دنیای ما بر پایه علم توسعه یافته است و همه پیشرفتهایی که امروزه در زندگی بشر میبینید بر پایه علم شکل گرفته است و هر پدیدهای با استفاده از اصول علمی قابل توجیه و تحلیل است. دنیای مد هم از این قاعده مستئنی نبوده است و نه تنها صنعت پوشاک بلکه اصول استایل و شیکپوشی هم با استفاده از اصول علمی قابل توضیح است. به طور مثال پوشاک و استایل مردانه از عناصر پایهای تشکیل شده است. سه عنصر پایه لباس مردانه عبارتند از اندازه بودن، پارچه و استایل که هریک نقش مهمی را در شیکپوشی شما و انتخاب لباس مناسب بر عهده دارند. اما هر یک از این سه عنصر پایه لباس مردانه چگونه بر استایل شما تاثیر میگذارند؟ پاسخ این سوال را در این مقاله اختصاصی از مجله قرمز بخوانید.
یک اصل کلی در تجارت وجود دارد که به نمودار پارتو یا اصل ۸۰/۲۰ معروف است که به مشاهدات پدیدهها مربوط میشود. طبق این اصل ۸۰ درصد از آثار محسوس از بیست درصد از علل شناخته شده ناشی میشوند. به عبارت دیگر در هر سیستمی تنها تعداد معدودی علت وجود دارد که پدیدهها را موجب میشود و بقیه علل هرچند تاثیری دارند اما تاثیر آنها کوچک و قابل چشم پوشی است. اما این اصل در فشن به خصوص فشن مردانه چه کاربردی دارد؟ بر اساس یافتهها، تنها سه فاکتور کلیدی وجود دارند که در ظاهر و پوشش شما اثرگذار هستند و این سه فاکتور عبارتند از اندازه بودن Fit، پارچه Fabric و استایل Style. این فاکتورها سه عنصر پایه لباس مردانه هستند که مثلث خوشتیپی شما را شکل میدهند و همین عناصر هستند که مشخص میکنند چه لباسی خوب یا بد است. پس لازم است با این سه عنصر پایه لباس مردانه کاملا آشنا شوید و در خرید بعدی آنها را مد نظر داشته باشید.
اندازه بودن، اولین عنصر پایه لباس مردانه
اگر هر سه عنصر پایه لباس مردانه را یکسان در نظر بگیریم باز هم تاثیر عنصر اول یعنی فیت بودن و اندازه بودن لباسها کمی بیشتر از بقیه است. اندازه بودن یا نبودن لباسهای شما آنقدر مهم است که به تنهایی میتواند تیپ شما را بسازد یا خراب کند، بدون آن که دو عنصر پایه دیگر را در نظر بگیریم. اندازه نبودن لباسها بد است، به همین سادگی. اما در مقابل اندازه بودن لباسها به نحوی که راحتی شما را بر هم نزند و با اندام شما سازگار باشد میتواند روی تنهاسبات ظاهری شما تاکید کرده و عدم تناسب یا اشکالات موجود در آن را مخفی کند.
اندازه بودن از دو جهت مطرح است؛ طول و عرض. از نظر طول لباس شما نباید بلند یا کوتاهتر از حد مشخصی باشد. آستینها و پاچههای شلوار دو نقطهای هستنن که بیشترین خطا در مورد آنها صورت میگیرد، البته لبههای کت و پیراهن هم باید اندازه و بلندی متناسبی داشته باشند. برای این که در بلندی لباسها دچار خطا نشوید اصول زیر را رعایت کنید. البته سلیقه و سبک شخصی هم تا حدی در این موارد اثرگذار است اما این اصول برای تازهکارها است تا دچار خطا نشوید:
- لبه شلوار باید قسمت بالای پنجه کفشی را که با آن پوشیدهاید لمس کند.
- لبه آستین پیراهن باید تا قسمت بالای استخوان خارجی مچ دست را بپوشاند.
- لبه پیراهن را باید بتوانید حداقل سه تا پنج سانتیمتر داخل کمر شلواری که با آن میپوشید قرار دهید.
- لبه آستین کت باید یک سانتیمتر کوتاهتر از لبه آستین پیراهن قرار بگیرد.
- لبه کت باید در حالت ایستاده برجستگی باسن را کاملا بپوشاند.
علاوه بر بلندی و طول لباس، عرض لباس نیز جزو اصول اندازه بودن است. هر کسی با هر اندام و وزنی نیاز به لباسی با عرض مناسب دارد و به همین دلیل است که لباسهای مردانه در سایزبندی کوچک، متوسط، بزرگ و خیلی بزرگ و… دسته بندی میشوند که البته بیشتر آقایان نیاز دارند تا تغییراتی را در لباسهای سایز استاندارد به وجود آورند تا راحتتر و اندازه باشند. هرچند شما موقع پوشیدن یک لباس با احساسی که در آن دارید میتوانید بگویید لباس اندازه هست یا نه اما به طور کلی اصول اندازه بودن از نظر عرض را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- پاچههای شلوار باید از قسمت باسن تا مچ به آرامی مطابق با قطر پا تنگ شود و نباید راسته یا دمپا شود.
