شما شنیده‌اید که می‌گویند اگر می‌خواهی کاری انجام شود آن را به فرد پر مشغله بدهید؟ بله این واقعیت دارد چه چیزی در مورد افراد بی استرس وجود دارد، افرادی که یک میلیون چیز برای انجام دادن دارند اما هرگز استرس ندارند؟ چرا آنها می‌توانند همزمان چندین کار را انجام دهند اما شما به سرعت دست و پای خودتان را گم می‌کنید و استرس چنان بر شما غلبه می‌کنید که عاجز می‌شوید؟ نه واقعا چرا؟ آیا آنها توانایی‌های خاصی دارند که دیگران از آن بی بهره هستند خب برای اینکه راز این افراد بی استرس را بدانید من به شما نکاتی را خواهم گفت که به شما هم کمک خواهد کرد.

افراد بی استرس کمکی دارندافراد بدون استرس

چرا مادری که با وجود چهار تا بچه سرش اینقدر شلوغ است، رئیس انجمن و اولیا مدرسه است؟ و زنی که دو شغل در شهر دارد و سه تا بچه هم دارد؟ چطور آنها می‌توانند این کارها را همزمان انجام دهند؟ در مورد هر دوی آنها (در دنیای واقعی)، شرایط آنها به گونه‌ای است که در مورد هر دو، خانواده‌ها به نگهداری بچه‌ها کمک می‌کنند و آنها از خانواده خود بهره می‌برند. در مورد خانواده‌هایی که که هم زن و هم شوهر بیرون از خانه کار می‌کنند لازم است که یک نفر باشد که به هنگامی که آنها در خانه نیستند از بچه‌ها مراقبت کند و یا روزهایی که مریض می‌شوند از آنها نگهداری کند. در هر دو وضعیت، افراد شاغل نیاز به کمک تمام وقت از سوی خانواده برای خانه و بچه‌ها دارند تا بتوانند سایر کارهای بیرون از خانه را به راحتی انجام دهند.

آنها خواب، درست خوردن و ورزش را در اولویت قرار می‌دهندافراد بی استرس

یکی از مشتریان من یک مدیر اجرایی ۶۰ ساله است که یک دستورالعمل برای یک روز موفق دارد: بهترین صبحانه را درست کنید، سپس بقیه روز را راحت باشید. ورزش هر روز صبح بخشی از روال روزمره است. او ساعت ۹ شب خواب است و صبح روز بعد ساعت ۶ در ورزشگاه است. او یک برنامه مشخص و روشن دارد و برای هر چیزی که قرار است اتفاق بیفتد آماده است.

 آنها مراقب سلامت عاطفی خود هستندافراد بی استرس

من زوجی را می‌شناختم که جالب بود برای مشاوره آمده بودند آنها خیلی جدی بودند اما هنوز در مورد ازدواج مطمئن نبودند. آن خانم برای اولین بار می‌خواست ازدواج کند اما آقا قبلا ازدواج کرده بود و یک بچه از ازدواج قبلی داشت. آن خانم به خاطر آورد که زمانی می‌گفت که من دارم وارد یک الماس سیاه دوقلو می‌شوم (کنایه از دو چیز ارزشمند با هم): مادر فرزند دیگری شدن، ازدواج کردن، تغییر زندگی و به علاوه که ما می‌دانستیم که می‌خواهیم بچه‌های بیشتری داشته باشیم. من نمی‌دانستم چگونه همه این کارها را انجام دهم و ما نیاز به کمک داشتیم. خب امروز این زوج تقریبا ۱۰ سال است که ازدواج کرده‌اند و چهار بچه دارند. اگر می‌خواهید جزو افراد بی استرس باشید گاهی اوقات باید به مشاور مراجعه کنید.

افراد بدون استرس از شایعات دوری می‌کنندافراد بی استرس

افرادی که در بزرگراه‌ها به سرعت رانندگی می‌کنند می‌دانند که چگونه می‌توانند از چاله‌ها دوری کنند و شایعه نقش چاله در زندگی را دارد. شایعات ممکن است برای پر حرفی کردن با دیگران خوب باشد اما آنچه که در اطراف ما اتفاق می‌افتد همچون بومرنگ به خودمان برمی‌گردد. افراد بدون استرس اهل شایعه پراکنی نیستند و مانند طاعون از آن اجتناب می‌کنند. این کارها وقت و انرژی احساسی شما را می‌گیرد در حالی که باید آن را روی چیز دیگری بگذارید.

آنها شبکه اجتماعی قابل اعتمادی دارندافراد بی استرس

من یک مربی دارم که اخیرا مادر خوانده یک پسر نوجوان شد. اول مشخص کرد که آن پسر به چه چیزهایی نیاز دارد (کفش، کوله پشتی) و همچنین خدمات (پزشکی، دندانپزشکی) که باعث افزایش هزینه‌های وی می‌شد. به جای به دوش گرفتن این بار به تنهایی، او شبکه اجتماعی خود و دوستانش را در sign-up Genius درست کرد. با فراخواندن دوستانش و جامعه او قادر بود که نیازهای آن فرزند خوانده را برآورده کند. او همه چیز را خودش انجام نداد.

