ترک کردن بسیاری از کارهای روزمره که بیفایده به نظر میرسند برای ما کار آسانی نیست. اما نمیتوان تا ابد به انجام دادن آنها ادامه دهیم. بهخصوص اگر احساس کنیم با انجام دادن آنها در حال تلف کردن وقت خود هستیم. در این مقاله سعی داریم تا با چندراه کار ساده به شما آموزش دهیم چطور از شر کارهای بی فایدهای که هرروز در حال تکرار آنها هستیم خلاص شویم. این مقاله به کمک کتابها و متخصصین روانشناسی و رواندرمانی تهیهشده است. خوشحال میشویم که نظرات و تجربیات خودتان در این زمینه را با ما در میان بگذارید.
حضور داوطلبانه در یک محل بازی کودکان مبتلابه بیماری سرطان در بیمارستان باید کار خوبی باشد! اینطور نیست؟ بنابراین زمانی که میخواستم ازآنجا خارج شوم کاملاً احساس میکردم که پلیدی مرا فراگرفته! بیستساله بودم؛ شغلی با ساعات کاری خیلی طولانی بهدست آورده بودم، که یعنی گاهی مشغول غر زدن و خارج شدن از محل کار در ساعت ۶ بعدازظهر بودم. شیفت داوطلبانه. بیتفاوت بودن نسبت به آن کودکان منصفانه نبود، اما من هنوز نمیتوانستم خودم را قانع کنم تا استعفا دهم.
ترک کردن کارهای بی فایده
بسیاری از ما زمانی که تصمیم میگیریم تا از کاری دست بکشیم ( شغل، فعالیتها، ارتباطات، فعالیتهای ورزشی و حتی هنگام کنار گذاشتن یک کتاب) کمی تأمل میکنیم. چون فکر میکنیم باید این مقاومت را داشته باشیم تا به موضوع دقیقتر نگاه کنیم، زنان تلاش میکنند تا نشان دهند این گونهاند. داشتن آستانه تحمل بالا یک فضیلت نیکو است، اگر بهعنوان یک الزام برای موفق شدن در دنیای امروز نباشد. بهعلاوه بسیاری از ما اینطور بزرگشدهایم که معتقد باشیم که برنده هرگز کنار نمیکشد. ما میتوانیم انجامش دهیم! حتی اگر ما را بیچاره کند!
کنار کشیدن میتواند ترسناک باشد، اما برای رضایت عمومی بسیار مهم و بااهمیت است James E. Maddux. استاد مرکز تحقیقاتی دانشگاه George Mason در Fairfax، میگوید: “ زندگی آنقدر طولانی نیست که فرصتها و انرژی را در چیزهایی که بیفایده و عبث هستند هدر دهیم.” او همچنین خاطرنشان میکند که:” منابع نارضایتی خود را با چیزی که رضایتبخش تر باشد و شادی بیشتری به شما ببخشد عوض کنید.
بنابراین چه چیزی سبب میشود که ما وقتی ناراضی و بیهدف شدهایم بهکار خود ادامه دهیم؟ این طبیعت انسان است که خود را با محیط تطابق میدهد، زمانی که ناامید میشود، استرس دارد یا فقط مشغول شکایت کردن از همهچیز است. Maddux اشاره میکند که:” مانند این است که شما یک درد زانوی مزمن دارید، میآموزید که با آن زندگی کنید و زمانی که خیلی درد میکند به آن توجه کنید.” مطمئناً نیازی نیست که زود در برابر هر چیز خیلی کوچکی زود واکنش نشان دهید. زمان بیپایان نیست، و با تمام شدن کاری دشوار شما فضایی جدید برای چیزی خوشحالکننده آماده میکنید.
