در این مقاله ی کوتاه، به بررسی نقش زنان در موسیقی از گذشته تا به امروز پرداخته می‌شود. باید اشاره کرد که در بسیاری از رخدادهای مرتبط با موسیقی، نقش زنان در موسیقی بسیار تاثیرگذار بوده است اما حضور زنان در فعالیت های موسیقایی همچنان در اقلیت است.

زنان نقش مهمی را در طول تاریخ موسیقی به عنوان خالق آهنگ، ترانه سرا، نوازنده، خواننده، رهبر، موسیقی دان، هنرجو، منتقد و سایر حرفه های مرتبط با موسیقی ایفا کرده اند. به علاوه، حوادث و رخداد های موسیقایی و سبک های مختلف آن، وابسته به زنان و موضوعات مرتبط با آنان و دیدگاه زن سالاری (فمنیسم) بوده است. در سال ۲۰۱۰، نقش زنان در موسیقی پر رنگ تر شد. به طوری که تعداد قابل توجهی از خواننده های سبک کلاسیک و سبک های محبوب و همچنین تعداد زیادی از ترانه سرایان را زنان تشکیل می‌دادند. بسیاری از زنان نیز هم خواننده و هم ترانه سرای آهنگ اجرایی بوده اند. تعداد اندکی از خانم ها نیز به عنوان نوازندگان سازهای مربوط به سبک راک، منتقدان این سبک و تهیه کننده، به میدان آمدند. از قرون وسطا تا به امروز، تعداد بسیار زیادی از آهنگسازان زن، به خصوص در سبک موسیقی کلاسیک فعالیت می‌کردند؛ اما آهنگسازان زن، در گروه های موسیقی که معمولا در آن دوران تشکیل می‌شد، کمتر فعالیت می‌کردند و نام و نشان آن ها در دایره المعارف ها و متون مربوط به تاریخ موسیقی کمتر به چشم می‌خورد. در واقع، نقش زنان در موسیقی زیاد چشمگیر نبود. برای مثال، در تاریخچه ی مختصر آکسفورد درباره ی موسیقی، کلارا شومان، تنها آهنگساز زنی است که نام برده شده است.

نقش زنان در موسیقی از گذشته تا به حال

امروزه تعداد زیادی از زنان به عنوان سولیست یا تک نواز در سبک کلاسیک مشغول به فعالیت هستند و درصد حضور زنان در ارکسترها در حال افزایش است. در مقاله ای در سال ۲۰۱۵ بیان شد که ۸۴ درصد از نوازندگان ارکستر اصلی کانادا را مردان تشکیل می‌دادند. در سال ۲۰۱۲، نقش زنان در موسیقی چندان چشمگیر نبود و زنان تنها ۶ درصد از برترین های ارکستر فیلارمونیک وین را شامل می‌شدند. زنان به عنوان نوازنده ی ساز در سبک های مختلف موسیقی از جمله پاپ، راک و هوی متال کمتر جا افتاده اند اما تعداد قابل توجهی از آن ها در گروه های موسیقی که اعضای ان را تماما خانم ها تشکیل می‌دهند، نوازندگی می‌کنند.

در عرصه ی موسیقی پاپ و حوالی سال ۱۹۶۰ میلادی، ترانه سرایی، یک زمینه ی موسیقی با محوریت فعالیت مردان بود. تعداد زیادی از خوانندگان زن در رادیو فعالیت می‌کردند اما در کل، زنان بیشتر به عنوان مصرف کننده یا استفاده کننده از موسیقی نهایی شناخته می‌شدند. خوانندگی، یک سرگرمی قابل قبول و پذیرفته شده برای یک دختر به حساب می‌آمد؛ اما نواختن یک ساز، ترانه سرایی یا تهیه کنندگی، توسط زنان انجام نمی‌شد. در واقع از دیدگاه اجتماعی، زنان خود را در موقعیت یک خالق یک موسیقی یا اثر موسیقایی نمی‌دیدند و نقش زنان در موسیقی در این حوزه بسیار کمرنگ بود و جسارت خاصی را می‌طلبید.

زنان همچنان در عرصه هایی مثل رهبری ارکستر، نویسنده و منتقد موسیقی، تهیه کننده ی آهنگ و مهندسی صدا حضور آنچنان فعالی ندارند. در قرن ۱۹ ام، زنان از آهنگسازی دلسرد شدند و زنان موسیقی دان اندکی هم در این قرن فعالیت داشتند؛ بنابراین خانم ها به آموزش دادن در این زمینه مشغول شدند. به طوری که تعداد زیادی از آن ها در نیمه ی دوم قرن ۱۹ ام و همچنین قرن بیستم، در این عرصه به فعالیت پرداختند.

جسیکا داشن – نویسنده ی موسیقی – در مورد نقش زنان در موسیقی می‌گوید: “نوازندگان خانم به ویژه در سبک موسیقی کلاسیک، به خاطر ظاهرشان بیشتر از استعداد موسیقایی شان مورد قضاوت قرار می‌گیرند. به همین دلیل، نوازندگان خانم، نوعی فشار اجتماعی را برای خوب دیده شدن در عکس ها و دیدگاه بقیه احساس می‌کنند. نوازندگان خانمی وجود دارند که با ظاهر طبیعی خودشان برای نوازندگی حضور پیدا نمی‌کنند. کسانی که بیشتر تمایل دارند از نظر فیزیکی موفق باشند تا از نظر حرفه ای و موسیقایی. ” ولستن کرافت- فعال در زمینه ی موسیقی- نیز درباره ی نقش زنان در موسیقی می‌گوید: ” صنعت موسیقی همواره پذیرای حضور زنان در عرصه ی سرگرمی و یا عملکردی بوده است اما خود خانم ها تمایل کمتری به ایفای نقش هایی مثل رهبری ارکستر از خود نشان داده اند. “

” منبع: Wikipedia “