طوفان مغزی یعنی پرتاب کردن نیزههایی از ایدههای جدید به سمت هدف، به این امید که آن ایده ها کارآمد باشند و به مرکزی ترین نقطهی دایره هدف برخورد کنند. به عبارتی دیگر در طوفان مغزی، ایده های مختلفی از ذهن شما به سمت هدف پرتاب میشوند و بهترین ایده میتواند به هدف برسد.
قطعا نمیتوان ایده ای را قبل از اینکه مطرح شود، گسترش داد پس بایستی به ایده های مختلف خود اجازه دهیم که در ذهن سیال ما جریان پیدا کنند تا به بهترین ایده ای که برای آن مسئله مناسب است، برسیم. اما برخی اوقات پیش میآید که زیاد نمیتوانیم ایده داشته باشیم حتی بعد از گذشت مدت زمانی طولانی. گاهی نیز پر از ایده هستیم اما هیچکدام از آنها قابل اجرا شدن نیستند. به همین دلیل است که نیاز داریم بدانیم روش طوفان مغزی چگونه عمل کند تا بتوانیم به صورت موثری از آن استفاده نماییم.
طوفان مغزی یک نفره در مقایسه با طوفان مغزی گروهی
اغلبِ مردم تصور میکنند که طوفان مغزی گروهی، بهترین راه برای ایجاد تعداد بیمشاری ایده ی جدید است. برخی از شرکت ها نیز یک بخش مخصوص طوفان مغزی در شرکت ایجاد میکنند و از میان کارکنان خود، تعدادی را برای آن بخش انتخاب مینمایند. توجیه آنها هم به این صورت است که هر چه تعداد نظرات بیشتر باشد، راه حل ها زیادتری ارائه خواهد شد. اما لزوما اینگونه نیست، چرا که تحقیقات نشان داده اند طوفانهای مغزی یک نفره، خیلی کارآمدتر از طوفانهای مغزی گروهی بوده اند.
یکسری تحقیقات میدانی، نشان داده است که ایجاد یک طوفان مغزی با یک موضوع مشخص، در بین یک گروه، تعداد ایده های کمتری را بدست آورده تا ایجاد طوفان مغزی یک نفره، با چندین موضوع که ایده های بیشتری را به ارمغان آورده است. یکی از دلایل آن، مهار شدن و محدود شدن افکار در یک گروه چند نفره است. آنها ایده ها خود و دیگران را قبل از اینکه شکل بگیرند، سرکوب میکنند.
در یک گروه، افراد از ترس اینکه ایده آنها احمقانه به نظر برسد،آن را مطرح نمیکنند. آنها دچار خود سانسوری و کمال گرایی میشوند و فقط ایده هایی را مطرح میکنند که تصور میکنند منطقی و قابل اجراست. نقد سریع و منطقی بودن افراد، باعث ایجاد محدویت برای آن اتاق فکر و طوفان مغزی میشود و این مسئله باعث از بین رفتن خلاقیت در آن گروه میگردد. همچنین باعث میشود هر یک از افراد، بیش از حد روی ایده خود فکر کنند و دچار شک و تردید شوند و در نتیجه از مطرح کردن آن خودداری کنند.
ابزار مناسب را در زمان مناسب انتخاب نمایید
اگرچه طوفان مغزی برای ایده های ذهنی جورواجور است، اما راههایی نیز برای نظم بخشیدن به این هجمه از ایدهها وجود دارد. استفاده از دو روش تمرکزی و غیر تمرکزی از جملهی این ابزارهاست.
روش تمرکزی همانطور که از نامش پیداست، یعنی تمرکز کردن روی یک بخش نه همه ی بخش ها. این روش وقتیکه از طوفان مغزی تک نفره استفاده میکنیم، کارایی بهتری دارد چرا که در این وضعیت به طور طبیعی عواملی که برهم زنندهی تمرکز هستند کمترند.
در روش غیرتمرکزی، کاری که انجام میشود این است که ایده های ذهنی را به ایده های واقعی تر و عملی تر، تبدیل کنیم.
برای مثال، یک چراغ قوه را در نظر بگیرید. شما میتوانید چراغ قوه ای داشته باشید که فقط یک شعاع نور دارد و همان یک شعاع باعث روشن شدن فقط یک قسمت از میز میشود نه همهی میز. به این میگویند روش تمرکزی.
حالا تصور کنید همان چراع قوه، دارای چندین شعاع نور باشد و بتواند تمام میز را روشن نماید، هرچند شدت نور کم است اما تمام میز روشن میشود یعنی تمام ابعاد قضیه در نظر گرفته میشود. به این میگویند روش غیرتمرکزی.
تمرکز فکر روی یک بخش، به شما اجازه میدهد همان بخش را مورد تجزیه تحلیل قرار دهید و نه سایر بخش ها را . اما استفاده از روش غیر متمرکز باعث میشود خیلی عمیق وارد یک بخش خاص نشوید بلکه به کلیت آن موضوع احاطه پیدا کنید. اینکه از چه روشی استفاده نمایید کاملا بستگی به شما دارد، اینکه آیا میخواهید در مسیری که میروید همه چیز را ببینید یا فقط یک بخش از جاده توجه شما را جلب میکند، به خود شما بستگی دارد.