حتی گاهی نتایج نهایی در سلامت وجود دارند که تا بدانیم که چه زمانی باید همهچیز را بهپایان برسانیم. تحقیقات نشان دادهاند که مردمی که دارای توانایی بهتری در کنار گذاشتن اهداف دستنیافتنی هستند سطح پایینتری از هورمون کورتیزول ( هورمون استرس) و سردرد کمتری نسبت به افرادی که زمانهای دشوارتری را سپری میکنند دارند. در یک مطالعه اساسی، روانشناسان دانشگاه بریتیش کلمبیا دختران نوجوانی را در طول یک سال دنبال کردند. آنهایی که بهراحتی در هنگام تلاش برای رسیدن به اهداف سخت دشوار دست از کار میکشیدند، در سطح پروتئینی که عفونت بدن را نشان میداد و مرتبط با بیماریهای قلبی بود، کاهش داشتند.
در اینجا چند گام ساده برای کنار گذاشتن کارهایی که تقریباً هیچ فایده و سودی ندارند آوردهایم تا فرصت برای رسیدن به زندگی شادتر را فراهم کنید. درواقع اینیک تغییر طرز فکر است. شما بر روی چیزی که امید دارید تا بهدست آورید بهاندازه چیزی که ممکن است زندگی خود را از دست دهید تمرکز میکنید.
واژه جازده را کنار بگذارید
کلمه جازده با کلمه بازنده مرتبط است و احساس بازنده بودن دلسرد کننده است. بنابراین زاویه دید خود را بازسازی کنید. این مثال اقتصادی را امتحان کنید:” به این فکر کنید که من انرژی خودم را از اینجا برمی دارم و در چیزی که بازده بیشتری دارد سرمایه گذاری می کنم. اگر یک بار شما از اینکه به خود با نگاه یک جازده نگاه کنید خیلی راحت تر خواهد بود تا از گرفتاری ها خارج شوید. “
راجع به گرفتاریهای خود واقعبین باشید
گاهی خیلی دشوار است که به خستگی و اشباع شدن خود اعتراف کنید. بهخصوص اگر شما یک موتور کوچکی باشید که میتواند تایپ کند. Alan Bernstein، روانپزشک نیویورکی نویسنده کتاب Quitting میگوید: “فلسفه رواقیان در ابتدا با لذت بردن از درد نزدیک بوده است. اینکه شما احساس خود نسبت به شغلتان را چطور ارزیابی کنید، تمرین کردن برای یک مسابقه دوی ماراتن یا یک مطالعه درزمینه زیستشناسی، به شما کمک میکند تا به این مسئله که در هنگام غرق شدن در یک کار احساس تلف شدن فرصتها را بکنید، کمک میکند. اینیکی از ابتداییترین اشکال رضایت است که شما در حال از دست دادن فرصتها هستید.
از خود یک سؤال کوچک بپرسید
یک سؤال ساده: دقیقاً این کار ر ابرای چه کسی انجام میدهید؟ در واقع اینیک نصیحت از طرف Molly Mogren Katt است که موقعیتش بهعنوان یک مدیر ارتباطات یکی از شخصیتهای مشهور را کنار گذاشت (که دوستش فکر میکرد یکی از بهترین شغلهاست) تا یک نویسنده شود؛ چیزی که او فکر میکرد بهترین شغل دنیاست. حالا او بهصورت مرتب با افرادی که از شغل خود استعفا دادهاند در وبلاگ شخصیاش مصاحبه میکند. Hey, Eleanor! نام این بخش وبلاگ اوست که برگرفته از نام شخصی است که جمله مشهور “ هرروز کاری را انجام بده که از آن میترسی” را گفته است. Katt میگوید: افرادی که با آنها مصاحبه میکنم اغلب میگویند کارهایی را انجام میدادند که موردعلاقهشان نبود چون احساس میکردند دیگران و جامعه از آنها اینطور میخواهند. یکی از داستانهای موردعلاقهی من در مورد یک هنرمند آرایشگر است که بسیار تلاش کرد تا جوانتر به نظر برسد. سپس او در سن ۴۹ سالگی تصمیم گفت تا از رنگ کردن موهای خود دست بکشد و در شرکت Dolce & Gabbana بهعنوان مدل آغاز به کارکرد. تنها یک بار آن چیزی را میخواست پذیرفت و یک پاداش بزرگ دریافت کرد.
