصفانه ، هوشمندانه و منحصر به فرد داشته باشید.
۱۴- بیش از حد فکر کردن
این فیلتر ذهنی نوعی نشخوار فکری است. چرا که به اشتباه تصور میکنیم با زیاد فکر کردن و نگران بودن، میتوان مشکلی را حل کرد. نشخوار فکری باعث تخریب توانایی ما برای حل مشکلات میشود و مسیری مستقیم به سمت ناخوشنودی ست. اگر فقط هی سوال کنید و سوال کنید، دیگر زمانی برای یافتن پاسخ نخواهید داشت.
۱۵- پرش فکری و کاری
با این کار مرتبا از یک کار به کار دیگر در حال حرکت هستید و در عمل هیچ کاری را به اتمام نمیرسانید. ما ذاتا طوری زاده شدهایم که روی فقط یک کار متمرکز باشیم. چندین کار را باهم انجام دادن باعث میشود کارمان دوبرابر شود اما نتیجه ی کارمان نصف آنچیزی شود که میتوانست باشد. کم شدن راندمان و کیفیت کاری حاصل پرش های فکری و کاری است.
۱۶- فیلتر ذهنی مایوس شدن از شکست
طبق یک نظر سنجی، فقط ۲۳ درصد از افراد، عادت به بازیابی خودشان پس از شکست داشتهاند و مابقی در مقابل شکست رانوی تسلیم خم کردند. اختصاص دادن زمان برای احیا و بازسازی و نوسازی قوای از دست رفته، باعث ترمیم حس شکست شده و از میزان اضطراب و افسردگی شخص میکاهد که در نهایت منجر به افزایش بهره وری او در آینده خواهد بود.
۱۷- تقلب در هدف، از طریق به عقب انداختن کارها
این نوعی ضربه زدن به خود است که وقتی برنامه یک کاری را ریختیم، آنرا به تعویق اندازیم. گاهی آن نیرو و حس مثبتی که برای انجام کاری در ما هست با عقب انداختن آن کار، از بین میرود. به دو طریق میتوان اهداف را عملی کرد: یک روزی یا همین امروز . تصمیمش با شماست.
۱۸- اصرار بر راهکارهای شکست خوردهی قبلی به امید رسیدن به نتایج مثبت
باید دانست چه زمانی همان راهکار و استراتژی قبلی را ادامه دهیم و چه زمانی آنرا رها کنیم و به دنبال راه تازهای باشیم. ادامه دادن یک روش و قطع کردن یک روش، چیزی شبیه به دیوانگی و نبوغ است و بین این دو یک مرز مشخصی وجود دارد. سعی کنید این مرز را از بین نبرید.
۱۹- فاجعه ساختن از همه چیز
این فیلتر ذهنی باعث میشود یک اشتباه کوچک در ذهن شخص، تبدیل به یک فاجعهی مصیبت بار شود. او پیشاپیش بدترین اتفاقات موجود را در ذهنش به تصویر میکشد. مثلا ممکن است میزان فروشش کم شود ولی فورا فکر کند رییسش او را اخراج خواهد کرد بی خانمان خواهد شد و از گرسنگی خواهد مرد.
۲۰- من همینم که هستم
این فیلتر ذهنی باعث میشود شخص فکر کند نمیتواند طرز فکر و رفتارش را عوض کند. به جای اینکه خودتان را متقاعد سازید که تغییر طرز فکرتان، کار خیلی سختی است، هدف خودتان را بر روی کم کردن گام به گام و ذره به ذرهی افکار منفی خود بگذارید. اولین هدف خود را روی کم کردن ۱۰ درصد از افکار منفی خود بگذارید و با ادامه دادن همین ۱۰درصدها، ناگهان متوجه میشوید، پس از مدتی کاملا به هدف اصلی خود که تغییر کلی در طرز فکرتان بوده، رسیده اید.
حالا میتوانید نیمه پر لیوان را ببینید.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله Jon Patrick hatcher
منبع : Success