تنبلی یعنی انجام ندادن کار مفید و انجام کار غیر مفید. با تنبلی کردن، حساب کارها از دستمان خارج شده و متوجه نیستیم در طول یک روز، چه مقدار زمان را هدر میدهیم. فرض کنید ۳ ساعت در روز را بیهوده هدر دهیم، این میزان زمان، یعنی ما دو ماه از یکسال را دور ریختهایم. حالا اینطور تصور کنید که شما هر شب موقع خواب، یک اسکانس ۱۰۰ دلاری داخل کیف خود میگذارید و صبح روز بعد وقتی بیدار میشوید، خود به خود ۳۰ دلار از آن کم شده است و نمیدانید این پول کجا رفته است، تنبلی نیز دقیقا همین کار را با زندگی شما انجام میدهد.
درواقع همهی ما تنبل هستیم و همهی ما در انجام کارها، خیلی تنبلی میکنیم. حتی اگر تلاش کنیم که به مبارزه با تنبلی بپردازیم، بازهم جریان زندگی بر خلاف میل ما عمل میکند. یکی از دلایلی که باعث بیشتر شدن تنبلی شده است، زندگی مدرن انسان کنونی ست. رشد تنبلی انسان در سال ۱۹۷۸ از ۵ در صد به ۲۶ در صد در سال ۲۰۰۷ رسیده است. در زمانهای که ما اکنون در آن زندگی میکنیم، همه چیز به طور مستمر دست به دست هم داده تا میزان تنبلی بشر زیادتر از همیشه گردد چرا که امکاناتی که امروزه داریم از ما آدمهایی ساخته که فعالیت کردن را کنار گذاشته ایم و به تنبلی روی آوردهایم.
به جای انجام کارهای مفید، با چک کردن مرتبط اخبار، سر زدن به شبکه های اجتماعی، چت کردن اینترنتی زمان خود را هدر میدهیم و وارد یک چرخه غیرقابل توقف شدهایم که ما را در خود بلعیده است.
البته اینترنت به خودی خود چیز بدی نیست اما مسئله این است که اگر بر زمان خودمان تسلط نداشته باشیم، اینترنت میتواند مثل یک گرگ خون آشام الکترونیکی عمل کند، و تمام زمان و انرژیمان را بمکد.
تحقیقات علمی نشان دادهاند که ۳۶ در صد از افراد، کسانی هستند که شبکه های اجتماعی و چک کردن ایمیلها در هر روز، یک ساعت از زمان آنها را میگیرد و حتی برای ۱۶ در صد از افراد، این زمان بیشتر از یک ساعت است. هر چند روند تنبلی در حال رشد است، اما قرار نیست صرفا تکنولوژی را سرزش کنیم. چرا که…
تنبلی به خودی خود یک حالت روحی روانی در بشر است
در ذات همهی انسانها، تمایل به تنبلی وجود دارد. تنبل بودن یا نبودن، به میزان بسیار قوی به حس و حال افراد بستگی دارد.
سیستم عصبی پیچیدهای که انسان دارد بر این اساس طراحی شده که واکنش های سریعی در هنگام خطر از خود نشان دهد، به عبارت دیگر سیستم عصبی ما در ابتدا باعث ایجاد حس در ما میشود و در نتیجه وقتی حس ما منفی است مثلا وقتی یک خبر بد میشنویم، به دنبال راهی میگردیم که این حس بد را از خود دور کنیم در نتیجه خودمان با دست خودمان حواسمان را پرت کنیم و مثلا مرتبا شکلات میخوریم، یا سراغ شبکه های اجتماعی میرویم.
همین مسئله به خوبی دلیل اینکه ما تمایل به تنبلی داریم را بیان میکند چرا که اگر در محل کارکان، به ما گفته شود باید در یک مدت زمان معین، یکسری کارهای تحقیقاتی را برای شرکتی که در آن کار میکنیم انجام دهیم، اگر کار تحقیقات، کاری باشد که ما علاقه ای به آن نداریم یعنی یک حس منفی در ما ایجاد شده و در نتیجه به طور ناخودآکاه به دنبال راهی هستیم تا یکجوری از زیر کار در برویم.
اینجاست که مرتبا قهوه یا چایی میخوریم، یا شروع به سر زدن به شبکه های اجتماعی میکنیم یا کلا هر کاری به جز کاری که به ما محول شده است را انجام میدهیم.
پس احساسات ما و تنبلی به هم مرتبط هستند و تا وقتیکه شما متوجه نشوید که باید این ارتباط را بشکنید، تا همیشه در چرخهی تنبلی و وقت هدر دادن قرار خواهید گرفت.
اما خوشبختانه راههایی وجود دارند که بتوانید خودتان را از شر تنبلی رها نمایید.