آینده را ببین
هرچقدر بیشتر بر روی چیزی که میخواهید در زمانهای خالی خود انجام دهید فکر و تمرکز کنید، خیلی راحتتر آنها را کنار خواهید گذاشت. Bernstein میگوید:” نوشتن چیزی که از این به بعد میخواهید بسیار تشویقکننده، نیروبخش و روحبخش خواهد بود.” بنابراین اگر میخواهید از رابطهای خارج شوید، بگویید چیزهایی برای یک شریک آینده میخواهید را پیش خود زیباتر جلوه دهید. درست است، شبیه سفارش یک دوست از سایت آمازون نیست، اما باعث میشود تا بیشتر بهاتفاق افتادن آن کمک کنید. درست مانند زمانی که هیچ “بعدی” وجود ندارد، مثل وقتیکه همچون صندوقدار یک معلم خصوصی قوانین خود را میکاوید چون شما بیشازاندازه دانشآموز پذیرفتهاید، زندگی بدون آن را تصور کنید: سلام کردن بهوقتهای خالی بیشتر و گذراندن با بچههایتان.خارج شدن خود را تمرین کنید
ترک کردن کارها را با خود تکرار کن
فکر کردن به اینکه شما چه چیزی به رییس یا مربی تنیس خودخواهید گفت سبب فروریختن استرس و اضطرابهای فلجکننده خواهد شد. Bernstein پیشنهاد میدهد: آن را در یک مسیر عقلانی مدیریت کن. هرچند این کار برای شما کار آسانی نباشد. نکته اصلی متصل شدن به نیازهای دیگران همچون نیازهای خود نگاه کنید. اصلاً مهم نیست که چقدر از گفتن مشغله های خود به دیگران ترس دارید. واقعیت شاید شمارا شگفتزده کند. شانسی وجود دارد که اگر شما آن را احساس کنید، که دیگران هم آن را احساس کردهاند، بهمحض اینکه روزی را که باید به همکار خود بگویم پیدا کنم، باید از داوطلب بودن دست بکشم. او گفت من می دانشتم که من با این مسیر روبرو شدهام. و سپس او به من پیشنهاد داد تا در تعطیلات داوطلب شوم که من این کار را تا سالها انجام دادم. باید اثبات کنم که من یک انسان جا زدهام؟ بهسختی! من نامش را یک بازی برد-برد میگذارم.
کارهای کوچکی که به کنار گذاشتن یک کار کمک میکند:
-تماشا کردن فصلهای خوب سریال Orange Is the New Black/House of Cards/Luther.
-افرادی را که پستهای بیانگیزه میفرستند در فیسبوک تان دنبال نکنید.
-بپذیرید که شما هرگز در یک مسابقهی سهگانه قرار نگرفتهاید، چه الان و چه در آینده. هرگز
-از خوردن چیزهای بد مزهی سالم که باید برای خوردن آنها بینی خود را بگیرید خودداری کنید.
-از مجبور کردن کودکان برای رفتن به رخت خوابشان خودداری کنید.
-از مجبور کردن خود برای خواندن کامل روزنامه صبح شنبه خودداری کنید.
-آرایشگر خود را کنار بگذارید. او زنده میماند!
-آرزوی قرار دادن عکس تمام اقوام خود در آلبوم را کنار بگذارید.
این مقاله توسط تیم ترجمه مجله قرمز ترجمه شده است.
منبع: Health
موضوع مطلب جالب و خوب بود. البته لایک و دیسلایک اگر برای مطالب وجود داشته باشه بهتر هس نسبت به نظردهی. اکثراً حوصله ی نظردهی ندارند ولی لایک و دیسلایک باشه بهتره به نظرم. 🙂
متاسفم ترجمه ضعیف بود .