زندگی کردن با زنده بودن تفاوت عمده‌ای دارد. این دو یکسان نیستند.  آنچه میانشان تفاوت ایجاد می‌کند، داشتن یا نداشتن هدف است. اگر هدف داشته باشید زندگی می‌کنید اگر هدف نداشته باشید  فقط زنده هستید ولی زندگی نمی‌کنید.

شما کدام را ترجیح می‌دهید؟ بودن ِ هدفمند  یا بودن ِ بی هدف؟  اصلا منظور از هدف چیست؟ چه نیازی به داشتن هدف هست؟ پاسخ یک کلمه است: رضایتمندی.  داشتن هدف،  همان نیروی‌ست که صبح‌ها شما را از رختخواب بیرون می‌‌آورد.  شاید هدف شما این باشد که یک پدر یا مادر خوب برای فرزندان خود باشید، یا شاید یک معلم خوب برای شاگردانتان، یا یک پرستار قابل ستایش برای بیمارانتان،   یا یک هنرمند مفید برای مردم سرزمینتان.  چیزی که مهم است داشتن هدف است نه شکل و شمایل یا قد و اندازه‌ی آن هدف.

گاهی به نظر می‌رسد بعضی‌ها ازهمان  وقتی که به دنیا آمده‌اند، کاملا می‌دانستند چه چیزی باعث خوشحالی‌شان می‌شود و همان را بعنوان هدف انتخاب کرده‌اند. نمی‌دانیم چقدر این حدس درست است یا نه،  ولی ما اغلب چنین نیستیم و نیاز داریم آنقدر بگردیم تا آن گمگشته‌ی خوشحال کننده‌ی خود را پیدا کنیم.  یعنی همان هدف را برای زندگی کردن.  اما از کجا شروع کنیم؟

پیدا کردن هدف برای زندگی کردن

زندگی کردن

  • هر یک از ما باید هدفش را خودش به تنهایی انتخاب کند، و این یک قانون است.
  • البته می‌توانید از دیگران نیز کمک بگیرید اما تصمیم گیرنده‌ی نهایی،  خودتان هستید.
  • برای شروع این جستجو، می‌توانید پرسش‌های زیر را از خود بپرسید و صادقانه پاسخ دهید.

۱ _ چه چیزی شما را خوشحال و سرزنده نگه می‌دارد؟  

  • در اغلب موارد، هدف، همان چیزی‌ست که شما عاشق انجام دادنش هستید. در ضمن ممکن است هدف شما ربطی به حرفه و شغل‌تان نداشته باشد. شاید وقتی به صورت داوطلبانه یک فعالیتی را آغاز می‌کنید تازه احساس می‌کنید این همانی ست که دبنالش بوده‌اید. هر چه هست دوستش دارید آنقدری که حاضرید برایش وقت بگذارید. با در نظر گرفتن همین اصل،  به رفتارهای روزانه خود دقیق بنگرید و ببینید در اغلب وقت‌ها به طور ناخودآگاه، در جسجتوی چه چیزی هستید؟ وقتی آن گمشده را پیدا کردید، به دنبال راههایی باشید که بتوانید  این هدف را بیشتر وارد زندگی‌تان نمایید.

۲ _ در چه کاری خوب هستید؟

  • برای پاسخ به این پرسش، نیازی به فروتنی و تواضع نیست. با خودتان صادق باشید و ببیند در انجام چه کاری خیلی خوب هستید؟ همه‌ی آدمها به هر حال در یکسری کار بهتر از بقیه‌ی کارها هستند. همه‌ی آدمها  توانمندی‌ها یا استعداد یا مهارت‌های خاصی در یکسری کارها دارند. استعداد خاص شما چیست؟ ممکن است توانایی ساخت یک چیز خاصی را داشته‌اید،  یا توان نگریستن به امور شبیه به یک رهبر،  یا داشتن شور و شوق برای یک مربی خوب بودن.  اگر این  نیروی طبیعی را در خود کشف کنید و به کار گیرید، احتمال موفقیتتان بیشتر خواهد بود نسبت به وقتی که می‌خواهید از شر ضعف‌هایتان خلاص شوید. نقطه‌ی قوت خود را پیدا کنید و به دنبال روشی برای کاربردی کردن آن باشید.

۳ _ اگر نیازی به پول نداشتید، چه کاری را انتخاب می‌کردید؟

  • یک سوال بسیار کلیدی که اغلب،  شما را به طور مستقیم می‌برد به سمت هدفتان. هر پاسخی که به این سوال بدهید نشانگر این است که خوشحالی واقعی شما در انجام آن کار نهفته است. شاید شما در یک شرکت بزرگ در حال کار کردن هستید اما در پاسخ به این سوال بفهمید که رویای شما نه کارمند بودن بلکه تبدیل شدن به یک کارآفرین است. برای نزدیک‌تر شدن به رویای خود سعی نکنید یک شبه راه صدساله را بروید. هر روز یک گام کوچک و موثر کافی‌ست. البته به شرط برنامه‌ریزی و اجرای منظم آن برنامه‌ریزی.

۴ _ چگونه می‌توانید ارزشی به دنیای خود بیافزایید؟

  • وقتی زمان می‌گذارید تا خویشتن خویش را بهتر بشناسید، خواهید فهمید در چه قسمتهایی از زندگی می‌توانید دانش و مهارت خودتان را به کار گیرید تا ارزشی به دنیای پیرامون خود بیافزایید. یادتان نرود این روزها دنیای پیرامون،  یعنی تمام کره زمین پس  سهم‌ همه‌ی آدمها در افزودن یک ارزش به این دنیا، یکسان و برابر است. شاید حس کنید  شور و اشتیاق شما در این است که  به سالمندان کمک کنید،  یا ساختن یک زمین اسباب‌بازی  برای بچه‌ها در محله‌ی خودتان، یا تغییر برخی قوانین نادرست در شهرتان. همه‌ی انسانها به طور ذاتی علاقه‌مند به انجام کارهایی هستند که بتوانند دنیا را جایی بهتر از قبل سازند.

۵ _  چه چیزی را برای آیندگان به ارث می‌گذارید؟

  • سوال خوبی‌ست که برای زندگی کردن و نه فقط زنده بودن، باید از خودتان بپرسید.  خودتان را دست کم نگیرید و صادقانه به این سوال پاسخ دهید که چه چیزی را برای آیندگان به یادگار خواهید گذاشت؟ هدف شما هر چه باشد بر آنچه به ارث می‌گذارید تاثیر خواهد گذاشت در نتیجه  با پرسیدن این سوال از خودتان می‌توانید به طور غیرمستقیم هدفتان را پیدا کنید.
  • از خود بپرسید می‌خواهید در آینده چطور از شما یاد شود؟ فرصت گذاشتن یک نشان زیبا از سوی خودتان در این دنیا را از دست ندهید. از خودتان سوال کنید چطور می‌توانید در زندگی دیگران تاثیر مثبتی برجای گذارید. حتی اگر شده در زندگی فقط یک نفر.  تمرکز کردن بر روی چنین هدفی با چنین دورنمایی،  می‌تواند شما را به سوی رضایتمدی تمام ناشدنی سوق دهد، آنچنان که گویی به سرچمشه‌ی خوشحالی دست یافته‌اید آنهم سرچشمه‌ای که هرگز نخواهد خشکید. چرا از همین حالا امتحان نمی‌کنید؟

 

ترجمه و تالیف اختصاصی مجله قرمز

منبع: success