پنج راه، برای کارآمد تر کردن طوفان مغزی
چه به صورت گروهی و چه تک نفره در حال کار روی ایده ها باشید، راههایی هست که شما را قدم به قدم به سمت دستیابی به طوفان مغزی کارآمدتر، کمک میکند.
۱ – قبل از شروع، موضوع را شفاف کنید
بسیاری بر این باور غلط هستند که نداشتن یک موضوع شفاف، باعث ایجاد طوفان مغزی بهتری میشود اما اینگونه نیست. حتی اگر بتوانید در یک طوفان مغزی، تعداد زیادی ایده تولید کنید، این ایده ها بی فایده هستند چون نمیتوانند مشکل را حل کنند، چون برای آن مشکل ساخته نشده اند.
بعنوان مثال فرض کنید در حال کار برروی جمع آوری کمکهای سالیانه هستید که به نظر می رسد اخیرا مشارکت در آن کم شده است. موضوع شما میشود “چرا سطح مشارکت کم شده”، نه اینکه “چگونه میتوانید هیجان را زیاد کنید”. اگر چه هر دوی این موارد مهم هستند اما تا وقتی علت کم شدن مشارکت را نفهمید نمیتوانید هیجان آنرا زیاد کنید. به همین دلیل شفاف کردن موضوع ، قبل ازطوفان مغزی اهمیت دارد.
۲ –برای خود محدوده زمانی مشخص کنید
یک قلم و کاغذ بردارید و تایمر را روشن کنید. به خودتان یک وقت معین بدهید و در این زمان مشخص شده، هر ایدهای که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. در این مرحله سعی کنید ایده ها را مورد تجزیه تحلیل قرار ندهید بلکه فقط تا جاییکه ممکن است از زمان استفاده کرده و لیست خود را پر کنید.
۳ – ایده هایی را انتخاب نمایید که پتانسیل حل آن مشکل را دارند
قبل از اینکه طوفان مغزی را شروع کنید، واقع بین باشید و ایده هایی را که قابلیت اجرایی شدن دارند انتخاب نمایید نه همه ی ایده ها را.
۴- فکرها را کپی نکنید
اگر دارید یک ایدهی مشخص را به طرق مختلف تکرار میکنید به این معنی ست که دارید خودتان را گول میزنید. این راهی برای رسیدن به موفقیت نیست. بر میگردیم به مثال قبلی که در مورد کاهش مشارکت عمومی برای جمع آوری کمک های سالیانه بود. یکی از ایده هایی که به ذهنتان خطور میکند شاید این باشد که: مردم شرکت نمیکنند چون به این رویداد علاقه ای ندارند. ایده ی تکراری بعدی این است که: حوصله ی مردم سر میرود چون این یک رویداد خسته کننده است. اگر دقت نمایید هر دوی اینها یکی هستند اما به دو زبان مختلف گفته شدهاند.
به خاطر داشته باشید که در طوفان مغزی، هم کیفیت مهم است و هم کمیت.
۵ – از زاویه دید یک شخص دیگر به موضوع نگاه کنید
این سوال را از خود بپرسید و در پاسخ، منصف باشید: اگر من به جای آنها بودم چطوری فکری میکردم؟ از خود بپرسید آیا این طرزی که الان دارم فکر میتواند راه حلی ارائه دهد؟ بازهم بر میگردیم به مثال مشارکت مالی. تصور کنید یک فرد خلاق و ایده پرداز در این جمع وجود دارد، خودتان را جای او بگذارید که به چه دلیل علاقهای به حضور در رویداد شما ندارد؟ یک لیست از دلایلی که به ذهنتان میآید را بنویسید. سپس لیست را مرور نمایید. در این صورت متوجه میشوید کدام قسمت از دیدگاههای شما اشتباه بوده است.
نگاهتان به سوی جلو باشد
چه طوفان مغزی گروهی را انجام میدهید چه تک نفره، همواره بایستی نگاهتان به سوی جلو باشد. قرار است خودتان را برای موفقیت آماده کنید نه برای نا امیدی. شاید برخی با خواندن این مقاله بگویند : من در محل کارم نمیتوانم طوفان مغزی راه بیندازم چون بقیه ی همکارانم از من بهتر هستند. اگر همکاران خوبی دارید خیلی هم خوب است اما روش طوفان مغزی فقط برای کار نیست، میتوانید آنرا برای زندگی روزمره خود استفاده نمایید. مشکلاتی هستند که همیشه سر راه زندگی قرار میگیرند و باید حل شوند. در این صورت آیا شده که سریعا از روش طوفان مغزی استفاده کرده و یک لیست از ایدههای اجرایی را تهیه کنید؟ اگر پاسخ بله است، به شما تبریک میگویم چون شما به طور ناخودآگاه از روش طوفان مغزی استفاده نموده اید، بدون اینکه بدانید. با خواندن این مقاله میتوانید در آینده طوفان مغزی خود را منسجم تر و کارآمد تر انجام دهید.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از مقاله Heather Poole