۵ نوع ویژگی شخصیتی، که منجر به تنبلی میشوند:
- افراد کمال گرا
بی عیب و نقص بودن، یکی از لذتهایی که افراد کمال گرا به آن تمایل دارند و اغلب به همین دلیل است که آنها از اینکه اندکی نقص در کار خود داشته باشند به شدت هراسان هستند و همین امر باعث میشود همیشه به دنبال بهترین دست آورد یا بهترین زمان برای ارائه باشند. از نظر افراد کمال گرا، هیچ کاری نیست که صددرصد بی عیب و نقص باشد و آنها هم هرگز نمیتوانند کاری را بی عیب و نقص تمام کنند. شکی نیست که چنین طرز تفکری در زندگی این افراد تاثیر زیادی میگذارد. آنها به جای تمام کردن یک کار، مرتبا در حال ویرایش و تکمیل آن هستند و هیچ وقت هم آنرا تمام نمیکنند. این افراد باید در نظر داشته باشند، کاری نیست در جهان که بی عیب و نقص نباشد.
- افراد رویا پرداز
رویاپردازی در مقایسه با زندگی حقیقی، یک اتفاق لذت بخش است. شخص رویاپرداز، تمایل دارد در همان حالت رویا، باقی بماند. حالتی که نیازی نیست با چیزهای منفی و استرسهای زندگی روبرو شود. رویاپردازی باعث میشود که یک تصور اشتباه در مورد دست یابی به آرزوها در این افراد ایجاد شود. در رویاهای آنها همه چیز عالی و بی نظیر است اما در واقعیت ممکن است اینگونه نباشد و آنها پس از برخورد با واقعیت، ترجیح میدهند در لاک رویاهای خود فرو بروند و هرگز کار ارزشمندی را به طور واقعی به اتمام نرسانند.
شاید احتمالا شما در بین اطرافیان خود چنین آدمهایی را می شناسید، هر بار که آنها را میبینید دارند از ایدههای بسیار بزرگ خود با شما صحبت میکنند اما حتی یکبار هم خودشان را در موقعیتی قرار ندادهاند که این رویاهای بزرگ را به واقعیت تبدیل کنند. شما نیز پس از چند سال متوجه خواهید شد که رویاهای آنها فقط در حد رویا باقی خواهند ماند.
- افرادی که از هر کاری اجتناب میکنند
این افراد عقیده دارند با انجام ندادن کار، هیچ اشتباهی هم نخواند داشت. در واقع این افراد از اینکه اشتباه کنند یا کاری را درست انجام ندهند، ترس و واهمه دارند. در نهایت اگر چه آنها اشتباهات بسیار کمی در طول زندگی داشتهاند اما کارهای انجام شدهی بسیار کمی نیز انجام داشته اند. این افراد در یک محیط کاری به خوبی قابل تشخیص هستند. آنها به ندرت حرف میزنند و فاقد جنب و جوش و فعالیت هستند.
- افراد تندرو و عجول
این افراد کسانی هستند که فکر میکنند باید خیلی سریع و فوری کارها را انجام دهند. آنها بر این تصور هستند که اگر برای انجام کارهایشان، یک زمان پایان در نظر بگیرند و قبل از رسیدن به این مهلت، کارشان را تمام کنند، میتوانند از باقی ماندهی زمانشان لذت ببرد. در نتیجه این افراد به جای اینکه یک برنامه زمان بندی شده برای خودشان بریزند و طبق برنامه هر روز مقداری از کارشان را انجام دهند، خیلی سریع میخواهند به نتیجه برسند و اغلب به همین دلیل است که کیفیت کار آنها نامطلوب است چرا که فقط عجله به خرج دادهاند.
- آدمهای تنبل اما پر کار
این افراد همیشه مشغول کارند چون فاقد توانایی برنامه ریزی و اولویت بندی در کارهایشان هستند. آنها به جای انجام دادن کارهای ضروری، کارهای غیر ضروری را انجام میدهند. چون برنامه ریزی و اولویت بندی کارها، زمانبر است در نتیجه این افراد تصور میکنند نباید وقتشان را برای برنامه ریزی و اولویت بندی هدر دهند. پس آنها همیشه در انجام کارهایی که ضروری است تاخیر دارند چون نمیدانند کدام کارها در اولویت است و کدام کارها را نباید انجام داد. این افراد با اینکه خیلی پر کار هستند و یکعالمه کار انجام داهاند اما در واقع کار مفیدی انجام ندادهاند.
اگر شما نیز جز یکی از این شخصیت ها هستید و از تنبلی خود رنج می برید، ابتدا سعی کنید متوجه شوید چطور و چگونه چنین شخصیتی پیدا کردهاید و سپس به راههایی فکر کنید که میتواند شما را از این حالت خارج نماید. مثلا اگر یک شخص رویاپرداز هستید، سعی کنید از حالا به بعد رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید تا فقط در حد رویا باقی نمانند.
در تمامی این حالتها، شما احتیاج به یک هدف پایانی و یک برنامه ریزی برای رسیدن به آن هدف دارید. شما به راحتی میتوانید از تنبلی رها شوید به شرطی که هر روز فقط یک قدم کوچک اما به طور مداوم بردارید.
همیشه گفته اند فهم سوال باعث حل نیمی از مسئله است. پس اگر متوجه شوید دقیقا مشکل شما چیست، قطعا میتوانید برای حل آنه راههایی را پیدا کنید.
اجازه ندهید تنبلی، زندگی شما را بدزدد. فعال باشید، اعتماد به نفس داشته باشد و شخص عملگرایی باشید.
ترجمه اختصاص مجله قرمز از مقاله Leon Ho
منبع : Lifehack