- کمر شلوار باید به اندازهای تنگ باشد که بدون باز کردن زیپ یا دکمه آن از محل خود حرکت نکند. شلوارهایی که با ساسپند پوشیده میشوند میتوانند کمی گشادتر از شلوارهایی باشند که با کمربند بسته میشوند.
- فاق شلوار نباید بیش از یک سانتیمتر آویزان باشد و یا این که آنقدر تنگ باشد که روی نشیمنگاه کش بیاید.
- پیراهن مردانه باید فرم سینه را دنبال کند و در قسمت شکم برای آقایان چاق راسته و برای آقایان لاغر تنگتر شود.
- سردست پیراهن باید به اندازهای تنگ باشد که برای درآوردن پیراهن نیاز باشد دکمههای آن باز شود.
- یقه پیراهن باید طوری باشد که پس از بستن دکمه آخر، پوست را لمس کند اما آن را فشار ندهد.
- سرشانههای کت باید در لبه و امتداد سرشانههای شما قرار بگیرد و نباید آویزان باشد یا در پشت کت جمع شود.
- کمر کت میتواند راسته یا تنگ باشد اما در هر صورت نباید موقع بستن دکمه کت، آویزان و شل بایستد.
پارچه، دومین عنصر پایه لباس مردانه
وقتی شما لباسی را به خیاط سفارش میدهید معمولا خیاط هزینه دستمزد را بر اساس قیمت پارچه محاسبه میکند. این مساله میتواند اهمیت جنس پارچه را به عنوان یک عنصر پایه لباس مردانه مشخص کند. انتخاب پارچه چیزهای زیادی را در مورد لباس تغییر میدهد مثلا سنگینی و بافت لباس و نحوه ایستادن لباس روی تن به طور واضحی تغییر میکند. بیشتر لباسهای مردانه از جنس پشم یا پنبه تهیه میشوند که لازم است همه انواع آنها را بشناسید:
- پشم گوسفند در تهیه پارچه کت و شلوار رسمی استفاده میشود که در بافتها و ضخامتهای متعددی موجود است و هر کدام کاربرد خاص خود را دارد. پشم گرمتر از پنبه است و نرمتر روی تن میایستد اما گرانتر هم هست و نگهداری و شستشوی آن نیاز به دقت بیشتری دارد.
- بیشتر پیراهنهای مردانه و شلوارهای راحتی از پنبه تهیه میشوند که به شکل کشباف یا ساده در تهیه تیشرت و سایر لباسها هم به کار میرود. پنبه الیافی نرم و شکل پذیر است و بهترین پیراهن مردانه پیراهنی است که از صددرصد پنبه تهیه شده باشد. برخی از پارچههای پنبهای ضدچروک هستند اما حالتی زمخت و ناراحت دارند و پنبههای ساده ظاهر بهتر و راحتتری دارند.
- الیاف مصنوعی هم به وفور در ساخت لباسهای مردانه مورد استفاده قرار میگیرند. الیافی مثل نایلون و پلی استر که هرچند بادوام و خوش ظاهر هستند اما قابلیت تنفس ندارند. کمتر لباسی را میتوان یافت که کاملا از پشم یا چنبه باشد و معمولا درصد کمی الیاف مصنوعی هم برای دوام بیشتر به آن اضافه میشود.
استایل، سومین عنصر پایه لباس مردانه
وقتی صحبت از استایل میشود منظور ظاهر و تیپ کلی شماست یعنی چیزی که مردم با یک نگاه به ظاهر شما از آن استنباط میکنند. بهترین لباسها لباسهایی هستند که از نظر استایل تطبیق پذیر هستند مثلا کت و شلوار که برای هر شرایط و هر زمانی مناسب است و هرگز از مد نمیافتد اما به طور کلی استایل مردانه را میتوان از دو جهت مد روز یا کلاسیک و محافظه کارانه یا پیشرو بررسی کرد:
لباس کلاسیک لباسی است که دههها است مورد استفاده قرار میگیرد و قرار نیست از مد بیفتد. کت و شلوار مردانه خاکستری یک نمونه دقیق از یک لباس کلاسیک است و لباسهای کلاسیک همیشه در نظر مردم نماد شیکپوشی هستند و تاثیر اتوماتیک در ذهن آنها دارند. در مقابل لباسهای مد روز بر اساس ترندها تغییر میکنند و ممکن است شیک باشند یا نباشند اما تاثیر اتوماتیک ندارند و در هر دوره به طور متفاوتی درک میشوند.
هرچه لباسی کمتر توجه بقیه را جلب کند محافظه کارانهتر است. مثلا طبق تعریف، یک کت سرمهای محافظهکارانهتر از یک کت سبز است و یک کت سبز محافظهکارانهتر از یک کت بنفش. یک لباس هرچه کمتر پیشرو و بیشر سنتی باشد تطبیق پذیری آن سادهتر است و راحتتر میتواند در ترکیب لباسهای مردانه به کار رود.
اگر این مقاله مورد توجه شما قرار گرفت میتوانید مقالات مشابه را در بخش دنیای مد در مجله قرمز شاخه پوشاک آقایان مطالعه کنید. انتقادات و پیشنهادات خود را نیز در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
منبع: Real Men Real Style (ترجمه و تألیف اختصاصی توسط مجله قرمز)