اگر از طرفداران مسابقه Runway Project بوده باشید حتما میدانید که در دنیای مد شما یک روز هستید و روز دیگر نیستید. تجارت پوشاک یکی از پر دغدغهترین تجارتها و مشاغل در جهان است و همه برندهای معتبر روزی کار خود را از یک کار تولیدی و طراحی کوچک آغاز کردهاند و با پیشبینیهای درست به موفقیتهای بزرگی رسیده و نام خود را در تاریخ ثبت کردهاند. برندهای موفق میدانند که برای ادامه حیات در تجارت پوشاک باید نیازهای مخاطبان و مصرفکنندگان را بشناسند و با نوآوری آن را به استراتژی تولیدی خود تبدیل کنند.
این استراتژیها باعث شده است که کمپانیهای بزرگ به ایجاد چندین خط تولید با نامها و برندهای متفاوت دست بزنند و هر خط تولید با دنبال کردن سیاست خاصی به برآوردن کردن نیاز گروه خاصی بپردازد تا در مجموع، سوددهی کمپانی به خطر نیفتد. این مساله به یک چالش بزرگ برای توزیعکنندگان پوشاک تبدیل شده است چون هر کمپانی چندین برند و کاتالوگ در زیرمجموعه خود دارد که ارتباط با مخاطب را پیچیده و دشوار میسازد. در حالی که برندها باید به مخاطبان خود نزدیک باشند و به همین دلیل دنیای تجارت پوشاک نیاز به تعریف جدیدی از مدل تجارتی خود دارد. جف گلدبرگ مدیر کمپانی توزیع Accenture در آمریکای شمالی این مدل جدید تجارتی را به این شکل تعریف میکند: اطلاعات هماهنگ و سازگار در کمپانی که آن را به طور کامل با مشتریان، تامینکنندگان و همکاران در ارتباط نگه دارد.
منابع اطلاعات در تجارت پوشاک
آسانی ارتباط و تاکتیکهای ارتباطی با مشتریان تنها زیرساخت لازم برای ارائه تعریف جدید در تجارت پوشاک نیست بلکه داشتن منابع اطلاعاتی مناسب و دسترسی آسان به آنها در بهترین کل ممکن برای انجام کار طراحی لباس و تولید پوشاک است. هرچه به اطلاعات بیشتری دسترسی داشته باشیم و این دسترسی سادهتر و سریعتر صورت گیرد فرآیند تجارت پوشاک موفقتر خواهد بود و تولیدکنندگان دست بازتری در ارائه خلاقیت خود خواهند داشت. این منابع اطلاعاتی که باید یکپارچه و هماهنگ باشند بخش ضروری هرنوع تجارتی هستند و به تجارت پوشاک محدود نمیشوند و در همه بخشهای فرآیند تجارت از ایدهدهی و طراحی لباس گرفته تا تولید و بستهبندی و توزیع باید مورد توجه و در دسترس باشند تا زنجیره تولید دچار گسست نشود. شناخت احساس مخاطبان، بررسی بازخورد آنان در ارتباط با محصول و کمپینهای تبلیغاتی محصولات فشن بهترین منابع اطلاعاتی هستند که باید به سرعت استخراج شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند و بدانند که آیا مشتری در این لحظه در حال تصمیم گرفتن و تحلیل است و یا قصد دارد فورا د بدون فکر زیاد لباسی را خریداری کند؟
شناخت نیازهای فوری مشتریان
حال اگر مشتری عجله داشته باشد و نیازی به فکر زیاد نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برندها و کمپانیهای تولید پوشاک باید آماده چنین شرایطی باشند و این نیاز مخاطبان و مشتریان را نیز در نظر بگیرند، مانند کاری که چهرههای جدید دنیای مد یعنی کمپانیهای Etsy و Veras انجام دادهاند و با تیزبینی فضای جدیدی را در عرصه رقابت پوشاک به وجود آوردهاند. این کمپانیها با تعریف مجدد چرخه تولید توانسته اند به موفقیتهای بزرگی دست یابند و مشتریان و تولیدکنندگان را بیش از هر زمان دیگری به هم نزدیک کنند، کاری که کمپانیهای بزرگ مد و فشن نیز باید هرچه زودتر انجام دهند. کمپانیهایی که درک بالاتری از ویژگیها و نیازهای مخاطبان خود داشته اند اطلاعات بهتر، منابع کاملتر و پروسه تجارت دقیقتری را سازماندهی کرده و برندههای واقعی دنیای تجارت مد خواهند بود. این مدل تجارتی جدید باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و توسعه یابد تا تنها شاهد حضور مدلهای خاص در نمایشهای مد با لباسهای گران قیمت و دور از دسترس برای مشتریان نباشیم و بتوانیم به زندگی واقعی مردم نزدیکتر شویم.
این مقاله ترجمه اختصاصی از مقاله آنجلا شولر برای مجله فوربس است. اگر این مقاله مورد توجه شما قرار گرفت میتوانید مقالات مشابه را در بخش دنیای مد در مجله قرمز شاخه مقالات تخصصی مطالعه کنید. انتقادات و پیشنهادات خود را نیز در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
منبع: Forbes (ترجمه اختصاصی از مجله قرمز)