افراد بی استرس مرتب خودشان را شارژ می‌کنندافراد بی استرس

چنین افراد بدون استرسی می‌دانند که چگونه دوباره خودشان را شارژ کنند. مثلا اینکه آیا وقتشان را با دوستانشان بگذرانند یا خیلی راحت در خانه بنشینند و کتاب بخوانند، افراد پرمشغله می‌دانند چگونه وقتی که انرژی آنها کم می‌شود، دوباره خودشان را شارژ کنند. آنها می‌دانند که آیا نیاز به جمع دارند، یا بودن در طبیعت، یا وقت گذراندن در Netflix. افراد بی استرس صبر نمی‌کنند تا مریض یا افسرده شوند، آنها می‌دانند که چه موقع مخزنشان خالی می‌شود و می‌دانند چگونه آن را پر کنند. اگر احساس کنند که فیلمی هست که می‌خواهند ببینند منتظر نمی‌مانند تا با یک دوست ببینند، خودشان به تنهایی آن را تماشا می‌کنند.

آنها ورزشکار و هنرمند هستندافراد بی استرس

وقتی که یک مراجعه کننده جدید را می‌بینم که دنبال یک مربی است و می‌دانم که آنها یک زمانی تنیسور و یا موزیسین بودند، من می‌دانم که ما قادر به شناسایی هدف خود هستیم و می‌توانیم به اهداف خود برسیم. کسی که دستیابی به اهداف بزرگ را تجربه می‌کند، چه در دوی ماراتون باشد یا قهرمانی کشوری در دبیرستان و یا چه به عنوان یک حامی حقوق دیگران باشد، می‌داند که چه کار سختی برای رسیدن به آنها دارد. این افراد دارای نظم و انضباط هستند و می‌دانند که برای دستیابی به چیزی که می‌خواهند، باید فداکاری کنند.

موقع بیماری مواظب سلامتی خود و دیگران هستندافراد بی استرس

موثرترین افراد هم با داشتن آنفولانزا در خانه می‌مانند، آنها می‌دانند چه زمانی واقعا سرما خورده هستند و به همین خاطر بیشتر می‌خوابند چون می‌دانند با استراحت بیشتر، سریعتر بهبود پیدا می‌کنند. آنها از افرادی که دورو برشان هستند، دوری می‌کنند چون نمی‌خواهند بیماری را به دیگران انتقال دهند. حداقل اینکه افرادی که دچار فشار خون بالا هستند به پزشک مراجعه می‌کنند. آنها به ماموگرافی می‌روند و در موعد مقرر به دندانپزشک مراجعه می‌کنند. افراد کم استرس می‌دانند که سلامتی آنها اهمیت دارد و از خود به خوبی مراقبت می‌کنند.

از تجزیه و تحلیل‌های فلج کننده خودداری می‌کنندافراد بی استرس

ژنرال پاتون گفته است: طرح خوبی که در حال حاضر با شدت تمام در حال انجام است بهتر از یک برنامه کامل در هفته بعد است.

افراد بی استرس اتفاق روی داده را تغییر می‌دهند. آنها زیاده از حد به چیزی فکر نمی‌کنند. آنها به چیزی که شکسته شده نگاه می‌کنند، راه حل را برآورد می‌کنند، آن را اجرا می‌کنند و حرکت می‌کنند (که ممکن است ناقص باشد). آنها آب در هاون نمی‌کوبند بلکه ارزیابی می‌کنند و مشکل را حل می‌کنند.

دو تا از مراجعه کنندگان من می‌دانستند که می‌خواهند شهر نیویورک را ترک کنند و فرصتهای بیشتری در مرکز کشور دارند. آنها نمی‌دانستند که کجا می‌خواهند اقامت کنند اما می‌دانستند که وقت رفتن است. بعد از فروختن خانه‌شان در نیویورک و کمی گشتن در آمریکا یک کاروان خریدند که بتوانند به حرکت ادامه دهند. آنها درک می‌کردند که آماده اقامت نیستند و مجبور نبود این کار را بکنند.

افراد بی استرس، لبخند می‌زنند، تفریح دارند و از زندگی لذت می‌برندخصوصیات افراد بی استرس

زندگی با نگرش خوب، جریان بهتری پیدا می‌کند. شما احساس خوبی دارید، دوستان بیشتری دارید؛ زندگی عموما به کسانی که قدردان آن هستند، پاداش می‌دهد.

افراد بی استرس، بین آنچه که می‌توانند کنترل کنند و آنچه که نمی‌توانند در کنترل خود بگیرند، تمایز ایجاد می‌کنند. تاخیر در پرواز، ترافیک، بارش برف آنها را ناراحت نمی‌کند. آنها متوجه می‌شوند که این چیزها ممکن است اتفاق بیفتد و اگر بخواهند از آنها جلوگیری کنند چه راهی وجود دارد (پرواز نکنند، از خانه بیرون نروند). آنها در مقابل اجبارها و چیزهایی که وقفه ایجاد می‌کنند، می‌ایستند و اغلب به برنامه‌ها، مهمانی‌ها و افرادی که در آنها حس خوبی ایجاد نمی‌کند، نه می‌گویند. آنها از زندگی که خود ساخته‌اند مراقبت می‌کنند و قدردان چیزی هستند که دارند.

ترجمه و تالیف اختصاصی توسط مجله قرمز

منبع: ریدرز دایجست