هنر برقراری ارتباط ، مهارتی حیاتی ست که بایستی با آن آشنا باشیم. حیاتی بودن آن شبیه به غذا خوردن است. هیچ موجود زنده ای بدون غذا نمیتواند زنده بماند. غذاها اگر سالم باشند، باعث سلامتی میشوند و اگر ناسالم باشند باعث مسومیت بدن ما و شاید مرگ میشوند.
ما به غذا خوردن به این دید نگاه میکنیم که فقط یک چیزی خورده باشیم تا شکممان را سیر کند در صوتیکه بایستی ارزش غذایی آنچه را که میخوریم نیز در نظر داشته باشیم.
اما غذاها فقط محدود به معدهی ما نمیشوند. بلکه آنچه چشمهای ما مصرف میکند برای دیدن، یا گوشهایمان برای شنیدن، یا زبانمان برای بیان کردن، یا دماغمان برای بوییدن نیز جزیی از غذاهایی ست که روزانه مصرف میکنیم. در واقع گفتگوهایی که در معرض آن هستیم، یا افرادی که با آنها در ارتباط قرار میگیریم نیز جز غذاهای مصرفی ما هستند.
بنیابرین هنر برقراری ارتباط با خود، دیگران و محیط اطرافمان از جمله هنرهایی ست که با دانستن آن، میتوانیم غذاهای خوبی به ذهنمان برسانیم و اگر این هنر را بلد نباشیم به طور قطع دچار مسمومیت ذهنی و جسمی میشویم.
آگاه بودن به هنر برقراری ارتباط ، باعث سلامتی ما میگردد
لحن بیان و کلمههایی که به کار میبریم یکی از اجزای هنر برقراری ارتباط است. وقتی واژهای به زبان میآوریم که به خودمان و دیگرانی را که در اطرافمان هستند خوراک ذهنی خوب برساند، در حقیقت ما باعث ایجاد حس خوب در خود و دیگران میشویم، به بیانی دیگر، در حال تغذیهی خودمان و دیگران با عشق و شفقت هستیم. اما برعکس این نیز صادق است. وقتیکه با لحن و کلام پر از تنش و عصبانیت و خشونت، سخن بگوییم در واقع داریم خودمان و دیگران را با خشونت و آزار، تغذیه میکنیم.
هنر برقراری ارتباط برای این هدف که ما را از روابط مسمومی که اطرافمان را احاطه نموده است، مصون بدارد، مورد نیاز است. چرا که افرادی که در اطراف ما هستند یا آنچه را که میبینیم و میشنویم و میخوانیم، م یتوانند ما را در معرض خطر مسمومیت ذهنی و جسمی قرار بدهند. از خودتان سوال کنید آیا ما داریم خوراکی را به ذهنمان میدهیم که باعث رشد و پیشرفت ما میشود و در وجود ما مهر ایجاد میکند؟ اگر پاسخ آری است، پس دارید غذای خوبی را به ذهن و بدنتان می رسانید. اما متاسفانه ما اغلب در گیر روابطی میشویم که به ما احساس بد و عدم اطمینان نسبت به خودمان را منتقل مینمایند. یا برعکس ممکن است خودمان با قضاوت کردن دیگران و احساس برتری داشتن نسبت به سایرین، باعث شویم آنها مسموم شوند.
در هنر برقراری ارتباط ، کار ما این است که راجع به غذاهای ذهنی که مصرف میکنیم و غذاهای ذهنی که به دیگران میدهیم، تامل و اندیشه کنیم.
اینترنت و هنر برقراری ارتباط
اینترنت وسیلهای ست که به ما خوراک ذهنی میرساند. در اینترنت فراوانی غذاهای ذهنی بینهایت است که البته در این میان، هم غذاهای سالم وجود دارد هم غذاهای مسموم. در کمتر از چند دقیقه به راحتی میتوان یک خوراکی خوب یا بد را به ذهن خودمان برسانیم. این بدان معنا نیست که نباید از اینترنت استفاده نمود. اما بایستی نسبت به آنچه میخوانید یا میشنوید یا نگاه میکنید، آگاه باشید.
وقتی روزانه به طور متوسط به میزان سه یا چهار ساعت، با اینترنت سروکار دارید، به احتمال زیاد در میان انبوهی از غذاهای مختلف ذهنی قرار خواهید گرفت. اغلب این غذاها از ارزش غذایی بسیار پاینی برخوردارند اما جذابیت دارند، درست شبیه به چیپس سیب زمینی هستند. چیپس سیب زمینی با اینکه خوشمزه است اما همهی ما میدانیم که نباید هر روز فقط همین غذا را خورد.
هنربرقراری ارتباط و ایجاد شفا
خوشبختانه غذاهای سالم ذهنی این توانایی را دارند که نه تنها باعث سلامت ذهن شوند که باعث شفا بخشی یک ذهن ناسالم نیز بشوند. حتی وقتی خودتان نیز مشغول نوشتن یک متن هستید این قانون شامل حالتان میشود. اگر متن شما سرشار از انرژی خوب و سالم باشد باعث ایجاد سلامتی ذهنی و بدنی در خودتان نیز میشود. مثلا وقتی یکی ایمیل مینویسید که سرشار از مهر و شقفت است در طول نگارش این ایمیل، دارید هم خودتان را و هم گیرندهی ایمیل را سرشار از این حس خوب میکنید. حتی اگر یک متن کوتاه یک جملهای نیز بنویسید بازهم در حال شفا بخشی خود و دیگرانی که آنرا میخوانند، هستید.
مصرف غذاهای ذهنی با آگاهی کامل
از کجا میتوان فهمید کدام یک از ارتباطاتی که داریم، سالم است و کدامیک از آنها مسموم؟ آگاهی کامل از این مسئله، یکی از اجزای لازم و ضروری برای داشتن ارتباطات سالم است.
یک ذهن کاملا آگاه و هوشیار به خوبی میداند که باید به تمام قضاوتها و پیشداوریها، نه بگوید و اجازه ندهد که این موارد، در ایجاد ارتباط با دیگران مانع و خللی بتراشند. برای داشتن ذهن آگاه، یک نفس عمیق بکشید، حالا یک انرژی آرام و مطمئن در شما ایجاد شده که میتوانید بر روی آنچه که در وجود خودتان و در اطرافتان در حال رخ دادن است، متمرکز شوید.
این کار به شما کمک میکند تا افکاری را که از سر میگذرانید، مورد بررسی قرار دهید که آیا سالم هستند و برای شما مناسب هستند یا باعث مسمومیت شما میشوند. آیا این افکار از سر مهر و شفقت است یا از سر بیرحمی.
گفتگو کردن با دیگران نیز، منبعی از غذاهای ذهنی است. همهی ما وقتی احساس تنهایی میکنیم میخواهیم با کسی حرف بزنیم یا گفتگویی داشته باشیم. اما وقتی گفتگوی ما با اشخاصیست که سرشار از سمهای ذهنی هستند و یا به اصطلاح دارای ذهنی مسموم هستند، به احتمال آنچه که آن فرد میگوید نیز پر از سم است و این سم به سمت ما نیز سرازیر میشود. سمومی که از سمت او به سمت ما میآید آغشته به نفرت، خشم و احساساتی از قبیل است.
در گفتگویی طولانی مدت با چنین افرادی در واقع دارید غذایی سمی مصرف میکنید، و خودتان را در معرض این سموم خطرناک قرار میدهید که به مرور زمان، برای سلامتی ذهنی و بدنی شما بسیار خطرناک است. این سم در حال وارد شدن به ذهن آگاه و به بدن شماست و پس از مدتی به ذهن ناخودآگاه شما نیز وارد میشود. به همین دلیل است که آگاهی کامل نسبت به آنچه که میشنوید و آنچه که از آن سخن میگویید، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بخشی از هنر برقراری ارتباط، بر میگردد به داشتن این آگاهی کامل.
البته قطعا دور ماندن از گفتگوهای مسموم کننده، گاهی ممکن است سخت باشد به خصوص در فضاهای کاری و تجاری. اما همینکه آگاه باشید در معرض چنین گفتگویی قرارگرفتهاید خودش یک قدم مثبت است.
باید آنقدر از آگاهی ذهنی برخوردار باشید که تحت تاثیرات مخرب این نوع گفتگوها قرار نگیرید و سعی کنید به گونهای موثر، انرژی مهر و شقفت را خودتان از درون خودتان دریافت نمایید.
به جای اینکه بار منفی جملات سمی، بار مثبت ذهن و بدن شما را تخریب کند، شما با مثبتاندیشی، این بار منفی را از بین ببرید. واقعیت این ات که همیشه باید از خودتان مراقبت کنید تا سموم ناشی از گفتگو با آدمهای به شدت سمی وارد شما نشود، دقیقا شبیه به وقتی که در مقابل ویروسهای خطرناک، سعی میکنید از خودتان مراقبت نمایید.
ترجمه اختصاصی مجله قرمز از بخشی از کتاب The Art of Communicating
نویسنده: Thich Nhat Hanh